پیشرفت غیرقابل کنترل هوش مصنوعی، تغییرات اقلیمی، گرمایش جهانی و آب شدن یخهای قطبی یا شیوع همهگیریهای مرگبار از جمله تهدیداتی به شمار میروند که به گفته دانشمندان، حیات روی زمین با آن مواجه است. اما فهرست تهدیدات و خطرات پیش روی حیات زمین، در عمل به مراتب طولانیتر از اینهاست.
آزاد شدن پاتوژنهایی که ممکن است در اعماق لایههای یخی قطب پنهان شده باشند، از دست رفتن کنترل هوش مصنوعی و یا وقوع یک جنگ هستهای، هر کدام به نحوی ممکن است سوت پایان حیات روی زمین را به صدا درآورند. اما واقعیت این است که زمین، با خطراتی بسیار بیش از اینها روبهروست.
استیون هاوکینگ، فیزیکدان و کیهانشناس مشهور، در سال ۲۰۱۳ گفته بود که بشر تنها ۱۰۰۰ سال برای ترک زمین فرصت دارد. او که بعدها پیشبینی خود را به ۱۰۰ سال و بعدها به ۶۰۰ سال تغییر داد، تغییرات اقلیمی، غلبه هوش مصنوعی، خطر برخورد سیارکها، همهگیریهای مرگبار را از جمله تهدیداتی میدانست که دیر یا زود زندگی بر روی زمین را ناممکن خواهند کرد و اعلام کرده بود که بشر در نهایت چارهای جز ترک زمین نخواهد داشت.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
هاوکینگ تنها دانشمندی نبود که نسبت به آینده حیات روی زمین هشدار میداد. ماروین مینسکی، پایهگذار پروژه هوش مصنوعی موسسه فناوری ماساچوست (MIT)، جایی درباره خطرات توسعه هوش مصنوعی گفته بود: «تازه اگر شانس بیاوریم آنها [یعنی سیستمهای هوش مصنوعی] ممکن است تصمیم بگیرند ما را به عنوان حیوان خانگی نگه دارند».
البته هوش مصنوعی، جنگهای اتمی، تغییرات اقلیمی و آب شدن یخهای قطبی و یا شیوع همهگیریهای کشنده و نظایر آن تنها تهدیدات جدی برای حیات روی زمین نیستند. در فهرست تهدیدات پیش روی حیات بشر، موارد دیگری نیز وجود دارد که معمولا کمتر به آنها پرداخته میشود؛ تهدیداتی که صرفا نظریهپردازی روی کاغذ نیستند، بلکه به صورت جدی و بالقوه و واقعا وجود دارند.
هاوکینگ صراحتا به این اشاره کرده بود که ما باید به دنبال یافتن منظومههای ستارهای دیگر باشیم و تنها راه بقای نسل بشر، مهاجرت به سیارات دیگر است. این کار، یعنی جستجو برای یافتن سیارات مشابه زمین که در کمربند حیات (CHZ) ستاره خود واقع شدهاند هماکنون در حال انجام است و ماهواره نقشهبردار فراخورشیدی گذران (TESS) و فضاپیمای کپلر ناسا، فهرستی چندهزارتایی از سیارات فراخورشیدی تهیه کردهاند که مدام با کشف سیارات جدید تکمیل میشود. اگرچه کشف سیاره فراخورشیدی که در کمربند حیات ستاره خود واقع شده به معنای آن نیست که آن سیارات، جنگل و اقیانوس و اتمسفر و خاک دارند.
این ممکن است در حال حاضر شبیه به داستانها و فیلمهای علمیتخیلی به نظر برسد، اما واقعیت این است که دانشمندان همه این تهدیدات را جدی میگیرند و طرحهایی برای مقابله با هرکدام از آنها پیشنهاد میکنند. از جمله آنها میتوان به طرح "موتور ستارهای" (Stellar Engine) اشاره کرد که میتو کاپلان در سال ۲۰۱۹ منتشر کرد. بر اساس این طرح، خورشید باید با استفاده از گداخت هستهای با سرعت پنجاه سال نوری در هر یک میلیون سال، به جای امنتری در کهکشان راهشیری انتقال یابد. دلیل این کار هم واضح است: جایگاه خورشید در کهکشان راه شیری، چندان امن و مطمئن نیست.
