1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جمهوری اسلامی، فرار مغزها و انکار واقعیات

۱۳۹۸ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

​​​​​​​فرار مغزها از جمهوری اسلامی ایران هر سال شدت بیشتری می‌یابد. فرار تحصیل‌کردگان و متخصصان، آینده ایران را به لحاظ نیروی کار سازنده تیره‌تر می‌کند.

https://p.dw.com/p/3O7Rk
Türkei Redaktion Cumhuriyet 2017
عکس: Getty Images/C. McGrath

فرار مغزها از جمهوری اسلامی ایران هر سال شدت بیشتری می‌یابد. نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی، درمانده از حل این مشکل، با ارایه آمارها و اطلاعات متناقض و اغلب نادرست بررسی‌های جامعه شناختی موضوع را دشوار کردهاند. فرار تحصیل‌کردگان و متخصصان، آینده ایران را از جنبه نیروی کار سازنده همواره تیره‌تر می‌کند.

اداره فدرال مهاجرت و پناهندگی آلمان در تازه‌ترین گزارش خود پیرامون وضعیت تحصیلی پناهجویان این کشور اعلام کرد که در سال ۲۰۱۸ بیش از ۴۷ درصد پناهجویان ایرانی خود را دارای تحصیلات دانشگاهی معرفی کرده‌اند. نزدیک به ۴۰ درصد پناهجویان ایرانی نیز دارای مدرک تحصیلی دیپلم بوده‌اند.

برپایه این گزارش، تنها ۹ درصد ایرانیان دارای پایان‌نامه دوره نخست دبیرستان بوده‌اند و حتی یک نفر در میان هزاران پناهجوی ایرانی بی‌سواد نبوده است.

انتشار این اطلاعات، مسئله فرار مغزها از ایران را که سال‌هاست محور بسیاری از بحث‌های محافل علمی و دانشگاهی ایران بوده، بار دیگر در مرکز توجه قرار داده است. روز شنبه، ۱۷ اوت، ایندپندنت به نقل از بهرام صلواتی عضو هیئت علمی موسسه مطالعات جمعیتی ایران نوشت: «۳۰ درصد جمعیت ایران تمایل به مهاجرت دارد».

صلواتی در جای دیگر بدون ذکر ماخذ اعلام کرده است که در حال حاضر ۲۶۰ میلیون مهاجر در دنیا وجود دارند که ۱۶ میلیون تن از آنها ایرانی هستند.

این آمارها، حتی اگر صد درصد تحقیق‌شده و قطعی نباشند، باز هم  تنها گوشه کوچکی از مشکل فرار مغزها در ایران را، که سال‌ها است کارشناسان در باره نتایج نامطلوب آن برای اقتصاد و توسعه ایران امروز و فردا هشدار می‌دهند، آشکار می‌کند.

در مورد آمار پناهجویان تحصیل‌کرده ایرانی در آلمان، باید گفت که فقط بخش بسیار کوچکی از فارغ‌التحصیلان ایرانی که راهی برای مهاجرت‌های قانونی به کشورهای دیگر نمی‌یابند به‌عنوان پناهجو وارد کشورهای اروپا‌یی می‌شوند، در حالی که صف متقاضیان مهاجرت در برابر سفارتخانه‌های کانادا، آمریکا، استرالیا و برخی کشورهای نیازمند نیروی تخصصی در داخل ایران و کشورهای همسایه، هر روز طولانی‌تر می‌شود.

روز ۲۲مرداد سال ۱۳۸۹ باقر لاریجانی، رئیس یازدهمین المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران در نشست این المپیاد اعلام کرد که هر سال ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار متخصص تحصیل‌کرده از کشور مهاجرت می‌کنند و باید برنامه‌ای جدی برای استفاده از این ظرفیت زیاد در داخل کشور تدوین شود.

اما با گذشت حدود یازده سال از طرح این موضوع، دولت هنوز هم هیچ برنامه‌ای برای ایجاد تسهیلاتی که بتواند از اوج گرفتن مهاجرت‌ها بکاهد، تدوین یا اعلام نکرده است.

بسیاری از مقام‌های دولتی و کارشناسان نزدیک به حکومت آمار ارائه شده از سوی باقر لاریجانی را که بر آمارهای بین‌المللی متکی بود انکار کردند، در حالی که به‌عنوان نمونه در همان زمان مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز اعلام کرد که در سال ۱۳۸۹ از میان افرادی که مهاجرت را به ماندن در ایران ترجیح داده‌اند، ۶۰ هزار تن در شمار نخبگانی بوده‌اند که بسیاری از آنها دارای مقامهایی ارزشمند در المپیادهای علمی بین‌المللی بوده‌اند.

