روز جهانی روشنگری دربارهی «بذر مرگ»
۱۳۹۶ فروردین ۱۴, دوشنبهمیلیونها انسان در بیش از ۷۰ کشور جهان ناچارند روزانه با خطری به نام مین، بمب خوشهای یا دیگر جنگافزارهای انفجاری زندگی کنند. این جنگافزارها هر روز در کشورهای مختلف جهان حدود ۲۰ تن را به کام مرگ میکشند یا برای همهی عمر معلول میکنند.
ایران یکی از این کشورهاست و در کنار افغانستان و مصر بیشترین مناطق آلوده به مین را دارد. مینهای بازمانده از جنگ هشت ساله با عراق، در مناطق مرزی غرب کشور کماکان قربانی میگیرند.
کاشتهای که درو نمیشود، اما درو میکند!
مین اگر چه در حوزهی نظامی از مرگبارترین ادوات جنگی نیست، اما بیتردید از محیلانهترین آنهاست. استفاده از مین بویژه از آن جهت مناقشهبرانگیز است که مینها میان نظامیان و غیرنظامیان تفاوتی قائل نمیشوند.
مین زمینی، جنگافزاری انفجاری است که غالبا زیر سطح زمین بطور پنهانی کار گذاشته و در اکثریت قریب به اتفاق موارد نیز توسط خود قربانی فعال میشود. بنابراین میتوان آن را به معنای گستردهی کلمه، نوعی «تلهی انفجاری» نامید. مینهای زمینی تا مدتها پس از فروکش کردن منازعات نظامی، همچنان به عنوان خطری جدی برای غیرنظامیان باقی میمانند.
مینها، بمبهای خوشهای و دیگر جنگافزارهای انفجاری، تقریبا هر روز در سراسر جهان قربانی میگیرند. خنثیسازی آنها بویژه در مناطقی اهمیت دارد که در آنجا پس از منازعهای نظامی آرامش برقرار شده و آوارگان به سرزمین خود بازگشتهاند.
بیشتر بخوانید: "پهپادهای مینیاب" بهزودی بر فراز خاک ایران
به گزارش سازمان ملل، انفجار مین در ۳۰ سال گذشته به کشته شدن بیش از یک میلیون نفر در جهان انجامیده است. ۸۰ درصد کشتگان، غیرنظامیانی بودهاند که پس از پایان منازعات نظامی جان خود را از دست دادهاند و یک سوم آنان نیز کودک بودهاند.
مینها انواع گوناگونی دارند و انفجار آنها اگر به مرگ منجر نشود، آسیبهای سنگین و جبرانناپذیر جسمی به قربانیان وارد میسازد. یکی از آسیبهای رایج، قطع شدن پا و دیگری از دست دادن قدرت شنوایی است.
بویژه مینهای کوچک به عنوان تلهی انفجاری قابل تشخیص نیستند و کودکان بیش از بزرگسالان در دام آنها میافتند. مین اصولا برای کودکان پدیدهای ناشناخته است. بسیاری از آنان که کنجکاوی زیادی هم دارند، معمولا در ویرانهها در پی وسیلهای برای بازی میگردند و مین را تکه فلزی میپندارند که میتوان با آن بازی کرد.
مینگذاری آسان و مینزدایی دشوار است
در منازعات نظامی و بویژه جنگهای نامتقارن و نیز جنگهای داخلی، کارگذاری مین نسبتا آسان و کمهزینه است، اما بر عکس، جمعآوری و خنثیسازی آنها وقت و هزینهی زیادی میطلبد. در اینگونه منازعات نظامی معمولا مناطق وسیعی بدون نقشهبرداری مینگذاری میشوند و بدینسان عملا «میدانهای گستردهی مین» بر جای میماند. این میدانهای مین غالبا در محلهای مسکونی هستند و بیشترین قربانیان را نیز از میان غیرنظامیان میربایند.
پاکسازی این میدانها از مین معمولا با دو هدف انجام میگیرد: یا برای هدفهای نظامی در منازعات و در خدمت پیشروی نظامی، یا به دلایل بشردوستانه و برای اینکه مناطق مینگذاری شده دوباره قابل سکونت شوند. بنابراین پاکسازیهایی که در خدمت هدفهای بشردوستانهاند، باید با دقت ویژهای انجام گیرند.