خطر برخورد سیارکها
حتی با وجود پیشرفتهای چشمگیر در فناوری فضایی، هنوز این احتمال وجود دارد که سیارکهایی که با سرعت به سوی زمین حرکت میکنند را تشخیص ندهیم یا تنها چند روز یا چند ساعت پیش از برخورد متوجه آن شویم. اگر چه متوجه شدن یا نشدن در عمل تاثیری در نتیجه ندارد و در برابر چنین تهدیدی، کار خاصی نمیتوان انجام داد، جز آنکه مناطق پرجمعیت که محل احتمالی برخورد است تخیله شود که انجام چنین کاری نیز در واقعیت چندان ساده نیست.
بر اساس پژوهشهای انجامشده، برخورد یک سیارک با قطر دو یا سه کیلومتر با زمین میتواند دومینوی نابودی را کلید بزند. در صورت برخورد یک سیارک به خشکی، نتیجه فاجعهبار خواهد بود. آتشسوزیهای عظیم، ورود گرد و غبار به اتمسفر زمین و بعد هم بارانهای اسیدی و نهایتا جلوگیری از تابش خورشید به زمین!
اگر چنین سیارکی به اقیانوس برخورد کند، سونامیهای سهمگین ایجاد میکند و فجایعی که فراتر از حد تصور ماست. برخی برآوردها نشان میدهند که چنین برخوردهایی معمولا هر ۵۰۰ هزار سال یک بار رخ میدهند. در عین حال، برخی از سیارکهای تهدیدآمیز تا کنون شناخته شدهاند و طرحهایی نیز برای مقابله با خطرات احتمالی آنها طرح شده است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
برای نمونه حدود یک ماه دیگر در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲ (۴ مهر ۱۴۰۱)، ماموریت فضایی "آزمایش تغییر مسیر سیارک دوگانه" (DART) ناسا، برای بررسی امکان ایجاد تغییر در مسیر یک سیارک، عامدانه با سرعت حدود ۲۴ هزار کیلومتر بر ساعت به سیارک دیمورفوس برخورد خواهد کرد.
دیمورفوس تهدیدی برای زمین نیست، اما این عملیات فضایی خارقالعاده تمرینی است برای مقابله با یک تهدید جدی که در روز ۲۴ سپتامبر سال ۲۱۸۲ رخ خواهد داد؛ روزی که بنا به محاسبات دانشمندان، احتمال برخورد سیارکی ۵۰۰ متری به نام "بنو" با زمین، دستکم از دیدگاه نجومی، خطری جدی محسوب میشود.
هر چند به گفته دانشمندان در صورت برخورد "بنو" به زمین، چیزی شبیه به انقراض نظیر آنچه که درباره دایناسورها رخ داد، پیش نخواهد آمد، اما چنین برخوردی دهانهای ایجاد میکند که تقریبا ۱۰ تا ۲۰ برابر بزرگتر از ابعاد خود سیارک است و گسترهای که ویران میکند شاید تا بیش از ۱۰۰ برابر ابعاد دهانه برخوردی باشد و برخورد آن به عنوان مثال به سواحل شرقی ایالات متحده، هر چیزی را در امتداد ساحل نابود خواهد کرد.
فرا رسیدن عصر یخبندان
اگر چه گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیت انسان، در فهرست جدیترین تهدیدات حیات روی زمین به شمار میروند، اما خطرات دیگری نیز وجود دارد که در عمل خارج از اختیار و کنترل انسان است. برای مثال اگر منظومه شمسی در مسیر حرکتخود در فضای بین ستارهای از بین سحابیها و گرد و غبار و ابرها (محل تولد ستارگان) عبور کند، کاهش تابش خورشید منجر به ظهور عصر یخبندان خواهد شد.
برخی از بررسیها نشان میدهند که زمین پنج دوره عصر یخبندان را پشت سر گذاشته و همین ۷۰۰ میلیون سال پیش،تماما از یخ پوشیده شده بود.
فورانهای آتشفشانی
چندی پیش دانشمندان "مرکز مطالعات مخاطرات وجودی" (CSER) در مقالهای اعلام کردند که تصور اشتباهی در خصوص خطرات ناشی از فورانهای آتشفشانی وجود دارد و بسیاری تصور میکنند که احتمال بروز چنین خطری ناچیز است. به گفته دانشمندان، اما کاملا برعکس، خطر احتمالی ناشی از فورانهای آتشفشانی عظیم را میتوان با خطر برخورد یک سیارک یک کیلومتری به زمین مقایسه کرد.
