خواننده "سلطان قلبها" ۷۵ ساله شد
۱۳۹۴ مرداد ۲۸, چهارشنبهپدر و مادرش آذری بودند و راديو باكو او را با موسيقی شاد و اپراهای آذری آشنا كرد. در مورد روز تولد عارف، اختلاف كم نيست. آنطور كه در فيسبوک و سایت رسمی خودش آمده، در روز ۲۹ مرداد ۱۳۱۹ در تهران زاده شده است اما در تبديل اين تاريخ به ميلادی هم اشتباه شده است.
گرچه تحصيلاتش در رشته درودگری بود اما از همان كودكی میدانست كه جز خوانندگی حرفهای، دنبال شغل ديگری نخواهد رفت.
پس از پايان تحصيل در هنرستان، بيش از دو سال در قزوين دبير هنرستان صنعتی بود ولی يک تصادف اتومبيل او را چندی از تدريس دور كرد و مسئولان اداره فرهنگ كه عكس او را در مجله "تهران مصور" ديده و پنداشته بودند كه او تصادف را بهانه كرده تا پی خوانندگی برود، باعث شدند كه او منتظر خدمت شود. او مدت كوتاهی هم عضو تيم ملی فوتبال ايران بود.
لقب "حنجره طلايی"
عارف مانند اكثر خوانندگان پاپ ايران، استاد موسيقی نداشت و اتكايش تنها به صدايی بود كه از مادربزرگ اپراخوانش به ارث برده و همچنين به گوش، ذوق و پشتكار خودش اما او شگردهايی از تكنيک اپراخوانها را وارد سبک پاپ كرد و با اين كار، شيوه تازهای در خوانندگی ارائه داد كه تا مدتها برايش لقب "حنجره طلايی" را به ارمغان آورد.
در گفتگويی با شبكه "من و تو" از ويگن به عنوان سرمشق دستنيافتنی روزگار جوانيش ياد میكند و میگويد كه پوران خواننده خوشسابقه، او را به راديو معرفی كرد.
آن روزها هنوز راديو پرطرفدارترين رسانه بود و همه هنرمندان آرزو داشتند كه صدایشان از اين رسانه پخش شود. پيش از آن، عارف در تلويزيون خصوصی "ثابت پاسال" برنامه اجرا كرده بود اما خوانندگی در راديو را نقطه عطفی در كار هنری خود میدانست.
نخستین ترانهای كه در ۲۳ سالگی بر روی صفحه گرامافون ضبط كرد، يک دوصدايی به نام "ديده ديده" با همكاری پوران بود كه بابک افشار آهنگش را از نغمههای يونانی الهام گرفته و تنظيم كرده بود.
عارف چندين ترانه به اين سبک با همكاری خواننده آشوریتبار ايرانی به نام نارملا و كلام پرويز وكيلی اجرا كرد كه برخی از آنها مانند "دستتو نده به دستم" در زمان خود يعنی آغاز دهه ۱۳۴۰ بر سر زبانها افتاده بودند.
خواننده ترانههای شاد
در حالیكه آثار والای هنری و به ويژه آثار موسيقی ما بيشتر مضمونهای اندوهگين و نااميدانه دارند و مضمونهای شاد از ديد اكثر فرهيختگان روزمرگی را تداعی میكنند، بسياری از ترانههای پيش از انقلاب عارف مانند "قصر صدف"، "به پيری بگو دس نگهدار"، "سه حرفه اسمش" و "گريه بس كن"، از شعرهايی شاد و اميدوار كننده برخوردارند.
عارف با خواندن ترانه "سلطان قلبها" ساخته انوشيروان روحانی با كلامی از محمدعلی شيرازی در فيلمی به همين نام در سال ۱۳۴۷ به اوج شهرت و محبوبيت رسيد. او اين ترانه را با چندين اجرا خوانده و اخيرا جُنگی از ترانههای قديميش را با همين عنوان منتشر كرده است.
عارف هفت ماه پس از انقلاب اسلامی به لندن رفت و سه سال در آنجا فعاليت داشت. از اين پس او نيز به سيل خوانندگان اندوهخوان پيوست و با اينكه چند آهنگ شاد در لسآنجلس اجرا كرد اما بيشتر به مضمونهای اندوهگين، اجتماعی، انتقادی و حتی سياسی روی آورد. نخستين ترانهای كه در لندن ضبط و منتشر كرد، "ايران هميشه ايران" با شعری از ايرج جنتی عطايی بود.
او در لسآنجلس هم به خواندن ترانههای انتقادی ادامه داد و از جمله "سرباز كوچولو" و "روزگار غريبیست نازنين" را خواند كه آخری همان سروده مشهور و محبوب احمد شاملوست.
او در مدت اقامتش در لسآنجلس به سبکهای گوناگون ترانه خواند و يک مجموعه كار "ترانههای آذری" و يك جُنگ عرفانی به نام "آينه در آينه" منتشر كرد.
عارف هم اكنون در دوبی زندگی و فعاليت میكند و در گفتوگوهايش با رسانهها گفته، از زندگی و كار خود خرسند است.
آخرين ترانهای كه خوانده "آرامش در توفان" است ولی خودش به اين حقيقت اذعان دارد كه مردم هنوز همان آهنگهای شاد قديمی يعنی همان خواننده ترانههای شاد را با همان صداهای جانبی بيشتر دوست دارند.