تایید و تکذیب حذف اصلاحطلبان در صداوسیما از سوی ضرغامی
۱۳۹۳ بهمن ۲۹, چهارشنبهعزتالله ضرغامی، رئیس پیشین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، روز سهشنبه(۲۸ بهمن) در گفتوگویی با خبرگزاری "ایلنا" به "رفتار جناحی" رسانهی ملی کشور اعتراف کرد. ضرغامی در پاسخ به سئوالی مبنی بر نادیده گرفتن جناح اصلاحطلبان در صدا و سیما هنگامی که مدیریت آن را بهعهده داشت، گفت:« آن مساله در چارچوب اهداف صداوسیما بود.»
او همچنین در پاسخ به این سوال که آیا هنوز با محمود احمدینژاد رفتوآمد و دیدار دارد، گفت:«با همهی افراد و گروههای درون نظام ارتباط خود را حفظ کرده و با آنها سلاموعلیک دارم.»
رئیس پیشین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اما یک روز بعد- روز چهارشنبه(۲۹ بهمن)− یادداشتی برای "ایلنا" فرستاد و اینبار تاکید کرد که او هرگز "حذف یک جریان سیاسی" در رسانهی ملی را تایید نمیکند.
او اینبار مدعی شد که مشی و سیاست سازمان صدا و سیما همواره براساس "مصالح ملی، منافع عمومی و سیاستهای کلان کشور" است و برایناساس از کارنامهی مدیریتی خود بر این سازمان دفاع کرد.
ضرغامی از برنامههای صداوسیما در دوران انتخابات ریاستجمهوری به عنوان سندی بر ادعای خود و تاییدی بر اینیاد کرد که همهی جناحها در صدا و سیما تریبون داشتند.
سازمان صدا و سیما سالهاست که از سوی گروههای مختلف به جانبداری و حذف و سانسور نظرات برخی گروههای سیاسی در کشور متهم میشود. دولتهای سید محمد خاتمی، محمود احمدینژاد و روحانی بارها صداوسیما را به یکسویهنگری و جانبداری از جناح دیگر متهم کردند. صدا و سیما همواره این اتهام را رد میکند.
"اصلاحطلبان نادیده گرفته شده و تخریب میشدند"
روزنامهی اصلاحطلب "اعتماد" در رابطه با اظهارات بیسابقهی ضرغامی با دو مجری صدا و سیمای ایران گفتوگو کرده است.
سیدجواد یحیوی، مجری برخی برنامههای سرگرمکننده و جوانمحور سازمان صدا و سیما، به "اعتماد" گفت که نه تنها نیروهای اصلاحطلب در صدا و سیما نادیده گرفته میشدند، بلکه هدف تخریب هم قرار میگرفتند.
یحیوی با تاکید بر اینکه صدا و سیما معمولا همراه دولتی که با رای مردم انتخاب میشود نبوده و نیست، اضافه کرد:« بیش از ۲۰ میلیون نفر در دو نوبت در سالهای ۷۶ و ۸۰ به یک فرد و نگاه سیاسی او رای دادند، ولی صداوسیما او را بایکوت کرد.»
این مجری تلویزیونی معتقد است وقتی این نگاه از سوی صدا و سیما بایکوت میشود، هواداران این باور سیاسی هم به سوی شبکههای تلویزیونی ماهوارهای میروند. او چنین بایکوتی را "فاجعه ملی" دانست.
اما حسن عابدینی، مجری برنامههای انتخاباتی سازمان صدا و سیما را، میگوید که هیچ دستورالعملی وجود نداشت که با نامزدهای جناحهای مختلف سیاسی چگونه وارد چالش شود. او تاکید کرد که پیشینه سیاسی هیچ نامزدی در طرح سئوالات تاثیرگذار نبود.
"من رسانهی خاتمی میشوم"
اظهارات ضرغامی دربارهی رویهی صدا و سیما یک روز بعد از اظهارات محسنیاژهای، سخنگوی قوهی قضائیه درباره ممنوعیت تصویر سید محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران مطرح شد.