از شمار مینهای پراکنده در سراسر جهان اطلاع دقیقی در دست نیست. اما طبق برآورد سازمان ملل، پیش از آنکه در «پیمان اتاوا» در مورد ممنوعیت مینهای موسوم به «مین ضد نفر» توافق شود، حدود ۱۱۰ میلیون مین زمینی در بیش از ۷۰ کشور جهان پراکنده بوده است.
در سال ۱۹۹۷ بخش بزرگی از کشورهای عضو سازمان ملل در اتاوای کانادا گردآمدند و در مورد ممنوعیت «مینهای ضد نفر»، یعنی مینهایی که بطور هدفمند برای آسیبزدن به افراد ساخته شدهاند، به توافق رسیدند.
تا کنون ۱۶۲ کشور جهان «پیمان اوتاوا» را امضا کردهاند، اما ۳۱ کشور و از جمله ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین، ایران، اسرائیل، هند و عربستان سعودی هنوز به آن نپیوستهاند. البته گفتنی است که در پیمان اوتاوا، ممنوعیت شامل مینهایی نمیشد که برای آسیبزدن به انواع گوناگون خودروها و نفربرها و تانکها ساخته شدهاند.
یک خطر دیگر برای غیرنظامیان همانگونه که در بالا به آن اشاره شد، بمبهای خوشهای هستند که در صورت انفجار، مواد منفجرهی دیگری را آزاد میکنند که به نوبهی خود به ترکشهای خطرناکی تبدیل میشوند.
اینگونه سلاحهای انفجاری معمولا در ساختمانهای ویران شده و مزرعهها جاسازی میشوند و ۹۴ درصد قربانیان آنها غیرنظامیان هستند. اگر چه بمبهای خوشهای در سال ۲۰۰۸ از سوی بخش بزرگی از کشورهای عضو سازمان ملل ممنوع اعلام شدند، اما با توجه به اینکه از ۱۰ تا ۴۰ درصد بمبهای خوشهای پس از اصابت به زمین عمل نمیکنند، میتوان گفت که بمبهای عمل نکرده هماکنون حکم مینهای زمینی را دارند.
مینها، بمبهای خوشهای و سایر جنگافزارهای انفجاری باید با کار پرزحمت و طاقتفرسای کارشناسان مواد منفجره، پاکسازی یا خنثی شوند. این روندی بسیار خطرناک و دشوار است که گاهی سالها به درازا میکشد.
ضرورت آگاهیرسانی
آوارگان جنگی که پس از منازعات نظامی به سرزمینهای خود بازمیگردند، گاهی برای بقا ناچارند در مزرعههایی کار کنند که هنوز مینروبی نشده است و این برای بسیاری از کشاورزان با خطر مرگ یا آسیبهای جسمی همراه است.
برای حفاظت از غیرنظامیان برنامههای آگاهیرسانی و روشنگری دربارهی خطرات مینها و بمبهای خوشهای برگزار میشود. در این برنامهها برای مردم توضیح داده میشود که در صورت مواجهه با سلاحهای انفجاری باید چگونه رفتار کنند و چه واکنشی نشان دهند.
بویژه آموزش کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است. باید به آنان آموخت که چگونه میتوان مین را تشخیص داد و در قبال آن از خود محافظت کرد. بخش مهم دیگری از کارزار مبارزه با مین، یاری رساندن به کودکانی است که بر اثر انفجار معلول شدهاند.
آلمان از سال ۱۹۹۲ به این سو در ۴۲ کشور جهان از پروژههایی پشتیبانی کرده که برای مینروبی یا آگاهسازی از خطرات مین دنبال شدهاند. هزینهی این پشتیبانی بر ۲۱۷ میلیون یورو بالغ میشده است.
