بیانیه میرحسین موسوی، شجاعانه یا محتاطانه؟
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سهشنبه۲۲ خرداد نزدیک میشود. رهبران جنبش سبز به هواداران خود فراخوان دادهاند به خیابانها بیایند و «نترسند». به عقیده خیلیها رژیم اعدام میکند، تا «ترس» دامنگیر شود. رهبران این جنبش در ایران با انتظارهای طیف گسترده جنبش روبرویند و با تهدید طیفهای مختلف حکومت. انعکاس این دو خود را در واکنش نسبت به موضعگیری میرحسین موسوی در اعتراض به اعدام پنج تن در روز یکشنبهی گذشته، که چهارتنشان کرد بودند، بارزتر از همیشه نشان داد.
نظرات سراجالدین میردامادی، روزنامهنگار و تحلیلگران سیاسی حسن شریعتمداری و آزاده کیان را درباره این بیانیه جویا شدیم.
«بهکارگیری منطقی اقتاع کننده»
سراجالدین میردامادی میگوید: «من فکر میکنم موضع آقای موسوی موضعی بسیار محکم و موضعی کاملا اقناع اکنندهی بدنهی جنبش سبز است.»
سراجالدین میردامادی این «اقناع کنندگی» را در منطقی که میرحسین موسوی در بیانیهاش به کار برده، میبیند. به نظر او طرح «عدل علوی» حرکت از همان منطقی است که حکومت برای سرکوب طرف مقابل استفاده میکند. منطقی دینی و ایدئولوژیک. و میرحسین موسوی برای این که این بیعدالتی را به چالش کشد به «عدل علوی» رجوع میدهد که در مفاهیم دینی و مذهب شیعه «مفهوم بسیار برجسته و عمیقی دارد و از آن منظر و آن استدلال و منطق بیعدالتی و ظلم دستگاه قضایی را به چالش میکشد».
نکتهی دومی که سراجالدین میردامادی به آن اشاره میکند، عدم اقنای وجدان عمومی است. به گفته او، این یکی از مهمترین مشکلاتیاست که دستگاه قضایی در صدور احکام خودش، پس از انتخابات و سالها قبل از انتخابات با آن مواجه بوده است. میردامادی میگوید: «آقای موسوی به این به روشنی اشاره میکند و پرابهام بودن و ناگهانی بودن این حکم باز ابعاد دیگری است که دیگران هم به آن اشاره کردهاند و آقای موسوی هم به درستی به آن اشاره کرده است.»
انتقاد در فضای امن خارج از کشور
به نظر میردامادی، موضعگیری موسوی کافی، صریح و روشن بوده و در عین حال پرهیز از ورود به چالهها و بنبستهایی است که حاکمیت ممکن است ایجاد کند: «در مجموع من فکر میکنم موضعگیری بسیار هوشمندانهای بود و ایرادی به این موضعگیری وارد نیست. این انتظار بیشتر از طرف کسانی مطرح میشود که غالبا خودشان در فضای امن خارج از کشور هستند، وگرنه فعالان سیاسی در داخل کشور به درستی دیدهاند که سیر فعالیت آقای موسوی فراتر از این است که یک کاندیدا یا وابسته به یک گروه یا حزب یا جناح سیاسی بوده. ایشان به همهی خانوادههای زندانیان سیاسی، دیندار، غیردیندار، لائیک به همه سر زده و از همه دلجویی کرده و از همه حمایت کرده است. در خصوص تمام کشتهشدگان و تمام آسیبدیدگان با گرایشان و سلایق گوناگون ایشان نظر داشته و موضعگیری و محکوم کرده است و تقریبا دارد به یک چهرهی فراجناحی و فراحزبی و به نوعی یک چهرهی ملی تبدیل میشود و این موضعی هم که ایشان گرفت، به نظر میرسد موضعی است کاملا معقول و منطقی، با توجه به تمام مشکلاتی که حاکمیت ایجاد میکند.»
حسن شریعمتداری تحلیلگر سیاسی در هامبورگ این انتقاد سراجالدین میردامادی را تایید میکند که شاید آنها که در خارج نشستهاند انتظارهایی فراتر از آنچه واقعیت داخل بدان مجال میدهد، داشته باشند.
شریعتمداری میگوید:
«در هر صورت شرایط سخت الزامات خودش را دارد. ولی فراموش نکنیم که اگر آقای موسوی را از بدنهی اجتماعی خودش جدا کنند، آنوقت این ارادهی نظام حاکم برای از بین بردن ایشان ممکن است عملی شود. نظام هم میخواهد با این اعدامها صحنه را چنان رادیکال کند که آقای موسوی فرصت همکاری با آن را نداشته باشد و ایشان از بدنهی اجتماعی جدا شوند، بدنهی اجتماعی رادیکالتر شود. و وقتی ایشان از بدنهی اجتماعی جدا شدند، از بین بردن ایشان راحتتر خواهد بود. بنابراین اصولا برای حفاظت ایشان لازم است که رابطهی خودشان را با این بدنهی اجتماعی حفظ کنند. این در حقیقت آنچه دوستان میگویند، راهحلی برای حفظ ایشان نیست. همان راهی است که نظام در پیش گرفته و میخواهد با اعدام و خشونت صحنهی اجتماعی را طوری علیه نظام بشوراند که آقای موسوی قادر به همراهی با آن نباشد. آقای موسوی باید بتواند رهبری خودش را چنان تثبیت کند که مردم را به مسالمت دعوت کند به پیگیری ممتد حقوق اساسی خودشان. و این موقعی است که ایشان در گفتمان خودش تغییری دهند.»
