شمار قربانیان "ناقصسازی اندام جنسی زن" بیشتر شده است
۱۳۹۴ بهمن ۱۷, شنبهششم ماه فوریه، روز جهانی مبارزه با هرگونه مدارا با ناقصسازی اندام جنسی زنان، درحالی فرا میرسد که جهان از آمار واقعی گستردگی این نوع از خشونت علیه زنان یکه خورده است.
سازمان ملل متحد یک روز قبل از این روز جهانی، اعلام کرد که آمار واقعی زنان و دخترانی که اندام جنسی آنها ناقص یا مثله شده است، دستکم ۷۰ میلیون نفر بیشتر از گمانهزنی آنهاست.
بررسی جهانی در سال ۲۰۱۴ میلادی حاکی از آن بود که بیش از ۱۳۰ میلیون زن و دختر با این نوع از خشونت علیه زنان مواجه شده و با دردها و مشکلات ناشی از این عمل خطرناک زندگی میکنند.
حالا اما بررسی صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) و دفتر زنان سازمان ملل متحد (یونیفم) نشان میدهد که اندام جنسی دستکم ۲۰۰ میلیون زن در سراسر جهان ناقص شده است.
وضعیت در کشور سومالی از هرجای دیگر جهان وخیمتر است. بنا به آمار سازمان ملل اندام جنسی ۹۸ درصد زنان و دختران بین ۱۵ تا ۴۹ سال در این کشور به اشکال مختلف ناقص شده است.
وضعیت در بسیاری دیگر از کشورهای قارهی آفریقا نیز همیناندازه هولناک است. آمار قربانیان این نوع از خشونت علیه زنان در گینه به ۹۷ درصد و در جیبوتی به ۹۳ درصد میرسد و در سیرالئون نیز ۹۰ درصد زنان و دختران این شکنجه را تجربه کردند.
بیشتر بخوانید:ناقصسازی دستگاه تناسلی زن "شکنجه" است
درصد قربانیان ناقصسازی اندام جنسی در مالی ۸۹ و در مصر و سودان ۸۷ است. اریتره، بورکینافاسو و گامبیا نیز وضعیتی بسیار بحرانی دارند.
در بعضی از کشورهای قارهی آفریقا از جمله کنیا، ضربالمثل رایج دربارهی "زن خوب" این است که "زن خوب، زنی است که اندام جنسیاش بریده شده باشد." در این جوامع در بسیاری موارد زنی که این شکنجه به او تحمیل نشده باشد، هرگز شانسی برای ازدواج خوب، موقعیت اجتماعی مناسب و برخورداری از احترام نخواهد داشت.
"گسترش ناقصسازی اندام جنسی به رغم ممنوعیت قانونی"
آنچه در روز جهانی مبارزه با ناقصسازی اندام جنسی زن، اسباب نگرانی جدی تازهای است، گستردگی این عمل در برخی کشورهایی است که چندینسال است هرگونه ناقصسازی اندام جنسی زن را ممنوع کردهاند.
اندونزی یکی از این کشورهاست. با اینکه هرگونه بریدن آلت تناسلی زن در این کشور از سال ۲۰۰۶ ممنوع اعلام شد، بررسی نشان میدهد که این رسم خطرناک و خشن، کماکان به قوت خود باقی است و مخفیانه قربانی میگیرد.
آخرین بررسی سازمان ملل سویههای هولناک دیگری هم دارد. دستکم ۴۴ میلیون نفر از قربانیان در جهان، دختران نوجوانیاند که زیر ۱۴ سال سن دارند و اندام جنسی بیشتر آنها قبل از اینکه به سن ۵ سالگی برسند، بریده و ناقص شده است.
بیشتر این دختران جوان هرگز امکان تجربهی رابطهی جنسی عادی و بهدور از درد و عفونت و انواع مشکلات دیگر را نخواهند داشت.
"سازمان بهداشت جهانی" تقسیمبندی چهارگانه برای انواع عملهای خطرناک ناقصسازی اندام جنسی زن دارد. در بعضی موارد همهی کلیتوریس یا بخشی از آن بریده میشود، در برخی موارد از این هم فراتر رفته و به جز کلیتوریس، لبههای اندام جنسی نیز بریده یا مجرای دستگاه تناسلی زن مسدود میشود.