محسنیاژهای اعلام کرد که هیچ رسانهای در کشور حق ندارد از خاتمی مطلبی چاپ کند یا تصویر و صدای او را پوشش دهد. او اعلام کرد که دادستانی تهران با دستور شورایعالی امنیت ملی این دستورالعمل را صادر کرده و هر رسانهای که برخلاف آن عمل کند، خاطی است و با دستاندرکارانش برخورد خواهد شد.
بلافاصله کاربران شبکههای اجتماعی در واکنش به این اظهارات سخنگوی قوهی قضائیه، به انتشار تصاویر خاتمی و عکسهای یادگاری خود با او پرداختند.
هشتگی با عنوان «من رسانه خاتمی میشوم» در توئیتر فعال شد و صفحهی فیسبوکی با همین نام نیز راهاندازی شد. کمتر از ۱۸ ساعت بعد از آغاز به فعالیت این صفحهی فیسبوکی، بیش از ۱۹ هزار کاربر این صفحه را لایک زدند.
علاقهمندان این صفحه میگویند حالا که رسانههای رسمی اجازهی انتشار تصاویر و مطالب مرتبط با خاتمی را ندارند، آنها فضای شبکههای اجتماعی را به رسانهی خاتمی تبدیل خواهند کرد و با انتشار تصاویر او نمیگذارند که او سانسور و حذف شود. آنها از همهی علاقهمندان نیز دعوت کردند اگر تصویری با خاتمی دارند، در صفحههای خود به اشتراک بگذارند.
چندماهی است که تصویری از خاتمی در رسانههای ایران منتشر نشده است. در تابستان گذشته گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تذکری کتبی به وزیر دادگستری ایران خواستار آن شدند تا اطمینان حاصل کند که حکم "ممنوعالخروجی، ممنوع البیانی و ممنوعالتصویر بودن" رئیسجمهور پیشین ایران اجرایی و عملی شود.
نظر جلائیپور درباره دلایل عناد با خاتمی
در پی انتشار اظهارات سخنگوی قوه قضائیه درباره ممنوع الچهره بودن محمد خاتمی، حمیدرضا جلائیپور حذف رسانهای چهرههای سیاسی تاثیرگذار کشور را بدون حکم قضایی مردود دانست و گفت: «اگر رئیس دولت اصلاحات نفوذ کلام نداشت، کاری به او نداشتند. آنها تاثیرگذاری خاتمی را در انتخابات ۹۲ دیدهاند و از انتخابات مجلس دهم نگرانند و مشغول تمهید مقدمه برای انتخابات بعدیاند.»
وی افزود: بر اساس تحقیقات کیفی من محبوبیت محصورین بالاتر رفته است. وقتی کسی بر خلاف قانون و عدالت زندانی میشود، به جای افتادن از چشم مردم، به چشم مردم میآید. چرا کسانی که بعضیها آنها را مطرود میخوانند نزد مردم از محبوبترینها هستند؟ چرا خاتمی همواره در نظرسنجیها محبوبترین چهرهی سیاسی کشور میشود؟
جلاییپور انتخاب حسن روحانی را یک "فرصت برای ترمیم مشکلات کشور" دانست و تصریح کرد:«اگر پیروزی روحانی را متصور میدانستند، صلاحیت وی را رد میکردند. همانگونه که صلاحیت هاشمی را رد کردند. پیروزی روحانی ناشی از غافلگیریای بود که در اثر سرعت عمل، چابکی و انعطاف اصلاحطلبان، ائتلاف این نیروها و حمایت چهرههای تاثیرگذاری مثل محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی ممکن شد.»
دوران احمدینژاد، بلای بزرگ اصولگرایان
حمیدرضا جلائیپور، دوران احمدینژاد را یک "بلای بزرگ" برای جریان اصولگرایی دانست.
او گفت: «گفتارها و رفتارهای مسئولان دولت در ۸ سال احمدینژاد ضربهای کاری به ایران زد. وقتی افرادی مانند ناطق نوری، علی مطهری و عسکر اولادی مورد بیمهری و بیتوجهی قرار میگیرند و زمانی که وزیر روحانی بخاطر پیگیری ۳ هزار بورسیه رای اعتماد مجلس را از دست میدهد، باید گفت اثری از اصولگرایی ارزشبنیان در کشور مشاهده نمیشود.»