تونس؛ زنگ خطری برای حاکمان عرب • تفسیر
۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبهآنچه در تونس رخ داده، رویدادی است تاریخی که باید آن را علامتی پرمهم در جهان عرب به حساب آورد. این رویداد نشان داد که مردم میتوانند علیه حکمرانان خودکامه و فاسد قیام کنند؛ اینکه "تغییر رژیم" با اتکا به نیروی خود مردم امکانپذیر است، بیآنکه نیازی به دخالت نظامی از درون یا بیرون باشد، حتا اگر سیاستمداران اپوزیسیون یا بازیگران جامعهی مدنی توان رهبری آن را نداشته باشند.
در شبکهی بلاگهای عربی و شبکههای اجتماعی اینترنتی شاهد موجی از همبستگی با جوانان تونسی هستیم که این امر باید برای حاکمان منطقه یک زنگ خطر به حساب آید. بیعدالتی اجتماعی، بیکاری جوانان و فساد موردهایی است که در سراسر جهان عرب دامن گسترده و فشارهای سیاسی در بسیاری از این کشورها امری است روزمره.
از سوی دیگر، خشم و سرخوردگی مردم نسبت به نبود چشمانداز یک زندگی بهتر و حس عمیق جریحهدار شدن شأن و حرمت انسانی، ترکیبی است انفجاری، آنهم در منطقهای بیثبات از جهان که انباشته است از مناقشههای پردامنه و عمیق.
ناآرامی در بسیاری از کشورهای عرب
تونس فقط یک مورد استثنایی نیست؛ زیر پوستهی بسیاری جامعههای عرب میتوان ناآرامی را حس کرد. و تقریبا همه جا این قشر جوان است که بزرگترین بخش جامعه را میسازد و پیشتاز اعتراضهاست. الجزایر و اردن این روزها شاهد تظاهرات خشمگین بودهاند؛ در مصر نیز باران اعتراض باریده و کشورهای دیگر نیز در پی خواهند آمد.
بیشک یک چنین پویایی را به طور مشروط میتوان به زیر کنترل درآورد. قیام جوانان تونس که به سرنگونی یک حاکم خودکامه انجامید، بیشک دستاوردی مثبت است. ولی در جریان این رخداد انسانهایی نیز قربانی شدند و فرجام روند آتی در هالهای از ابهام است. در بهترین حالت تونس میتواند خود را به سطح یک الگوی نظام دمکراتیک برای کل منطقه فراکشد. در بدترین حالت، هرج و مرج و خونریزی میتواند به تهدیدی برای کشور بدل گردد.
مسئولیتی بزرگ برای تمام بازیگران
صحنهی مناقشه مسئولیت بزرگی را متوجه تمام بازیگران کرده است و این مسئولیت به طور نمادین دامنهای فراتر از مرزهای کشور دارد. نیروهای بازمانده از رژیم پیشین و نیز نیروهای اپوزیسیون و جامعهی مدنی و "خیابان"، جملگی موظف هستند یک انتقال قدرت منظم و شفاف را زمینهسازی کنند. باید روشن باشد که رژیم پیشین واقعا آمادهی تحویل قدرت است و میخواهد راه را برای آزادی، پلورالیسم و عدالت اجتماعی بیشتر هموار سازد. و خشونت خیابانی باید هر چه سریعتر پایان پذیرد.
اروپا، بهعنوان منطقهی همجوار مغرب و جهان عرب نیز باید از رویدادهای تونس درس گیرد. نکتهای که پراهمیت است، این است که ما نباید در شرایطی که حاکمان حاضر به همکاری سیاسی و اقتصادی با اتحادیه اروپا هستند، بر نقض پایهایترین حقوق انسانی چشم بپوشیم یا چنانکه در مصر شاهد بودیم، جعل بیشرمانه در انتخابات را نادیده بگیریم.
نمونهی تونس بار دیگر نشان داد که رژیمهای خودکامه تنها از ثباتی فریبنده برخوردار هستند.
نویسنده: راینر زولیچ / داود خدابخش
تحریریه: کیواندخت قهاری