«ایران باید با گزارشگر ویژه حقوق بشر همکاری کند»
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۳, جمعهدویچه وله: آقای دایک، آیا به نظر شما وضعیت کلی حقوق بشر در ایران نسبت به سال ماقبل این گزارش تغییری کرده، بدتر یا بهتر شده است؟
دروری دایک: البته سازمان عفو بینالملل این نوع مقایسهی دقیق را انجام نمیدهد و این کار را نمیکند. برای ما هر نقض حقوق بشری در هر جایی که هست، اهمیت دارد. مثلاً نقض حقوق بشر در آمریکا مربوط به شکنجه، برای ما همچون نمونهی نقض حقوق بشر در کشور دیگر است. البته از نظر عفو بینالملل، وضعیت ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی کمی ملایمتر شده است.
نمیتوانیم این را انکار کنیم که سال ۲۰۰۹ پس از انتخابات ریاست جمهوری تظاهرات میلیونی برگزار شد و البته سال پس از آن، یعنی سال گذشته، محتملاً باید آرامتر و ملایمتر باشد. ولی از نظر وضعیت حقوق بشر و تعدد موارد نقض حقوق بشر در ایران، متأسفانه زیاد تغییر نکرده است. نمونههای مربوط به محدودیت آزادی بیان، شکنجه، بازداشت خودسرانه و... این نقضهای اساسی را دیدیم و تعدادشان همین طور زیاد شده است. وضعیت حقوق بشر در کشوری که در جهت تضعیف جامعه مدنی اقدام میکند، نمیتواند خوب باشد.
آیا گزارشی که سازمان عفو بینالملل تهیه کرده است، به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه میشود؟
ما این کار را نمیکنیم. البته گزارش کلی وضعیت کشورهای مورد بررسی را به شورای حقوق بشر میفرستیم و حتی به مقامات عالیرتبهی آن کشور هم میفرستیم. ولی باید بگویم، یکی از نتایج مهم این گزارش که در متن هم نیامده این است که وقتی نمونههای زیادی از نقض حقوق بشر در ایران در سال گذشته و سالهای پیشین اتفاق افتاده، این نشان میدهد که وجود گزارشگر ویژه برای ایران لازم است. این چیزی است که در گزارش ما نیامده است.
حکم اعدام یا تبعیض نژادی یا دستگیری دستهجمعی، شکنجه، بدرفتاری، محاکمات ناعادلانه، اینها نمونههای وضعیت بحرانیحقوق بشر در ایران است. بنابراین، جامعه بینالمللی تصمیم گرفت که کشور ایران لایق یک گزارشگر ویژه است. یعنی جامعه بینالمللی تصمیم گرفته که سازمان ملل خودش باید یک گزارشگر ویژه صرفاً برای ایران داشته باشد.
قرار است گویا در ماه آیندهی میلادی این گزارشگر تعیین شود. آیا یکی از مستندات گزارشگر ویژه، این گزارش شما هم خواهد بود یا خیر؟
امیدوارم. البته در مورد تعیین کردن آن شخص نقشی نداریم. ما حتی در این مورد پیشنهادی هم نمیکنیم. این در دست سازمان ملل است. ولی همان موقعی که این فرد را تعیین میکنند، قصد داریم با ایشان ارتباطی داشته باشیم. اگر توضیحاتی بخواهند، من توضیح میدهم، هم به گزارشگر ویژه و هم به همتای ایرانی خودم، به آن همتایی که در سال گذشته داشتیم و قبل از به قدرت رسیدن احمدینژاد، با ایشان تماس داشتیم. آن موقع من به ایشان گفتم که شما باید با گزارشگر ویژهی ایران ارتباط داشته باشید. چون سرانجام شما هستید که میتوانید در چارچوب قوانین خودتان، یک پیشنهاد عملی برای بهبود وضع حقوق بشر در ایران بدهید. من گفتم، شما باید با این گزارشگر ویژه همکاری داشته باشید، چون آنها طرفدار ایران هستند نه ضد ایران.
در بخشی از این گزارش اشاره شده به این که بعد از اجرای طرح عفاف و حجاب در دانشگاههای ایران، ثبت نام زنان در دانشگاهها کمتر شده است. آیا شما آماری دارید که عدهای به خاطر این طرح از دانشگاه اخراج شدهاند یا این که عدهای داوطلبانه از ادامهی تحصیل صرفنظر کردهاند؟
نه، در این زمینه آمار دقیقی فعلاً نداریم. ولی با مقایسهکردن اظهار نظرات مقامات رسمی و مثلاً ایجاد دانشکدههای کوچک مخصوص زنان، همان طور که در شهرستانها هستند، معلوم شد که این دولت واقعاً نخواسته است زنان در دانشگاههای بزرگ کشور وارد شوند. البته ایران یک پیشینهی خوبی دارد که مثلاً در دانشگاه تهران، علامه طباطبایی و دیگر دانشگاههایی که در شهرهای بزرگ هستند، تعداد شرکت زنان در این دانشگاهها از نظر آماری بالاست. ولی اقدامات هدفمندی میبینیم توسط دولت آقای احمدینژاد که قصد دارند این را کمتر کنند.
در گزارشتان اشاره کردید به دو آمار در مورد اعدام. یکی آمار رسمی که خود جمهوری اسلامی تأیید کرده، ۲۵۲ نفر در عرض یکسال، و بعد گفتهاید که گزارشهای دیگری داشتهاید از اعدام بیش از ۴۷۰ نفر. این اختلاف مربوط میشود به اعدامهایی که توسط جمهوری اسلامی اعلام نمیشود. شما از چه منابعی این آمار را به دست میآورید؟
در مورد حکم اعدام در ایران اشکالات عمیق و اساسی وجود دارد. یعنی هرچند سازمان ملل از اعضای خودش میخواهد که آمار مربوط به اعدام را منتشر کنند، متأسفانه ایران این کار را نمیکند. البته کشورهای دیگری را میبینیم که اعدام میکنند، آمار را هم منتشر میکنند، مثل آمریکا و امارات و... ولی ایران و چین و کشورهای دیگر منتشر نمیکنند.
مثلا ما اخباری از زندان وکیلآباد در مشهد داریم که دولت ایران تأییدشان نکرده و اینها مربوط به اجرای حکم اعدام صدها نفر است و متأسفانه چیزی برای اثبات و یک گزارش رسمی دراین مورد نداریم. بنابراین ما باید حدس بزنیم که چه تعدادی بوده است. چون ما میخواهیم واقعیت هر کشوری را منعکس کنیم، این دو آمار متفاوت را منتشر کردیم.
نگرانی اصلی خودمان این است که آمار واقعی حکم اعدام در ایران خیلی بالاتر باشد. ولی باید بدانیم که دولت ایران واقعیت را نمیگوید، البته در گذشته، در زمان خاتمی و دیگران، در ارتباط با حکم اعدام گاهی وقتها واقعیت را منعکس میکردند. ولی الان عادت شده که در پژوهش خودمان دو آمار داشته باشیم، آمار رسمی و غیر رسمی.
میترا شجاعی
تحریریه: کیواندخت قهاری