خمینی و تقدم مومنان بر متخصصان

فرار مغزها از ایران در واقع از آغاز تاسیس جمهوری اسلامی آغاز شد. آیت‌الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی همواره تاکید می‌ورزید که ایمان مذهبی فراتر از تخصص است. همین نگاه باعث شد که در مواردی به‌عنوان مثال یک کارمند ساده به ریاست بیمارستانی برسد که ده‌ها پزشک متخصص در آن به مردم خدمت می‌کردند. بیشتر این پزشکان در سال‌های نخست حاکمیت جمهوری اسلامی کشور را ترک کردند. مهاجرت متخصصان رشته‌های دیگر نیز در چهار دهه گذشته هرگز متوقف نشده است.

روند مهاجرت‌ها پس از سرکوب جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ یک‌بار دیگر اوج گرفت. در سال ۱۳۸۹صندوق بین‌المللی پول طی گزارشی اعلام کرد که ایران به‌لحاظ مهاجرت نخبگان در میان ۹۱ کشور در حالتوسعه یا توسعهنیافته جهان مقام نخست را دارد. اما کارگزاران جمهوری اسلامی باز این آمارها را اغراق‌آمیز خواندند و مسئله مهاجرت‌ها را کم‌اهمیت جلوه دادند.

بهرام صلواتی، عضو هیئت علمی موسسه موسسه مطالعات جمعیتی ایران، یکی از این مسئولان بود. او روز ۹ دیماه سال ۱۳۹۷ ضمن تکذیب آمارهای بین‌المللی گفت: ‹ایران برخلاف باور عموم بالاترین رتبه فرار مغزها در جهان را ندارد، بلکه پس از هند، فیلیپین، آمریکا و کانادا جایگاه چهارم را در این زمینه دارد.»

مقام دانشگاهی ایرانی مدعی شد که حتی دو کشور مهاجرپذیر کانادا و آمریکا نیز بیش از ایران از فرار مغزها رنج میبرند. او حتی به نسبت جمعیت ۳۲۰ میلیون نفری آمریکا و ۸۵ میلیون نفری ایران هیچ اشاره‌ای نکرد. اظهارات یک سال پیش این مقام دانشگاهی با آنچه به‌تازگی به‌نقل از او منتشر شده در تضاد است.

خبرگزاری جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۷ به‌نقل از صلواتی نوشت: «در سال ۲۰۱۸ تعداد دانشجویان مهاجر از ایران ۱۲ هزار و ۷۰۰ نفر بوده است و در حال حاضر دانشجویان ایرانی در ردیف دوازدهم دانشجویان خارجی آمریکا قرار دارند.»

حتی اگر این اطلاعات دقیق باشد، باز هم مهاجرت تحصیل‌کردگان تاثیری ویرانگر بر آینده ایران دارد. تجربه چهل سال گذشته نشان داده که به‌دلیل نبود فرصت‌های شغلی، پایین بودن سطح دستمزد و شرایط نامساعد فرهنگی و اجتماعی، اکثریت قریب به‌اتفاق دانشجویان و متخصصان ایرانی که برای تکمیل تحصیلات خود به خارج مهاجرت میکنند، دیگر به ایران باز نمیگردند، مگر با هدف سفرهای کوتاه و دیدار بستگان خود.

انکار معاون رئیس جمهوری

انکارکنندگان مشکل فرار مغزها در میان مقام‌های دولتی ایران کم نیستند. سورنا ستاری، معاون علمی و فنآوری رئیس جمهوری و رئیس بنیاد ملی نخبگان، روز بیستم مرداد ۱۳۹۸ ضمن تکذیب آمارهای بین‌المللی منتشر شده در رسانه‌های غربی به "قدس آنلاین" گفت: «ایران اکنون در شمار کشورهای نخست در زمینه مهاجرت دانشجویان و نخبگان نیست.»

در شرایطی که در کشورهای همجوار ایران بر متفاضیان ایرانی مهاجرت در صف‌های برابر سفارتخانه‌ها و دفاتر نمایندگی کشورهای اروپاسی، آمریکا، کانادا و استرالیا افزوده می‌شود، معاون رئیس جمهوری افزود: «روند مهاجرت نخبگان و دانشگاهیان معکوس شده و بازگشت نخبگان به کشور برای فعالیت در شرکت‌های دانش بنیاد و استارت‌اپی افزایش یافته است.»