موضعگیری موسوی میتوانست صریحتر باشد اگر...
حسن شریعتمداری میرحسین موسوی را به خاطر موضعگیری سریع میستاید. ولی معتقد است این موضعگیری میتوانست شفافتر باشد اگر او نخست وزیر سالهای ۶۰ نبود!
شریعتمداری میگوید:
«در این بیانیه اعتراض به این نشده است که اصولا این نوع جرائم در بیدادگاههایی رسیدگی میشود که فاقد بسیاری از خصوصیت یک دادگاه منصفانه و آزاد و مبتنی قوانین انسانی است. اصولا قوانین ایران تحت عناوینی افراد را به پای چوبهی دار میفرستد که وجاهت قانونی ندارند. اصولا عنوانی مثل محاربه یک عنوان جعلی است و محاربه با یک نظام در جهان مدرن معنایی ندارد و اگر معنایش مخالفت مسلحانه با یک نظام است، این امر باید در یک دادگاه بیطرف ثابت شود. هیچ کدام از اینهایی که اعدام شدهاند، چنین جرمی در موردشان به ثبوت نرسیده است. همچنین اینها از داشتن یک دادستان بیطرف، علنی بودن دادگاه و قاضی بیطرف، رعایت آیین دادرسی و داشتن وکیل مستقل محروم بودهاند. همهاینها چیزی نیست که فقط امروز در جمهوری اسلامی هست. از بدو پیدایش جمهوری اسلامی چنین بیدادگاههایی بوده، در دههی شصت هم بوده و خوب است که دوستان ما به آنها هم اشارهای کنند.»
«موسوی خیلی فراتر از امکانش عمل کرده»
غلامحسین الهام، موسوی را متهم به محاربه کرده است. به نظر سراجالدین میردامادی «صحبت آقای الهام و محارب خواندن آقای موسوی همهی اینها دال براین است که با تمام این سختیهایی که وجود دارد، ایشان خیلی فراتر از آنچه در وسع و امکانش بوده، من معتقدم عمل کرده و ایرادی به ایشان وارد نیست. مضافا به این که به هرحال وکلای این افراد هم مصاحبههایی کردند و در موارد مسائلی مطرح بوده که نه تنها از سوی حاکمیت و دستگاه قضایی و دادگاه انقلاب، بلکه از طرف سران احزاب کرد منتسب به این افراد هم ادعاهایی مطرح شده، دائر بر ارتباطات و همین طور دبیرکل حزب پژاک هم در گفتوگو و مصاحبهها رسما بر مشی مسلحانهی خودش تأکید و پافشاری کرده و در عین حال تأکید و اشاره داشته که به هرحال بعضی از اینها با این حزب مرتبط بودند.»
میردامادی میگوید، میرحسین موسوی نفس اعدام سیاسی را محکوم کرده است و خود این کار ارزش زیادی دارد. او به اعتراض موسوی در بیانیهاش به حقوقی نبودن پروسه طی شده و مستقل عمل نکردن دستگاه قضایی اشاره میکند: « حالا ریز این مسأله و تندتر مطرح کردن و محکوم کردن، این چیزی است که به نظر میرسد که انتظار از آقای موسوی نمیرود.»
«موسوی، یک میانهرو»
به نظر آزاده کیان، تحلیلگر سیاسی، میرحسین موسوی موضعگیری خوبی کرده است. زیرا در این اعدامها پای «پژاک» در میان بوده است:
«همین که آقای موسوی بیاید این اعدامها را محکوم کند، به نظر من موضعگیریی شجاعانه و درستی است. آن هم در شرایط فعلی که بعضیها ایشان را مفسدفیالارض میدانند. به هرحال این موضعگیریها مهم است. و یکی هم در جهت توسعهی جنبش سبز به اقلیتهای قومی و فکر میکنم این هم بردی که میتواند داشته باشد، برد مهمی است.»
او میگوید موسوی به هرحال چهره تندرویی نیست، یک میانهرو است. «انتظار از او چه بوده است؟ چه کار کند، محکوم کرده، بلافاصله هم محکوم کرده است. به هرحال ایشان انتقاد بسیار شدیدی که به کل قضایا میکند، نشان میدهد که ایشان ظاهرا حداقل چیزی که عنوان میکند این است که افراد علیرغم وابستگیشان به گروههای مختلف باید به طور عادلانه از طریق دادگاه با وجود وکیل محاکمه شوند و به هرحال چنین اتفاقی به هیچ وجه در ارتباط با این پنج نفر نیفتاده. یعنی ایشان اینجا موضعگیریهای بسیار شدید و درستی در ارتباط با قوه قضاییه کردهاند که فراموش نکنیم رئیساش از طرف رهبر تعیین میشود و نیز عنوان کرده است که افراد جامعه ایران علیرغم وابستگیشان به گروههای مختلف یا ایدئولوژیهای مختلف میباید از همان حقوق، از حقوق برابر در مقابل قانون برخوردار باشند.»
نیلوفر خسروی
تحریریه: رضا نیکجو