«شرودر مرزهای احمدینژاد را به او نشان داد»
۱۳۸۷ اسفند ۵, دوشنبهروزنامهی "وست دویچه آلگماینه تسایتونگ" مینویسد: «احمدینژاد با آزمایشهای اتمی خود جامعهی بینالملل را به چالش کشیده است. احمدینژاد با بیپروایی تمام از اسلامگرایان افراطی حمایت میکند. و اینکه احمدینژاد تحریکگری است که نه تنها نسلکشی رژیم نازیها را انکار میکند بلکه قصد نابودی اسرائیل را هم دارد. از این رو سخنان تند شورای مرکزی یهودیان آلمان علیه سفر شرودر به ایران قابل درک است.
ولی باید پرسید، آیا شرودر واقعا وقار سیاسی خود را از دست داده است؟ آیا او به سیاست دمکراتیک غرب، که "قماربازی" همچون احمدینژاد را منزوی کرده، خیانت کرده است؟ ولی وقتی شرودر در ایران انکار هولوکاست را بهطور علنی بهعنوان بیصداقتی به زیر شلاق میکشد و رئیس جمهوری اسلامی ایران را در خانهی خود به سخره میگیرد، بدین گونه صدراعظم پیشین آلمان به وضوح تمام سیاست ماجراجویانهی احمدینژاد را طرد کرده است. مرزهای یک رئیس جمهور را به این گونه نشان دادن، بیش از اعتراضهای معمول کمک میکند.»
ایران به انزوای خودکردهاش پایان دهد
روزنامهی "وستفالن بلات" هم به شرودر نمرهی خوبی داده است: «این بار گرهارد شرودر، برخلاف حضورش در المپیک پکن، هر کاری که کرد، درست بود. وی در آن زمان از صدراعظم آلمان آنگلا مرکل انتقاد کرد که از شرکت در مراسم گشایش بازیهای المپیک دوری جسته است. در واقع وی بهعنوان یک شهروند عادی در جایگاهی نبود که چنین به آنگلا مرکل انتقاد کند. مرکل به درستی نمیخواست برای یک رژیم دیکتاتوری ارج و احترامی غیرضرور قائل شود.
این بار شرودر از بالا بردن جایگاه احمدینژاد پرهیز کرد و در عوض برای او روشن ساخت که انکار هولوکاست امری است که به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. از سوی دیگر شرودر مقامهای ایران را ترغیب کرد، مناسبات خود را با جهان غرب از نو آغاز کنند. در حالی که رئیس جمهوری سابق آمریکا جورج دبلیو بوش ایران را کشوری "شرور" خوانده بود، جانشین وی باراک اوباما در عوض خواستار گفتگو با ایران شده است. شرودر مقامهای رهبری ایران را فراخواند، به انزوایی که خود باعث آن شدهاند، پایان دهند.»
آیا شرودر راهگشای مرکل است؟
روزنامهی "فرانکفورتر الگماینه تسایتونگ" مینویسد: «شرودر در تهران پیامآور صادرکنندگان آلمان بود که حاضر به سرمایهگذاری در ایران هستند. ولی وقتی او بهعنوان شهروند عادی به ایران سفر کرده، چگونه است که به ملاقات احمدینژاد میرود؟ این یکی از فرصتهایی است که گویی طی آن صدراعظم پیشین آلمان میخواهد همانند دیگر دولتمردان پیشین روابط خود را به کار ببندد تا برای جانشین خود درهایی را بگشاید. ولی معمول است که این افراد برای این کار خود مأموریت رسمی دارند، در حالی که شرودر ندارد. یا اینکه باید تصور کنیم که در برلین کسی هست که اجازه دارد همزمان در دو مسیر حرکت کند.