نگوییم "ختنه زنان"
سازمان بهداشت جهانی اولینبار در سال ۱۹۷۹ در کنفرانس جهانی بهداشت در خرطوم سودان، "ختنه زنان" را وارد متون رسمی بینالمللی کرد.
سازمان ملل متحد نیز از سال ۱۹۹۰ هرگونه ناقصسازی اندام جنسی زن با هر توجیه با عنوان "سنت و فرهنگ و آیین" را مردود اعلام کرد و این عمل را مصداق روشنی از "شکنجه" و "خشونت علیه زنان" اعلام کرد.
بیشتر بخوانید:بان کیمون: به سکوت در برابر خشونت علیه زنان پایان دهیم
ممنوعیت جهانی این عمل بیش از هرچیز نشانهی تلاش فمینیستها و فعالان حقوق زن از سراسر جهان بود. به یمن تلاش آنها هم بود که سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی و سایر نهادهای بینالمللی بالاخره پذیرفتند که نباید از عبارت "ختنه" برای شکنجهی وحشتناکی که به زن تحمیل میشود، استفاده کرد.
فعالان زن توانستند نهادهای بینالمللی را متقاعد کنند که اتفاقی که برای اندام جنسی زن میافتد، تفاوت بسیار با "ختنه مردان" دارد و استفاده از عبارت "ختنه" برای این شکنجه، تقلیل دادن این تجربهی دهشتناک به عملی پیشپاافتاده و بدون هیچ عارضهی دایمی است.
"ختنه مردان" موجب مرگومیر نمیشود، عارضهی جسمی و سالها درد بهدنبال ندارد. تحقیقهای پزشکی بسیاری نشان از آن دارد که ختنه مردان میتواند مفید باشد و از خطر ابتلا به بیماریهای خطرناکی مثل ایدز یا انواع سرطان دستگاه تناسلی بکاهد. بههمین دلیل است که از قرن نوزدهم تا همین امروز ختنه مردان گاهی از سوی بسیاری از پزشکان، توصیه نیز میشود.
بیشتر بخوانید:نخستین مرکز کمک به زنان "ختنهشده"
در ختنه مردان هیچ بخشی از دستگاه تناسلی بریده و ناقص نمیشود. زندگی مردانی که در کودکی ختنه شدند، با درد و عفونت و خونریزی عجین نمیشود. مردانی که ختنه میشوند، از تجربهی رابطهی جنسی لذتبخش محروم نمیشوند. هیچ دادهای ثبت نشده که تجربه ختنه در مردان منجر به افسردگی، اضطراب و مشکلات روانی دیگر شده باشد.
فمینیستها استدلال کردند که استفاده از واژهی "ختنه" برای زنان نیز خود نوعی از نگاه "مردسالار" است.
گایاتری اسپیواک، استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا، نظریهپرداز انتقادی و فمینیست، استفاده از واژهی "ختنه" در مورد مثلهسازی دستگاه تناسلی زنان را "خشونت معرفتی" دانست.
نوال السعداوی، فمینیست مشهور مصری که اندام جنسی خودش در کودکی ناقص شده است، در کمپین وسیعی که علیه این عمل به راه انداخت، از همگان خواست که شکنجهی زن را با بهکار بردن واژهینادرست "ختنه" به "عملی پیشپاافتاده و ساده" تقلیل ندهند.
در نتیجهی اعتراضها و تلاشهای گروههای مختلف زنان، واژهی "ناقصسازی" یا "مثله کردن" جای خود را در متون بینالمللی و رسمی هم پیدا کرد و به واژهی رسمی سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی برای این نوع از خشونت علیه زنان تبدیل شد.
کاهش آمار ناقصسازی زنان در برخی کشورها
گزارش تازهی سازمان ملل متحد حاکی از آن است که در همهی کشورها هم در بر روی همان پاشنه نمیچرخد.
برای مثال در مصر که یکی از کشورهایی است که ناقصسازی اندام جنسی زنان بسیار رایج است، وضعیت بهتر شده است. بررسیهای تازه نشان میدهد که این نوع از شکنجه زنان در این کشور واقع در شمال آفریقا ۲۷ درصد کاهش داشته است.