از سال ۱۹۹۷ و امضای پیمان اوتاوا برای ممنوعیت مینهای ضدنفر، تلفات ناشی از انفجار مین در کشورهای جهان، بطور چشمگیری کاهش یافته است. با این حال طبق آمار سازمان ملل، در سال ۲۰۱۵ این رقم نسبت به سال پیش از آن افزایش نشان میدهد. در سال ۲۰۱۵ شمار قربانیان مین در سراسر جهان ۶۴۶۱ نفر بود، در صورتی که این رقم در سال پیش از آن ۳۶۰۰ تن بود.
ایران دومین کشور آلوده به مین
ایران پس از افغانستان، دومین کشور آلوده به مین است. طبق نظر کارشناسان بینالمللی سازمان ملل، در جریان جنگ هشت ساله، عراق ۱۶ میلیون مین در مناطق وسیع مرزی با ایران کاشته است. پس از جنگ، پاکسازی این مناطق از مین آغاز شد، اما هنوز مناطقی وجود دارند که پاکسازی نشدهاند. تراکم مین در این مناطق بسیار بالاست.
وبسایت خبری «انتخاب» در گزارشی که در بهار ۱۳۹۴ منتشر کرده، نوشته که از زمان شروع عملیات پاکسازی تا کنون ۱۰ هزار تن از هموطنان بر اثر برخورد به مین جان خود را از دست داده یا مجروح شدهاند.
خوزستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی و کردستان جزو استانهای آلوده به مین هستند. طبق آمار، یک سوم زمینهای آلوده به مین در خوزستان قرار دارد. در مناطق مرزی این استانها تراکم مین به اندازهای است که ممکن است در هر گامی دامنگیر یک نفر شود.
به گفتهی مسئولان جمهوری اسلامی، یک مشکل دیگر این است که عراق تا کنون نقشههای مناطق مینگذاری شده را در اختیار ایران نگذاشته است و همین امر شمار قربانیان را افزایش میدهد. به گفتهی رئیس مرکز مینزدایی کشور، تا کنون دو تفاهمنامه در این زمینه با عراق به امضا رسیده است، ولی از نقشهها هیچ خبری نیست.
بیشتر بخوانید: انفجار مین متعلق به جنگ ایران و عراق دو قربانی گرفت
یک مشکل دیگر این است که بر اثر بارشهای شدید و تشکیل گل و لای در مناطق کوهستانی، بعضی از مینها همراه گل و لای به مناطق مسکونی مردم منتقل شدهاند. این امر زندگی مردم این مناطق را با خطری دائمی روبرو میکند.
مسئولان این استانها میگویند که بهرغم برخی آموزشها و آگاهیرسانیها، ساکنان این مناطق هنوز از خطرات مینهای به جا مانده از جنگ شناخت درستی ندارند و هنوز روستاها و مناطقی یافت میشود که ساکنان آنها در مواجهه با مین ابتداییترین آموزشها را هم ندیدهاند. در بسیاری از مناطق آلوده به مین، هنوز تابلوهای اخطاردهنده نصب نشده است.
در گزارش رسانهها آمده است که پس از گذشت سالها از پایان جنگ ایران و عراق، انفجار مین در این مناطق همچنان قربانی میگیرد و این موضوع منطقی نیست و اگر پاکسازیها هر چه زودتر پایان نیابد، تلفات همچنان ادامه خواهد داشت.
«پیمان اتاوا» ساخت و ذخیرهسازی و خرید و فروش و نگهداری مینهای ضد نفر را برای کشورهای عضو ممنوع کرده است. همچنین این کشورها خود را موظف کردند که ذخایر مین خود را منهدم کنند. بهرغم این که ایران خود یکی از آلودهترین کشورهای دنیا به مین است، مقامات جمهوری اسلامی تا کنون به بهانهی «حفظ همهی ظرفیتهای نظامی»، از امضای پیمان اتاوا خودداری کردهاند.
آنان معتقدند که مینگذاری میتواند از حرکت نیروهای نظامی دشمن و عبور از مرزهای کشور جلوگیری کند. اما کارشناسان نظامی معتقدند که امروزه با توجه به شیوههای مدرن جنگی و استفاده از جنگافزارهای پیشرفته، میدانهای مین نمیتوانند خللی در پیشروی سریع نظامی ایجاد کنند.
بهمن مهرداد