«خطای استراتژیک ایران در قبال روسیه»
۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبهدکتر رضا تقیزاده استاد روابط بینالملل دانشگاه گلاسکو معتقد است روابط ایران و روسیه فراتر از نیروگاه بوشهر و حتی پرونده اتمی ایران است. به اعتقاد وی این دو کشور در بسیاری موارد به یکدیگر نیاز دارند با این حال او میگوید ایران نمیبایست پشتیبانی روسیه را در جامعه جهانی از دست میداد.
دویچهوله: آقای تقیزاده، مطابق برخی از تحلیلها، قریب بیست سال است که روسها شریک استراتژیک جمهوری اسلامی ایران بودند. ولی با این الفاظی که اخیراً بین ایران و روسیه رد و بدل شد، به نظر میرسد که دوران این شراکت استراتژیک دارد به پایان میرسد. آیا به نظر شما هم همین طور است؟
دکتر رضا تقیزاده: البته در این که واقعاً همکاریهای ایران و روسیه برای دو طرف جنبهی استراتژیک داشته، جای بحث است. ولی بخصوص در طول سالهای بعد از انقلاب، یا همان طور که شما هم گفتید در بیست سال گذشته، روابط کاری و تجاری بین ایران و روسیه روابط نزدیکی بوده است و از سال ۱۹۹۵ به این طرف همکاریها نزدیکی بیشتر از پیش پیدا کرده بود. ولی با توجه به مشکلاتی که در طول ۹ ماه گذشته بخصوص در روابط ایران و روسیه پیش آمده، به نظر میرسد که حتی ادامهی روابط کاری گذشته هم با مشکلات متعددی روبهروست و به هرحال ادامهی برنامههای اتمی ایران در بروز این مشکلات بیتأثیر نبوده است.
اگر این مشکلات به مرحلهی جدیتری برسد، فکر میکنید تکلیف پروژههای مشترک ایران و روسیه که مهمترین آن نیروگاه بوشهر است، چه خواهد شد؟
البته هر دو طرف میخواهند که موضوع بوشهر را از اختلافات خودشان کنار نگه دارند. هم روسیه و هم ایران میخواهند که این طرح به نتیجه رسد و آن طور که انتظار دارند در ماه اوت آینده زمینهی بهرهبرداری از این طرح فراهم شود. ولی با توجه به وضعیت فعلی ایران در جامعه جهانی و همین طور تحریمهایی که انتظار میرود در چند هفتهی آینده علیه ایران در شورای امنیت به تصویب رسد و به اجرا گذاشته شود، میتواند حتی آیندهی بوشهر هم در گرو آیندهی روابط ایران و روسیه قرار گیرد. ولی در کنار راکتور بوشهر که برای ایران اهمیت سیاسی دارد، ولی از نظر فنی و تجاری و یا تولید برق اهمیت حیاتی ندارد، مسألهی مهمتر همکاریهای امنیتی و دفاعی ایران و روسیه و همین طور خریدهای نظامی ایران از روسیه است. ایران به هرحال به همکاری با روسیه در حوزهی خزر هم نیازمند است و اگر این همکاری وجود نداشته باشد، روسیه میتواند محل مشکلات متعددی برای ایران در حوزهی خزر و در منطقهی قفقاز باشد و همین طور جلوی نفوذ ایران را در آسیای مرکزی هم بگیرد.
به خزر اشاره کردید. گفته میشود که دولت احمدینژاد به روسیه در ارتباط با رژیم حقوقی دریای خزر امتیازاتی داده و تا حدودی از حق مشاع ایران صرفنظر کرده است. پرسش این است که اگر واقعا روابط دو کشور تیره شود، تکلیف این امتیاز و امتیازات دیگری که گویا ایران به روسیه داده است، چه میشود؟
به نظر میرسد آیندهی روابط ایران با روسیه، در نقشی که ایران میتواند به صورت بالقوه یا بالفعل در خزر بازی کند، اهمیت حیاتی دارد. همان طور که گفتم، ایران و روسیه اگر روابط همکاری و روابط دوستانهی خوبی داشته باشند، به هرحال به عنوان دو قدرت بزرگتر در حوزهی خزر میتوانند به نقاط مشترک متعددی دست پیدا کنند. ولی مناسبات فعلی که در روابط تهران و مسکو در حال شکلگرفتن است، میتواند به آیندهی این روابط هم لطمهی جدی وارد کند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که روسیه در مناسبات خارجی خود، شریک قابل اعتمادی نیست. این موضوع مثلا در نوع برخورد روسیه با دولت عراق در زمان زمامداری صدام حسین نیز نمود داشته است. روسیه در آن هنگام به ظاهر طرفدار صدام بوده، ولی همزمان برای گرفتن امتیاز از غرب، با آمریکا و نیروهای متفق همکاری داشته است. به گمان شما آیا روسیه اصولا میتواند شریک استراتژیک خوبی برای ایران باشد؟
