سفر روحانی به نیویورک، «فرصتی که نباید بسوزد»
۱۳۹۲ مهر ۱, دوشنبه
سفر رئیسجمهور جدید ایران چند روز بیشتر به طول نمیانجامد، اما نتایجاش میتواند درازمدت باشد. بسیاری در ایران از خود میپرسند آیا روحانی و اوباما دور از عدسی دوربینها گوشه چشمی به یکدیگر نشان خواهند داد؟ آیا گفتوگویی میان مقامهای ایران و آمریکا انجام خواهد شد؟ و آیا این سفر به آغازی برای یک تعامل واقعی با دنیا بدیل خواهد شد؟
حسن روحانی صبح دوشنبه (۱ مهر/۲۳ سپتامبر) پیش از ترک تهران به مقصد نیویورک به منظور شرکت در شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به خبرنگاران گفت که با استفاده از این فرصت میخواهد "چهره واقعی ملت ایران را به عنوان ملتی فرهنگدوست و صلحطلب" به جهانیان معرفی کند.
او برای رساندن این پیام به گوش جهانیان دیدارهای متعددی برنامهریزی کرده است: گفتوگو با دبيركل سازمان ملل، دیدار با رهبران فرانسه، اتريش، تونس، لبنان، تركيه، ايتاليا و آلمان و با ايرانيان مقيم آمريكا. او چند مصاحبه هم خواهد داد و در افتتاحيه نشست وزیران جنبش عدم تعهد شرکت خواهد کرد.
ولی صرف این دیدارها مشکلی را حل نمیکند، اگر در بر پاشنه سابق بچرخد. چیزی که برخی جناحهای اصولگرا و نظامی درایران همچنان بر آن تاکید میکنند. با این حال برخی از کارشناسان نسبت به سفر روحانی و پیامدهای آن خوشبیناند.
مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا به دویچهوله میگوید امیدوار است میان روحانی و اوباما "گفتوگویی حتی در سطح سلام و احوالپرسی" انجام بگیرد.
او میافزاید «من از صحبتهای کانالهای مطمئن در نیویورک در هفتههای اخیر این تصویر را دارم که گفتوگوی دور از دوربینها و دور از نظارهی عموم انجام خواهد گرفت، حتی اگر این گفتوگو به طور مستقیم بین دو رهبر نباشد. این به نظر من، به هرحال گام خیلی مثبتی است.»
مهرداد عمادی پیش از این نیز بارها درباره پیامد تحریمها برای ایران هشدار داده است. به نظر او اکنون ایران نه توان و نه سرمایه آن را دارد که چنین فرصتهایی را از دست بدهد، بلکه برعکس باید از این سفر در راستای برداشتن محدودیتهای پیچیدهی تحریمها استفاده کند و بستری بسازد برای برداشتن تحریمهای دیگر:
«آمریکا در هفتههای اخیر بخشی از این تحریمها و محدودیتها را برداشته است، بخشی را هم اگر برنداشته، به شرکتها و نهادهای تجاری این پیام به طور رسمی منتقل شده که آن سختگیری قبل شاید دیگر وجود نداشته باشد. بخشی از این محدودیتها را آقای اوباما نمیتواند مستقیم بردارد؛ و در ارتباط با مواردی که کنگره تصویب کرده، خود کنگره باید تصمیم بگیرد. اما در خود کنگرهی آمریکا هم حتی در چارچوب رهبری حزب جمهوریخواه −که من به طور اتفاقی با دو نفر از آنان صحبتی داشتم− این شناخت وجود دارد که تغییر در ایران جدی است و این تغییر میتواند فرصت بسیار مهمی برای غرب و به خصوص برای آمریکا باشد، در راستای مدیریت بحرانهای منطقهای مثل بحران عراق، سوریه و افغانستان، از طریق نفوذ ایران؛ که این برای آمریکا خیلی مهم است.»
کارت برنده روحانی شعار «ثبات منطقه» است
برای برخی ناظران این سفر باید آغازی برای پایان دادن به شعار «مرگ بر آمریکا» در نمازهای جمعه و رژههای خیابانی در ایران باشد. امیرحسین گنجبخش، فعال جمهوریخواه به دویچهوله میگوید:
«پنجرهای برای آقای روحانی باز شده است و او باید به موقع و با شجاعت از این پنجره استفاده کند. من فکر میکنم نیروهای سیاسی جامعهی ایران باید با همدیگر توافقاتی را بکنند که مسئله، مسئلهی ایران است، مسئله صدور انقلاب نیست، مسئله محو اسرائیل نیست، بلکه مسئله این است که کشور ایران در منطقه قدرتمندترین کشور برای حفظ ثبات و امنیت منطقه بشود و به همهی کشورهای منطقه هم از این طریق کمک کند. مسلماً بیشترین نفع و سود این جهتگیری چه از نظر اقتصادی و چه از نظر فرهنگی به مردم ایران خواهد رسید. این وظیفهای است که آقای روحانی باید جلوی خودش بگذارد. اینکه چه گامهایی را به صورت تاکتیکی در این زمینه برمیدارد، مسلماً به طرف مقابل هم بستگی پیدا میکند.»
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا نیز بر نقش ایران در منطقه تاکید میکند:
«ما نباید این را فراموش کنیم که از نظر اقتصادی، ایران مهمترین کشور منطقه و غرب آسیا است. این واقعیتی است که چه دوستان ایران و چه کسانی که خواستار کوچکتر شدن نقش ایران و صدای ایران در منطقه و جهان هستند، آن را میپذیرند. در این چارچوب، این یک بازی یا مذاکرات بُرد-بُرد است. اگر ایران مشکلاتی دارد که نتیجهی مدیریتی با کیفیت پایین در داخل و تحریمهاست، غرب هم این را میبینید که به صورت ماهانه و سالانه این بازار بزرگ و این فرصت طلایی برای بازسازی ایران، بازسازی صنعت انرژی ایران، صنایع حیاتی و کلیدی ایران، صنایع خودروسازی و قطعهسازی در ایران، در حال حاضر به کشورهایی داده میشود که در آسیا هستند و غرب به کلی از این فرصت حذف شده است.»
امیرحسین گنجبخش با اشاره به نقش ایران در منطقه، بویژه در عراق، افغانستان و سوریه و لبنان میگوید که کارتبرنده حسن روحانی شعار "ثبات منطقه" است:
«حسن روحانی خیلی راحت میتواند دو کار را انجام بدهد: یکی اینکه نگذارد روسیه از این طریق که، اوست که عامل ثبات در منطقه شده، این نقش را از ایران بگیرد. چون به محض اینکه این نقش از ایران گرفته شود، عمیقاً ایران قدرت خود را در منطقه از دست خواهد داد. از طرف دیگر، هم در شمال افغانستان، هم در عراق از طریق شیعهها، هم در سوریه از طریق سابقهی تاریخی شیعهای که در آنجا وجود داشته و در جنوب لبنان، میتواند برنامهریزی مشترکی برای ثبات انجام بدهد. من فکر میکنم این کارت اساسی ایران است که مورد توجه آمریکاییها هم میتواند قرار بگیرد، به خاطر اینکه آنها هم از این بیثباتی و خطر دوبارهی القاعده در سوریه، عمیقاً نگران هستند.»
تعطیلی برنامه هستهای «جایزهای برای مردم»
به نظر گروهی از تحلیلگران چه در داخل و چه در خارج از ایران حسن روحانی بهجای پافشاری بر "حق غنیسازی"، باید از "حق زندگی" برای مردم تاکید کند. امیرحسین گنجبخش میگوید باید به خواست تعطیل کردن برنامهی هستهای به عنوان "جایزهای" برای مردم ایران نگاه کرد زیرا این برنامه «ضدملیترین برنامهای بوده که در طول حیات جمهوری اسلامی آمده است. هیچ ارزش اقتصادیای ندارد و گرفتن شمایل اتمی در منطقه، ایران را به جای این که قوی کند، ضعیف میکند. چون آن موقع، یک مسابقهی تسلیحاتی با کشورهای بسیار کوچک منطقه مانند بحرین و کویت و امارات به وجود میآورد که آنها هم بخواهند شمایل امنیتی بگیرند. اینحتی به قدرت نیروهای نظامی ایران هم لطمه وارد میکند، چون دسترسی کشورهای خیلی کوچک و برابر شدنشان با ایران، اتفاقاً ارزش نظامی سپاه و ارتش ایران را، به جای این که زیاد کند، کم میکند.»