به گفته این دانشمندان، وقوع چنین رخدادهایی به دلیل حجم عظیمی از بقایای مواد منفجرشده به اتمسفر زمین، پیامدهای اقلیمی مشابهی برجای خواهند گذاشت؛ ضمن آنکه احتمال وقوع یک فاجعه آتشفشانی صدها برابر بیشتر از مجموع احتمالهای برخورد سیارکهاست. آنها به فوران آتشفشانی تونگا در ماه ژانویه اشاره میکنند که حجم بخار آبی معادل ۵۸ هزار استخر المپیک به اتمسفر زمین وارد کرد و اگر بیشتر ادامه مییافت، خاکستر و گاز بیشتری منتشر میکرد و اگر این فوران در ناحیهای پر از زیرساختهای مهم - مانند دریای مدیترانه - رخ میداد، پیامدهای مخرب آن میتوانست به مراتب ویرانگرتر باشد.
طوفانهای خورشیدی
اهمیت پیشبینی آب و هوای فضایی در دوران ما کمتر از اهمیت پیشبینی آب و هوای معمولی نیست. فورانهای خورشیدی و به عبارت دیگر فعالیت لکههای خورشیدی و اثر آن بر انتقال برق و اینترنت، جیپیاس و ماهوارهها و سیگنالهای رادیویی ممکن است آسیبهای جدی به زندگی روی زمین وارد کنند. پیش از این، زمانی که هنوز نه اینترنتی در کار بود و نه ماهوارهای در فضا وجود داشت، طوفانهای خورشیدی خسارات زیادی به زمین وارد کرده بودند. از جمله طوفانخورشیدی سال ۱۸۵۹ مشهور به "رویداد کرینگتون" و همچنین طوفان خورشیدی سال ۱۹۲۱.
به گفته دانشمندان، این طوفانها به دلیل چرخه طبیعی خورشید یک بار در حدود هر ۸۰ تا ۱۰۰ سال، به اَبَرطوفانهای خورشیدی تبدیل میشوند و در زمان ما ممکن است به قطعی چندین ماهه اینترنت در سراسر زمین منجر شوند. اینکه تاکنون شرارههای طوفان خورشیدی در ابعاد وسیع به زمین برخورد نکردهاند، از بختیاری ما بوده، وگرنه همین چند سال پیش در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۲ نزدیک بود طوفانی به بزرگی طوفان کرینگتون به زمین برخورد کند و ارتباطات ماهوارهای و مخابراتی و برق و سامانههای ناوبری و تجهیزات بیمارستانی و امواج رادیویی را به کلی مختل کند.
به گفته دانیل بیکر، مدیر آزمایشگاه فیزیک جوی و فضایی در دانشگاه کلرادو، اگر این فوران ابر داغ پلاسمایی که با سرعت ۳۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه از خورشید به بیرون پرتاب شد، فقط یک هفته زودتر اتفاق افتاده بود، تا چند سال با این مشکل درگیر بودیم تا فقط بتوانیم وضعیت را به روال سابق برگردانیم.
انفجارهای ابرنواختری
تهدید ابرنواخترها برای حیات روی زمین نیز از جمله تهدیداتی است که در عمل هیچ اقدامی در برابر آن نمیتوان به عمل آورد و اگر روزی چنین اتفاقی بیفتد، بشر چارهای جز تسلیم نخواهد داشت.
ابرنواختر اصطلاحا به انفجار ستارههای پرجرم در زمان مرگ اطلاق میشود. انفجار ابرنواختری یک ستاره همسایه ما درون شعاع ۱۰۰۰ سال نوری، تابش شدید گاما آزاد میکند و با خراب شدن لایه اوزون، تابش فرابنفش و همچنین پرتوهای مخرّب کیهانی میتوانند منجر به یک انقراض دستهجمعی شوند.
برخی از دانشمندان بر این باورند که انفجارهای ابرنواختری اطراف ممکن است دلیل انقراضهای جمعی برخی گونهها در دوران اولیه زمین بوده باشد. نه تنها انفجارهای ابرنواختری، بلکه فوران پرتو گاما (GRB) اگر در کهکشان ما رخ دهد، حیات زمین به احتمال بالا با خطر جدی روبهرو خواهد شد؛ خطراتی که اگر چه احتمال وقوع آنها کم است، ولی مساله بر سر این است که در صورت وقوع، هیچ راهکار و گریزی وجود ندارد و تنها کاری که از دست انسان برمیآید این است که مانند جاستین و کلر، شخصیتهای فیلم "مالیخولیا" ساخته لارس فون تریه، به تماشای پایان حیات و فروپاشی دنیا بنشیند.