دو شریک استراتژیک بایستی منافع مشترک داشته باشند و دارای توازن و تعادل قدرت هم در ارتباط با همدیگر هم باشند. من باز تکرار میکنم، روسیه هیچ وقت شریک واقعی استراتژیک ایران نبوده و در بهترین شرایط میتوانسته رقیب ایران در منطقه باشد. ولی به علت نیاز ایران به روسیه، منزوی شدن ایران در منطقه و جدا ماندن ایران از غرب، ایران ناگزیر بوده در طول ده پانزده سال گذشته بیشتر از پیش به حمایتهای نظامی و امنیتی روسیه تکیه کند و از حمایتهای سیاسی آن کشور برخوردار باشد. ولی روسیه سیاست خارجیاش را بر مبنای حمایت از منافع کشور دیگر و یا داشتن روابط خاص با یک کشور خاص تنظیم نمیکند. این سیاستها بر مبنای دفاع از منافع ملی آن کشور تنظیم میشود و در صورت تغییر در برایندها و دینامیک سیاسی منطقه، سیاست خارجی آن کشور هم تغییر پیدا میکند. تا نه ماه پیش به هرحال روسیه از ایران حمایت نسبی میکرد، به خصوص در مورد منافع اتمی. ولی منافع بزرگتر روسیه ایجاب کرد که به آمریکا بیشتر از پیش نزدیک شود و با توجه به اهمیت بیشتری که مناسبات با آمریکا برای روسیه دارد، خواستههای آمریکا در تقابل با ایران در سیاست خارجی آن کشور اثرگذار بود و در مورد دیگر روسیه نمیخواست و همین طور حالا هم نمیخواهد ایران تبدیل به یک قدرت نظامی اتمی شود و در گذشته مرتباً به ایران هشدار میداد که برای همکاری با جامعهی جهانی و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی روی موافق بیشتری نشان دهد. ولی ایران با اصرار در ادامهی سیاستهای گذشته حتی روسیه را هم از جمعبندی مناسبات خارجیاش کنار گذاشت و کنار رفتن روسیه به عنوان میانجی در مناسبات خارجی ایران، باعث شد که روسیه حمایت خودش را هم از ایران سلب کند و بیشتر از پیش به جبههی غرب گرایش پیدا کند. این یک خطای استراتژیک از جانب ایران بود. یعنی یقیناً روسیه در نظام بینالمللی و در مجامع جهانی، به عنوان یک عضو دارندهی حق وتو، تأثیر بیشتری در حمایت از ایران داشت تا تأثیری که ترکیه یا برزیل میتوانند داشته باشند. ولی با ندیدهگرفتن این فاکتورها ایران همان طور که گفتم روسیه را از مناسبات خارجی خودش کنار گذاشت و نقش آن را به عنوان میانجی در جوامع بینالمللی به صفر تقلیل داد و عملاً به روسیه پشت کرد و به این هم بسنده نکرد. در طول ماههای گذشته به بهانههای تحویلندادن سامانههای دفاع موشکی یا تأخیر در تکمیل راکتور بوشهر، انتقادات تند مقامات ایران همیشه متوجه روسیه بوده است. و حالا روسیه بیشتر از گذشته به این انتقادات جواب میدهد. چنانچه در ۲۴ ساعت گذشته ما شاهد بودیم که بعد از طرح مطالب آقای احمدینژاد، مشاور رئیس جهمور روسیه و همین طور امروز وزیر خارجه روسیه با تکیه به مناسبات دو کشور و همین طور تکیه بر منافع ملی روسیه یادآوری کردند که این مناسبات و تیره شدن این مناسبات نتیجهی همکاری نکردن ایران با جامعه جهانی بوده است.
در این گفتوگو ، بارها گفته شد که "اگر" این تیرگی روابط واقعاً به جای حادی رسد، و "اگر" روابط قطع شود. حالا میخواهم از شما بپرسم، اصلاً به نظر شما این درگیریهای لفظی در حدی هست که واقعاً روابط دو کشور را کاملاً تیره کند و آن طور که شما اشاره کردید، اصلاً روسیه از جبههی ایران خارج شده و به جبههی مقابل بپیوندد؟
هنوز خیلی زود است در این مورد صحبت کنیم. آنچه الان در حال شکلگرفتن است، سردی روابط تهران و مسکو ست و انتقاد طرفین از مناسباتی که بین دو کشور وجود دارد، و این هنوز به حالت دشمنی و عناد و برخورد نرسیده است. ولی بیتردید بعد از این که قطعنامهی بعدی شورای امنیت علیه ایران اعمال شود و متناسب با میزانی که روسیه به اجرای این قطعنامه و بخصوص به محدودیتهایی که ممکن است علیه ایران اعمال شود اشتیاق نشان دهد، بخصوص در مورد صدور اسلحه و واکنشهای بعدی ایران نسبت به عملکرد روسیه، میتواند در مناسبات آینده تأثیر بگذارد. ولی هنوز این مناسبات به شکل مخاصمتآمیز درنیامده و شکل دشمنی و عناد پیدا نکرده است و به هرحال در وضعیت فعلی در حال تجربهی سردترشدن و دورتر کردن دو کشور از همدیگر است. بنابراین تا رسیدن به آن مرحلهی برخورد، باید هنوز منتظر تحولات تازهای بود.
گفتوگو: میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان