«توان نظامی ایران بسیار ناچیز است!»
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبهامروز بازهم مطبوعات جمهوری اسلامی پر بود از اخبار مربوط به رزمایش «ولایت ۸۹» در آبهای دریای عمان. فرماندهان نیروی زمینی، هوایی و دریایی ایران در مقابل خبرنگاران از قدرت ارتش و سپاه برای نابودی «دشمن» سخن میگویند. محمود احمدینژاد هم بارها به این افتخار کرده است که «اسرائیل، آمریکا و غرب» را به هیچ میگیرد. ولی این ادعاها تا چه اندازه به واقعیت نزدیکاند؟ رزمایش ایران چه تاثیری در منطقه و بر کشورهای حوزه خلیج فارس دارد؟ اگر ایران آنطور که وزیر خارجه آمریکا گفته است خطری در آبهای خلیج به شمار میآید، این خطر به چه معناست؟
این سوالها را با دکتر هوشنگ حسنیاری استاد کالج نظامی کینگستون کانادا در میان گذاشتهایم
دویچهوله: سخنگوی رزمایش دریایی موسوم به «ولایت۸۹» گفته که در این مانور اهداف فرضی دشمن منهدم شدهاند. این عملیات فرضی در چه شرایطی میتواند به یک عملیات واقعی تبدیل شود؟
هوشنگ حسنیاری: بعضی وقتها خیلی ساده است. کافی است تصادفی پیش بیاید و به یک جنگ واقعی ختم شود. آنچه معمولا کشورها در رزمایشها یا مانورهای نظامی خود انجام میدهند، ایجاد آمادگی برای نیروهای خود در برابر موقعیتهایی است که قابل پیشبینی نیستند. در نتیجه، به خصوص در منطقهی حساس خلیج فارس و تنگهی هرمز ایجاد چنین برخوردهایی دور از انتظار نیست.
وزیر خارجهی امریکا گفته است که ایران خطری جدی در آبهای خلیج فارس بهشمار میآید. بعداز چنین اظهارنظرهایی، این مانورها چه تاثیری میتوانند بگذارند؟
یکی از پیامهای خیلی روشن، بهخصوص در رزمایش اخیر سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، این بود که به امریکاییها و دیگر دشمنان ایران اعلام کنند که سپاه این توانایی را دارد که در منطقهی خلیج فارس با این نیروها برخورد کند و آنطوری که ادعا داشت، برای ایران و کشورهای منطقه، ایجاد امنیت کند.
منظورتان از دشمن کیست؟
کلمهی دشمن را من از قول رهبران جمهوری اسلامی ایران بهکار میبرم.
چنین مانورهایی چه تاثیری میگذارد؟ آیا کشورهای حاشیهی خلیج فارس را از ترس بهخطر افتادن منطقه به امریکا نزدیکتر نمیکند؟
هرچه بحث در مورد پروندهی هستهای ایران بالا بگیرد و بهخصوص رزمایشهایی که به وسیلهی نیروهای ایرانی در منطقه صورت میگیرد، کشورهای عربی را بیشتر به سوی امریکا سوق میدهد.
این واقعیتی است که میتوان هرلحظه شاهد آن بود؛ چه در ارتباط با خرید تسلیحاتی این کشورها از امریکا و اروپا و چه مانورهای متعددی که کشورهای کوچک خلیج فارس با امریکا، انگلستان، فرانسه و دیگران در منطقه برپا میکنند.
در نتیجه به قول ایرانیها، نوعی «ایرانهراسی» حال یا به طور واقعی و یا تصنعی وجود دارد که کشورهای عربی را هرچه بیشتر به سوی امریکا و غرب میکشاند و بالطبع از ایران دورتر میکند.
آقای حسنیاری، توان واقعی نظامی ایران چقدر است؟ آیا آنطور که خود جمهوری اسلامی ایران ادعا میکند، میتواند در مقابل امریکا بایستد و اسراییل را منهدم کند و… یا این که اینها بیشتر تبلیغات است تا واقعیت؟
کافی است یکی از این قایقهای تندرو به یکی از کشتیهای نظامی و یا حتی تجاری کشورهای غربی یا کشورهای خارجی در منطقه اصابت کند و مشکل بزرگی بهوجود بیاید. به اعتقاد من، آنچه برای ایجاد یک برخورد و یا ایجاد اختلال در ترافیک دریایی در منطقهی خلیج فارس و تنگهی هرمز بایسته است، نیازمند توان دریایی بسیار بالایی نیست.
بین ایران و امریکا و یا ایران و مجموعهی کشورهای غربی، از نظر سطح توانایی نظامی اقیانوسی وجود دارد. منتها در جنگهایی که احتمالا در آینده با آنها روبرو خواهیم بود، کمتر با وجود دو ارتش منظم در مقابل یکدیگر و شروع یک جنگ کلاسیک، آنطور که در گذشته دیده میشد، مواجه خواهیم شد. امروز جنگها بیشتر در شکل عملیات جنگ و گریز و چریکی خواهند بود.
یعنی آنچه جمهوری اسلامی به عنوان توان نظامی از آن صحبت میکند و خیلی هم روی آن تبلیغ میکند، از نظر شما، فقط توان خرابکاری است؟
به نظر من، بیشتر توان انسانی آنها است. همانطور که نهایت کاری که گروه حماس در مقابل اسراییل انجام میدهد، شلیک موشکهایی بسیار ناکارآمد به سمت اسراییل است. منتها وقتی از بالا و در سطح کلانتری نگاه کنیم، میبینیم اسراییل چند سالی است نوار غزه را کاملا در محاصره گرفته است و مهم این است. یعنی اسراییل این توانایی را دارد که نوار غزه را بهنوعی خفه کند (اصطلاحی که برخی بهکار میبرند).
در نتیجه، ایجاد ایذاء برای نیروهای بزرگتر میتواند مشکلزا باشد، منتها نمیتواند کشور غالب را شکست بدهد و یا این که به طور خیلی جدی در کار نظامی این کشور اختلال بهوجود بیاورد. اختلالی که بهوجود میآید، مقطعی و گذرا خواهد بود. آنچه خواهد ماند، توان نظامی کشورها، به خصوص کشورهای عمده و قدرتمند جهان است که قادرند ضعفی را که از نظر نیروی انسانی دارند، به راحتی با توانهای دیگری جبران کنند.
مصاحبه: نیلوفر خسروی
تحریریه: مصطفی ملکان