در لیبی هم این عمل ۴۰ درصد کاهش داشته و در بورکینافاسو نیز آمار ثبتشده ناقصسازی اندام جنسی زن تا ۳۰ درصد کاهش را نشان میدهد.
اما بهرغم اینکه سازمان ملل هدف خود را "محو کامل ناقصسازی اندام جنسی زنان تا سال ۲۰۳۰ میلادی" اعلام کرده است، خود نیز خوشبینی چندانی به تحقق این هدف ندارد.
سازمان ملل متحد کماکان تاکید دارد که بهرغم این کاهشهای در برخی کشورها، در نمودار کلی زنان و دختران بیشتری در جهان با این نوع از شکنجه بر اندام جنسی خود مواجه میشوند و چندین دهه مبارزه برای محو این سنت منسوخ، موفقیتآمیز نبوده است.
"یونیسف" خبر بدتری را هم داده است. بررسی آنها نشان میدهد که در ۱۵ سال آینده نهتنها از آمار جهانی ناقصسازی اندام جنسی زنان کاسته نخواهد شد، بلکه با توجه به رشد جمعیت در جهان، این رقم رشد قابلتوجهی هم خواهد داشت.
یونیسف اما میگوید آنچه مهم است "تغییر رویکرد و نگاه" به این عمل خشن است. این نهاد بینالمللی میگوید روز به روز زنان و دختران جوان بیشتری جرات میکنند که دربارهی این تجربهی هولناک صحبت کنند، بنویسند و به آن اعتراض کنند.
گروههای بیشتری صدای خود را علیه این شکنجه بلند میکنند و قدرت ایستادگی در برابر این رسم منسوخ را پیدا میکنند که به نام "سنت، دین، فرهنگ و آیین" اعمال میشود.
ناقصسازی اندام جنسی زنان در ایران
نام ایران در گزارشهای جهانی در فهرست کشورهایی نیست که مثله کردن اندام تناسلی زنان رایج باشد. اما آمار رسمی و دقیقی هم در دسترس نیست که چه تعداد از زنان و دختران در ایران با این تجربهی دردناک مواجه شدند.
با اینحال چندین پژوهش میدانی تایید میکنند که این عمل در مناطق جغرافیایی محدودی از ایران، انجام میشود.
رایحه مظفریان، پژوهشگری که کتاب "تیغ و سنت" را دربارهی ناقصسازی اندام جنسی زنان نوشته است، پیش از این در گفتوگویی به دویچهوله فارسی گفت که این عمل در برخی مناطق استانهای هرمزگان، کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی صورت میگیرد.
بیشتر بخوانید:بریدن آلت جنسی زنان؛ معلول کردن دختران توسط پدر و مادر
مظفریان در پژوهش میدانی خود برای تهیه و تنظیم این کتاب نتیجه گرفته بود که ناقصسازی جنسی زنان در جزیره قشم ایران بیش از هر منطقه دیگری رایج است و به طور کلی نیز در مناطق سنینشین ایران موارد بیشتری از این نوع خشونت علیه زنان دیده میشود.
کامیل احمدی، مردمشناس، که پژوهش میدانی دیگری دربارهی این موضوع را سرپرستی کرده است، پیش از این اعلام کرد براساس تحقیق او در استان هرمزگان ایران، "ختنه زنان" از سایر استانها رایجتر است.
این مردمشناس همچنین اعلام کرده بود که در برخی مناطق کردستان ایران، زنان و دختران معمولا تا قبل از ۶ سالگی به زیر تیغ این جراحی میروند و ناقصسازی اندام جنسی در محیطی "غیربهداشتی، آلوده" و بدون هیچگونه امکانات و معمولا با یک تیغ صورتتراشی مردانه صورت میگیرد.
سازمان ملل متحد امسال نیز بار دیگر تاکید کرد که انجام این عمل هیچ ربط مستقیم و مشخصی با هیچ یک از ادیان ندارد و بیش از هر چیز ریشه در آیینهای منسوخ و خرافاتی ریشهدار دارد.