«روال دادگاه بازداشتشدگان قانونی نیست»
۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبهصالح نیکبخت وکالت عدهی زیادی از افرادی را برعهده دارد که بعد از انتخابات ریاست جمهوری دورهی دهم دستگیر شدهاند. از جمله موکلان او در کنار دانشجویان و جوانانی دیگر، چند روزنامهنگار و سیاستمداران اصلاح طلب هستند. محمدعلی ابطحی نیز که در روز شنبه (۱۰ مرداد)، نخستین روز دادگاه محاکمهی "اغتشاشگران"، به "اقرار" پرداخت و اتهامات معاون دادستان را پذیرفت، جزو موکلان نیکبخت است.
صالح نیکبخت در مصاحبه با دویچه وله گفت که به او اطلاع نداده بودهاند که دادگاه برخی از موکلان وی امروز جریان خواهد یافت. وی گفت پیش از این هیچگاه موفق به دیدار با موکلان خود نشده و از دادستان تهران، سعید مرتضوی، درخواست ملاقات کرده، اما پاسخی به او داده نشده است. تلاش وی نیز برای ورود به جلسهی دادگاه بیثمر مانده است. وی افزود که روال دادگاه طبق قانون پیش نرفته، چون متهم با وکیل خود ملاقاتی نداشته و در جلسهی دادگاه وکیلی برای دفاع از متهم حضور نداشته و در این شرایط حتی اگر متهم اقرار کند، اقرار وی نمیتواند قانونی باشد؛ اینگونه جلسات دادگاه شأنی برای دستگاه قضایی کشور ایجاد نمیکند.
نیکبخت در بخش دیگری از مصاحبه به عنوان سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان به پرسشهایی در بارهی آمار بازداشتشدگان پس از انتخابات پاسخ داد و نیز در بارهی زندانهای مخفی سخن گفت و مسئولان چنین زندانهایی که در آن منتقدان به دولت به شدت شکنجه شده و میشوند. این وکیل دادگستری خواستار معرفی و مجازات آمران و عاملان شکنجهی بازداشتشدگان در زندانها شد.
دویچه وله: آقای نیکبخت، اسم چند تن از موکلان شما امروز در رسانهها آمده بود که برایشان دادگاه تشکیل دادهاند. گذاشتند شما در جلسهی دادگاه حاضر بشوید؟
محمدصالح نیکبخت: نخیر. من اطلاعی از تشکیل جلسه برای آنها نداشتم. علیرغم اینکه من در تاریخ ۳۱ تیر ماه، یعنی ۱۱ روز پیش، موضوع عدم ملاقات موکلینام با خانواده و با خودم را مطرح کردم و مجدداً روز چهارم مرداد ماه همان نامه را که در سه صفحه نوشته بودم و در سایتها هم منتشر شده - که گویا خانوادهها به صورت تایپ شده منتشر کردند - برای دادستان تهران نوشتم و گفتم که من وکیل اینها هستم و به من در ابتدا اعلام بکنید که اینها کجا هستند و در چه وضعیتی هستند و بعد درخواست کردم، اجازه داده بشود که من با آنها ملاقات بکنم. متأسفانه نه به من اطلاع دادند و نه اعلام کردند که جلسهی دادگاهشان چه موقع است. امروز نزدیکهای ساعت ۱۱ مطلع شدم که موکلین ما را هم به دادگاه بردهاند. وقتی به دادگاه رسیدم، دیدم جلسهی دادگاه برگزار است. در میان وکلای دادگستری فقط بعضی از آقایان وکلا را دعوت کرده و ما را دعوت نکرده بودند.
من به تلفنهای خودم، همچنین تلفن دفترم و تلفن خانه نگاه کردم، دیدم نه، اینها برای حضور در دادگاه امروز نه به من زنگ زدهاند و نه پیغامی برای من گذاشتهاند. مضافاً اینکه، وکیل نمیتواند درست در همان روز جلسهی دادگاه حضور پیدا کند، بدون اینکه با موکلیناش قبلاً صحبت کرده باشد و از وضعیت پرونده و نحوهی بازجویی از آنها و نحوهی محاکمه و همچنین در مورد مطالبی که در پروندهاش است و باید وکیل بخواند، من هیچ گونه اطلاعی نداشتم. حتا اگر حاضر هم میشدم، نمیتوانستم کاری بکنم. باوجود این، من نزدیکهای ساعت یازده و نیم به دادگاه رسیدم، ولی من را راه ندادند و گفتند دیگر نمیتوانید وارد دادگاه بشوید.
