تحصیل در رشته فیزیک در مقطع دکترا
۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعهمهدی کاظمی، دانشجوی مقطع دکترا در رشته فیزیک در دانشگاه برمن است. او که به تازگی تحصیل در آلمان را شروع کرده، در گفت و گویی با دویچه وله از جزییات نحوه پذیرش در مقطع دکترا، یافتن استاد راهنما و همچنین از ویژگیهای تحصیل در رشته فیزیک در آلمان میگوید.
دویچه وله: مهدی شما به تازگی تحصیل در رشتهی فیزیک را شروع کردی و دانشجوی مقطع دکترا هستی. سوال اولی که پیش میآید این است که مدارک تحصیلی شما در ایران را به طور کامل در اینجا قبول کردند؟
مهدی کاظمی: من لیسانس و فوق لیسانسام در دانشگاه شهید بهشتی بود که یک دانشگاه دولتی است. از این بابت مشکلی نداشتم. مدارک را برای دانشگاه فرستادم و آنها هم قبول کردند. فکر میکنم برای بچههایی که در دانشگاه آزاد تحصیل میکنند، کمی این قضیه سختتر باشد. یعنی ممکن است مشکل قبول نکردن مدارک و اینها برای آن بچههایی که در دانشگاه آزاد درس خواندهاند وجود داشته باشد و این که حالا اگر شما بخواهید تغییر رشته بدهید، به رشتهای بروید که کمی متفاوت باشد با رشتهای که قبلاً تحصیل کردی، ممکن است به هرحال بخشی از آن واحدهای درسی شما را قبول نکنند و از شما بخواهند یکسری واحدها را اینجا بگذرانید تا در حقیقت آماده شوید برای رشتهی جدیدی که میخواهید در آن تحصیل کنید.
در واقع شما مدارک را مستقیم به دانشگاه فرستادید و چون احتمالا در مقطع دکترا بوده، به طور مستقیم انجام شده است. چه طور استاد راهنما را پیدا کردید؟ چون خیلیها که میخواهند در اینجا در مقطع دکترا تحصیل کنند، اولین مشکلشان این است باید یک استاد راهنما پیدا کنند و پیدا کردن آن هم از راه دور کمی مشکل است. این مسئله در مورد شما چه طور بود؟
پیدا کردن استاد راهنما راههای خیلی مختلفی دارد و هیچ قانون ثابتی ندارد. یکسری سایتها هستند که دراینها برای رشتهی فیزیک یا رشتههای دیگر استادهایی که موقعیتی دارند یا خود گروههای فیزیک یا دانشکدههای فیزیک که موقعیتی دارند، در این سایتها آگهی میگذارند که اگر دانشجوی هست که به این کار علاقمند است برای آن موقعیت درخواست کند. من خودم از طریق یکی از همین سایتهایی که آگهی میگذارند پیدا کردم. یعنی یک استاد دیگر از همین گروهی که الان با او کار میکنم، آگهی گذاشته بود. منتهی خب معمولاً لازم است که شما وقتی آگهی را میبینید، بروید و مطلب کلی را در همان صفحهای که متعلق به خود دانشگاه است پیدا کنید.
اما وقتی من رفتم و آگهی آن استاد را خواندم، خیلی برایم جالب نبود. بعد در همان دانشگاه کارهای استادهای مختلف را نگاه کردم. از کار این استادم (که الان با او کار میکنم) خوشم آمد. با او مکاتبه کردم و به او گفتم که شرایط من این طوری است و از کار شما خوشم آمده و به آن علاقمندم. در حقیقت از او خواستم که اگر موقعیتی هست و او هم علاقمند است که من را بگیرد، به من اطلاع دهد که ایشان هم مکاتبه کردند و ابراز علاقمندی کردند که من بروم و بعد دیگر تقریباً از مرداد سال گذشته بود که این روند شروع شد و گفتند که مدارک را بفرستید.