همزمان با معاون علمی رئیس جمهوری، حسین سالاریه معاون بنیاد ملی نخبگان نیز آمار بین‌المللی مربوط به خروج سالانه ۱۲۰ تا ۱۸۰ هزار دانشجو و دانش‌آموخته دانشگاه‌های ایران را با این استدلال رد کرد که «ارایه‌دهندگان این آمار روشن نمی‌کنند که منظورشان از نخبه چیست؟ آیا هر دانش‌آموخته دانشگاهی یا هر فردی را که با هدف کار یا ادامه تحصیل از کشور خارج می‌شود، باید نخبه دانست؟»

سالاریه بدون ذکر منبع گفت: «تازه‌ترین گزارش‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که ایران نه تنها در ردیف کشورهای با نرخ مهاجرت بالا نیست، بلکه تعداد مهاجران ایرانی پایین‌تر از میانگین جهانی است.»

 وی "برخی رسانه‌ها و محافل" را متهم کرد که با ارایه آمار نادرست، ناامیدی در جامعه را رواج داده‌اند تا مردم تصور کنند که هر فرد ارزشمندی که می‌تواند به‌طور بالقوه کاری برای کشور انجام دهد از ایران مهاجرت می‌کند.»

همین مقام، اما سپس تصریح کرد که در ده ساله میان ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ خورشیدی، ۲۵ تا ۳۰ درصد دانشجویان و متخصصان کشور، ایران را ترک کرده‌اند.

۱۱ میلیارد تومان هزینه تحصیل هر ایرانی

مهاجرت فارغ‌التحصیلان براساس برآوردهای منابع بین‌المللی هر سال میلیاردها دلار به مردم ایران ضرر می‌زند.

روز ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ امیر واعظی آشتیانی کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی اعلام کرد که آموزش هر فرد از دبستان تا دوره دکترا حدود ۱۱ میلیارد تومان برای مردم ایران خرج بر می‌دارد.

وی گفت:« بهره‌وری اروپا و آمریکا و مراکز علمی مثل ناسا از متخصصان ایرانی  بی‌شک حاصل بی‌لیاقتی مسئولان ارشد کشور در حوزه سیاستگذاری‌های علمی و اقتصادی است.»

از دید این کارشناس اقتصادی: «روشن است که کشورهای توسعه‌یافته، نخبگان تحصیلکرده را از کشورهای درحال توسعه جذب می‌کنند.»

به عبارت دیگر، آنچه دولت و خانواده‌های ایرانی طی سالیان صرف پرورش علمی و فرهنگی فرزندان خود می‌کنند، با مهاجرت آنها به جیب کشورهایی می‌رود که زمینه‌های مساعد را برای جلب استعدادها فراهم کرده‌اند.

صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۱۸ میلادی بیکاری، سطح پایین درآمد نخبگان، نارسایی‌های مالی و اداری، کمبود امکانات علمی و بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی را مهم‌ترین دلایل فرار مغزها از ایران دانست.

مهاجرت نخبگان از یک سال پیش در پی خروج آمریکا از برجام و از سرگرفتهشدن تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی شدتی بیشتر یافته است.

بنا به گزارش‌هایی که از ایران می‌رسد، در حال حاضر متخصصان داوطلب مهاجرت آموزشگاه‌های زبان‌های خارجی را پر کرده‌اند. از آنجا که در ایران برای انجام آزمون زبان انگلیسی سخت‌گیری زیادی می‌شود، بسیاری از افراد، پس از فراگیری زبان ناگزیرند با پرداخت هزینه‌های بسیار سنگین برای شرکت در این آزمون به کشورهای همجوار از جمله جمهوری آذربایجان سفر کنند.

جمهوری اسلامی ایران درگیر بحران‌های اغلب خودآفریده، توان حل مشکل مهاجرت نخبگان را ندارد. کشوری که به لحاظ تعداد دانشگاه‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در میان بیشتر کشورهای همسایه از موقعیتی برجسته برخوردار شده است، بهترین ثمره‌های علمی خود را به صورت رایگان در اختیار همان کشورهایی می‌گذارد که در مواردی دشمن خود می‌پندارد.