این به معنی آن است که دستگاه قضایی یا دادستان که شما به او نامه نوشتید، وکالت شما را قبول ندارند؟
البته فکر نمیکنم به این معنا باشد. چون طبق مصوبهی مجمع تشخیص مصلحت که حتا بالاتر از مجلس است و جزو قوانینی است که نمیتوانند انکارش بکنند، اگر متهمی اعلام بکند که اجازه ندادید وکلای ما بیایند، بنابراین محاکمهی ما غیرقانونی است، از لحاظ قوانین آن حکم اعتبار قانونی ندارد.
منتها من تصور میکنم امروز جلسهای مقدماتی بود برای اینکه به صورت خیلی گستردهای از خبرنگاران رسانههای گروهی ایران و رادیو و تلویزیون دعوت کرده بودند و احتمالاً فیلم هم میگیرند و پخش میکنند. ولی هر چه ما اصرار کردیم، گفتند امروز کیفرخواست عمومی را خواندیم و هنوز کیفرخواست اختصاصی موکلین شما را نخواندهایم. و وقتی من با سراسیمگی و ناراحتی به دفتر دادستان تهران مراجعت کردم و ایشان آنجا نبودند، ظاهرا وضعیت را به ایشان اعلام کرده بودند، چون در ساعت حدود ۱/۵ پیامکی برای من گذاشته بودند که با دفتر دادستانی تماس بگیرم.
وقتی رفتم آنجا، دادستان گفت، شما امروز هم میتوانستی در هر جلسهای بیایی و گفتند ما چندین بار با شما تماس گرفتیم. البته همان طور که من گفتم، اثری از این تماسها را ندیدم. ولی به من گفتند، شما میتوانید در جلسات آینده در جلسهی دادگاه شرکت بکنید. تصور میکنم جز به افراد معدودی از وکلا به کسی دیگر اعلام نکرده بودند، یا آنها هم مانند من مطلع نشده بودند و به جلسهی دادگاه راه پیدا نکردند.
گفتید در جلسات دیگر. این جلسات کی هستند؟
این جلسات قرار است از پس فردا ادامه پیدا بکند.
با توجه به مراسم تحلیف آقای احمدینژاد که قرار است دوشنبه باشد، فکر میکنید کار این دادگاه تا دوشنبه تمام نشود که به اصطلاح "اعترافها" انجام شده باشد؟
نه، این جلسه مطمئنا تا آن روز تمام نمیشود. برای اینکه امروز فقط دو نفر از متهمین آقایان ابطحی و عطریانفر صحبت کردند. یکی از آنان هم آقای ابطحی بود که من وکیلش هستم که در جلسهی دادگاه به این شکل نتوانستم شرکت بکنم. وکیل آقای عطریانفر هم نمیدانم کی هستند. ولی وکیلی از ایشان یک دفاعی به عمل نیاورده است.
معمولاً روال دادگاه، طبق آنچه در قانون نوشته شده - و گاه آنچه در قانون نوشته میشود با آنچه در واقعیت است یک دنیا فاصله دارد - به این شکل است که ابتدا کیفرخواست خوانده میشود، بعد از متهم یا وکیل او درخواست میشود که از خودشان دفاع کنند. قبل ازاین هم دادگاه تحقیقاتی را که لازم باشد از متهم میکند. بعد ازآن از وکیل و متهم خواسته میشود اگر دفاعی دارد در کیفرخواست بیان بکند و اگر شاهد و کارشناسی لازم دارد، معرفی بکند. این گونه موارد هیچ کدام، دستکم در مورد آقای ابطحی، مطرح نشده است.
این گونه جلسات دادگاهها هم من فکر میکنم بجای اینکه شأنی برای دستگاه قضایی کشورایجاد کند و موفقیتی تلقی بشود، ولو این که افرادی بیایند و اعلام و اعتراف بکنند که ما این کارها را کردیم، عملا به نوعی در افکارعمومی کشور ما فقط آن کسانی را راضی میکند که قبلا هم بدون نیاز به پخش این گونه محاکمات خودبخود از این وضعیت راضی بودهاند. وگرنه این کار نه جنبهی حقوقیاش رعایت شده است و نه از لحاظ مقررات قانونی طوری است که برای مردم کشور رضایت وجدانی و اخلاقی به همراه داشته باشد که بگویند به معنای واقع این افراد متهم هستند به آنچه به آن اقرار کردهاند.
شما گفتید که به درون جلسهی دادگاه نتوانستید بروید. اما خبردار شدید از آنچه هماکنون، از جمله از طریق خبرگزاری فارس انتشار پیدا کرده است، که برای مثال آقای ابطحی چه چیزهایی گفتند؟
حقیقتاش این است که من به داخل جلسهی دادگاه نرفتم. ولی موقعی که من در سالنی بودم و تقلا میکردم از طریق معاون دادسرای تهران و همچنین بعضی از کارکنان مراجعی که این متهمان در اختیار آنها هستند - که نمیخواهم فعلا نامی از آنها ببرم – به دادگاه راه یابم، یکی از وکلای دادگستری که پروندهی ایشان هم در این جلسه نبود، ولی گفت که او را صبح احضار کردهاند، به اعتبار اینکه در جلسهی دادگاه بود، به من گفت که دو نفر، آقایان ابطحی و عطریانفر، صحبت کردند.
ولی محتوایش را با شما درمیان نگذاشتند؟
اینها دیگر چیزی به من توضیح ندادند. جلسهی دادگاه نه تنها بر روی من، بلکه بر روی بسیاری دیگر از وکلای دیگر هم بسته شده بود. تنها دو نفر وکیل را دیدم که در این جلسه شرکت کرده بودند و من از طریق آنها مطلع شدم که چه کسانی آمدهاند. وکلای هیچ کدام از اینها حاضر نبودند. نه موکلین من، نه بقیهیافرادی که در آنجا بودند.
اتهاماتی که از طریق خبرگزاری فارس انتشار پیدا کرده است، پروندهی ضخیمی است از اتهامات علیه متهمان، ازجمله موکلان شما، مثلاً طراحی حوادث اخیر برای تحقق "انقلاب مخملی" و در کانون آن هم مسئلهی تقلب در انتخابات مطرح بشود و مردم را به خیابانها بکشانند. و از فحوای سخنان آقای ابطحی برمیآید که این اتهامات را میپذیرند. ما میخواستیم ارزیابی شما را از این اتهامات و از این به اصطلاح "اقاریر" بشنویم.
همان طور که گفتم دادگاهی که متهم اجازهی ملاقات با وکیلش را پیدا نکند یا با وکیلش ملاقات نکرده باشد، یا وکیلی حاضر نشود از او دفاع بکند، بیان اینگونه اتهامات، ولو این که خود متهم هم اقرار به آن بکند، نمیتواند موجه و قانونی باشد. برای اینکه اگر چنین موضوعی صحت میداشت و مدارک مستدل و مستندی بود، من فکر میکنم بهترین راهحل این بود که این دادگاهها روال قانونی خودش را کاملا حفظ بکند و به متهم هم اجازه داده بشود که با وکیل خودش صحبت بکند.
از طرف دیگر به وکیل اجازه داده میشد تمام این اسناد، مدارک و این اعترافات را بخواند و بعد از میان آنها حق داشته باشد انکار بکند، تردید بکند در این گفتهها و رد بکند این اظهارات را یا این که تجزیهو تحلیل بکند که آیا این اظهارات کلا روی روال قانونی بوده و در شرایط عادی بوده و غیرهو ذلک. والا به همین شکل جمعی را جمع کنند و ببرند در دادگاهی و بخوانند و بگویند که آقا ببینید، این افراد این طوری اقرار کردهاند، بدون این که آنها بتوانند کیفرخواست را بشنوند یا بخوانند، به نظر نمیرسد این از لحاظ افکار عمومی کشور ما مورد قبول واقع بشود. هرچند که اساساً قانونی هم نیست، روال قانونی هم رعایت نشده است.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: شیرین جزایری
برای شنیدن گفتوگو با صالح نیکبخت آودیوی زیر را کلیک کنید!