احیاناً طرح رسالهای هم لازم شد که بنویسید یا مثلاً آن پروژهای که خودتان در نظر دارید برای استاد معرفی کنید؟
من در حقیقت خلاصهای از کاری را، که در فوق لیسانسام انجام داده بودم، برای این استاد نوشتم و فرستادم. به اضافهی شرح حالم (CV) و یکسری مدارک تحصیلی که بعداً برای دفتر دانشگاه فرستادم. برای استاد هم یکسری سی وی فرستادم و خلاصهای از کاری که در فوق لیسانسام داشتم انجام میدادم و آن موقع هنوز تمام نشده بود. بعد از این موافقت شد، ما با استاد خودمان طرحی نوشتیم. البته بیشتر کارهایش را استادی که اینجا بود انجام داد. خلاصهای از کار را نوشتیم به عنوان جزیی از مدارکی که هم سفارت از ما میخواست و هم یکی از مؤسسات اینجا که برای بورس از آن درخواست کرده بودیم.
مهدی، دانشگاه شما در شهر برمن است و تحصیل در آن هم به زبان انگلیسی است و میدانیم که تحصیل و نوشتن رساله در مقطع دکترا با توافق استاد راهنما میشود به زبان انگلیسی هم باشد. شما زبان آلمانی هم باید در ایران یاد میگرفتید؟
چون در دانشگاهی که من الان در آن تحصیل میکنم یک دانشگاه بینالمللی است، نیازی به دانستن زبان آلمانی وجود نداشت. معمولا اگر دورهتان انگلیسی زبان باشد، نیازی نیست که شما آلمانی بلد باشید و در حقیقت باید مدارکی ارائه بدهید که توانایی صحبت کردن و توانایی خواندن و دیگر تواناییها را به زبان انگلیسی دارید . من آن موقع مدرک زبان انگلیسی داشتم، ولی مدرک زبان آلمانی نداشتم. برای ویزای سفارت که اقدام کردم، چون گفتم دانشگاهم اینجا بینالمللی است، ایرادی نگرفته بودند. ولی خودم شخصاً توصیه میکنم به همه که کمی آلمانی یاد بگیرند.
در رشتهی فیزیک و در گرایش خاصی که شما قراراست تحصیل کنید، فکر میکنید چه ویژگیهای خاصی وجود دارد که احیاناً برای علاقمندان ایرانی این رشته در ایران جالب خواهد بود و چه تفاوت ساختاری در این رشته است بین ایران و آلمان؟
برای کسانی که بخواهند تحصیلاتشان را در زمینههای فیزیک کاربردی مخصوصاً ادامه دهند، فکر میکنم که آلمان یکی از مناسبترین جاها باشد. حالا به غیر از آلمان کشورهای دیگری هم هستند که در این زمینه فعالیت دارند، ولی آلمان یکی از کشورهایی است که بیشترین سرمایهگذاری را در زمینهی علوم پایه دارد انجام میدهد. در واقع شما وقتی میخواهید فیزیک کاربردی کار کنید، مثل بایو فیزیک، فیزیک اتمیـ مولکولی، لیزر یا هر گرایشهای دیگری که در فیزیک کاربردی هست، نیاز به آزمایشگاههای مجهز دارید، نیاز به امکانات پیشرفته دارید، نیاز به استادهای متخصص و متبحر دارید در این زمینه و اینها در حقیقت نکاتی است که در ایران خیلی کمتر میتوانید به دست آورید.
مخصوصاً از لحاظ امکانات من فکر میکنم که خیلی خیلی پیشرفتهتر از ایران هستند، دستشان خیلی بازتر است از لحاظ امکانات و سرمایه. چون دولت یا مؤسسات دیگر که اینجا هستند، دولتی یا غیردولتی، توجه خیلی بیشتری دارند و سرمایههای بیشتری را اختصاص میدهند به بخش علوم پایه. متأسفانه در ایران علوم پایه به نوعی تنها است، خیلی به آن سرمایه اختصاص نمیدهند و من فکر میکنم هنوز فرهنگ اهمیت دادن به علوم پایه در ایران جا نیفتاده و درک نشده که علوم پایه چقدر میتواند مهم باشد و چقدر میتواند به پیشرفت جامعهای کمک کند و مخصوصاً به پیشرفت صنعتی جامعه. ولی اینجا دقیقاً این امر درک شده است و شما این فرهنگ را حس میکنید با زمینهی امکاناتی که وجود دارد، امکانات آزمایشگاهی و امکانات زیرساختاری که برای این کار وجود دارد.
مصاحبه گر: کاوه بهرامی
تحریریه: فرید وحیدی