آنچه سیاستمداران ایرانی و تیم روحانی میخواهند یکسوی سکه است، سوی دیگر خواست کشورهای غربی و در راس آنها آمریکاست. آیا در این کشورها اراده مذاکره «برد – برد» وجود دارد؟
مهرداد عمادی خوشبین است و میگوید «در حال حاضر در دو کشور بسیار بسیار مهم غرب، یعنی آمریکا و بریتانیا، شرایط مناسبی حاکم است؛ در آمریکا ما رییسجمهوری داریم که دور دوم ریاست جمهوری را میگذارند و نگرانی انتخاب مجدد را ندارد و رییسجمهوری است که با پیام صلح و پیام هماهنگی با کشورهای جهانی در مورد روابط بینالمللی انتخاب شد. در بریتانیا هم یک دولت ائتلافی داریم که به خاطر ائتلافی بودنش طیف محافظهکار آن نمیتواند موضعگیریهای تندی که ممکن بود گرفته شود را با بخش دیگر دولت هماهنگ کند. در این چارچوب، اگر ما شرایط جهانی را مانند یک صفحهی شطرنچ ببینیم، برای اولین بار (حداقل در این ۱۸ سال) مهرههای شطرنج طوری چیده شدهاند که ایران را در موضع خیلی خوبی قرار میدهند. و من امیدوارم که ما نه در داخل و نه در خارج، اجازه ندهیم که این فرصت سوزانده شود.»
مهرداد عمادی معتقد است که ایران به دنبال "برنامه نظامی هستهای نیست" و به همین دلیل نیز باید بتواند "حسننیت" خود را به غرب ثابت کند تا راه برای حل مشکلات جدی باز شود:
«صنعت نفت ما به بازسازی نیاز دارد. شرکتهایی که در این زمینه میتوانند کار کنند، در ردهی اول در بریتانیا و بعد در نروژ و آمریکاست. اگر این شرکتها بخواهند برای ما کار کنند، ایران به عنوان کارفرما میتواند در آنجا نظارت کند. خود این امر، نیرویی را در غرب ایجاد خواهد کرد که هرگاه صدای جنگطلبی در جبهههایی در غرب بلند شود، همین شرکتها که صدای بسیار بسیار بلندی در ردههای رهبری سیاسی دارند، این فعالیتها را خنثی کنند. اینجا ما باید به تمام این ابزارها به صورت یک بازی بُرد-بُرد نگاه کنیم. هرگاه دید ما این باشد، به راستی من بیش از همیشه امیدوار هستم که ما بتوانیم منافع ملی خودمان را به طور درست پوشش بدهیم.»
«کار ایران با کرامالکاتبین است!»
البته نگاهها در داخل ایران یکدست نیست. بسیاری نه به دیدار روحانی با اوباما خوشبیناند، نه به عقبنشینی در برنامه هستهای. "نرمش قهرمانانه" آیتالله خامنهای را هم هرکس از ظن خود تعبیر میکند.
علاالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بلافاصله پس از سفر روحانی به نیویورک گفت که دیدار مشخصی میان آقایان روحانی و اوباما برنامهریزی نشده است و او فکر نمی کند که «با توجه به مواضع خصمانه آمریکا در قبال ایران، دیدار غیرهدفدار و بدون برنامه میان روسای جمهور دو کشور تاثیری داشته باشد.» بروجردی میافزاید «مدبرانه نیست که ما هزینه این کار را بدون سود آن دریافت کنیم.»
مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح هم گفته است که «باید با نگاه بدبینانه به آمریکا نگاه کرد و هر گونه خوشبینی در برخورد به پیشنهادات و تبلیغات آمریکا در سیاست کلان ایران مردود تلقی میشود.»
خبرگزاری فارس نیز به نقل از محمدرضا نقدی، ریيس سازمان بسيج مستضعفين گفته است که "نرمش قهرمانانه" یعنی مذاکره با آمریکا برای محو اسرائیل.
این سخنان درحالی گفته میشود که شاخصها نشان از تورم حدود ۴۰درصدی، بیکاری بالای ۲۲درصد و فلج شدن صنایع کلیدی مانند خودروسازی و صنعت انرژی دارد.
مهرداد عمادی میگوید: «در بهترین سناریو باید این را بپذیریم که برای پشت سر گذاشتن سیر منفی منحنی و وارد مرحلهی بازسازی اقتصاد شدن، صحبت بر سر چند ماه است. ولی این بازسازی بدون برداشته شدن محدودیتهای خارجی و بدون همکاری نیروهایی که در داخل ممکن است از این تغییر استقبال نکنند، ممکن نخواهد بود. واقعیت این است که از زمان اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ تا به حال، هیچوقت مدیریت اقتصادی ایران به این دشواری نبوده است. با این که قیمت نفت حدود ۱۰۰ دلار است، اقتصاد ما شوکها و ترکهای خیلی بنیادی در این سالها دیده است.»
او تاکید میکند که دورهی پیش رو برای اقتصاد ایران و برای مردم دشوار خواهد بود و «همه باید نشان بدهیم که با آگاهی به این حساسیت، حاضریم که تغییر رفتار بدهیم و به این سازندگی انرژی بدهیم. در غیر این صورت، ما ماههای تاریک و سالهای بسیار بدی در آینده خواهیم داشت.»
و امیرحسین گنجبخش هم معقتد است که اگر این سفر و دور بعدی مذاکرات بینتیجه بماند «کار ایران با کرامالکاتبین است!»
گنجبخش صرفنظر از اوضاع اقتصادی به وضعیت منطقه توجه میدهد: «در منطقه هم با توجه به خطراتی که از طرف قطر و عربستان با پولهای میلیارد دلاریشان بر ضد تمامیت ارضی ایران و جنباندن یک سری حرکاتی که بتواند ایران را تجزیه کند، وجود دارد، بسیار بد است. مجموعهی خطراتی که ایران را تهدید خواهد کرد، بینظیر و بیاندازه خواهد شد و فرصتی هم نیست، و واقعاً نگرانکننده است. من فکر میکنم مردم ایران، امروز اتفاقاً، از هر طریقی که میتوانند باید دوباره این پیام را به آقای روحانی بدهند که اگر ما شما را انتخاب کردیم، به خاطر مقابلهتان با اقتصاد مقاومتی و تحریمی بود که آقای جلیلی به عنوان نمایندهی ولیفقیه طرح میکرد. مردم باید به شیوهای به آقای روحانی گوشزد کنند که شما توسط آقای خامنهای انتخاب نشدید، شما توسط مردم انتخاب شدید، شما کسی هستید که دلیل انتخابتان این بود که مشکل هستهای را حل کنید و برای ایران جایی متناسب قدرت و تاریخاش در منطقه ایجاد کنید.»
حال باید دید که چه کسانی، کدام «گوشزد»ها را به حسن روحانی میکنند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران که پیشتر به نیویورک رفته و بسیار هم از نتایج تاکنونی سفرش راضی است، روز دوشنبه اول مهر در صفحه فیسبوک خود نوشت: «سیاست خارجی ذاتاً حوزه متانت، صبر، درایت و اقدامات سنجیده، حساب شده و هدفمند است. نمیتوان توقع داشت که مشکلات انباشته شده با یک یا چند ملاقات حل و فصل شوند.»