انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم؛ اقدام خطرناک یا "گامی بلند"؟
۱۳۹۶ آذر ۱۶, پنجشنبههم اسرائیلیها و هم فلسطینیها اورشلیم یا بیتالمقدس را پایتخت خود میدانند. سفارتخانه همه کشورهای خارجی هم در تلآویو قرار دارد. اما دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، بهرغم هشدارها و مخالفتهای بینالمللی، قصد دارد سفارتخانه ایالات متحده در اسرائیل را از تلآویو به اورشلیم منتقل کند؛ اقدامی که معنای آن به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل است.
ترامپ وعدهی چنین اقدامی را در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا داده بود. دولت اسرائیل بر چنین اقدامی اصرار میورزد و فلسطینیان به شدت مخالف آن هستند.
دلیل حضور تمامی سفارتخانههای کشورهای خارجی در تلآویو، ناروشنی موقعیت حقوقی اورشلیم است. هم اسرائیلیها و هم فلسطینیان این شهر را پایتخت مشروع خود میدانند.
اسرائیل بخش شرقی این شهر را در جنگ ۱۹۶۷ به اشغال خود در آورد و در سال ۱۹۸۰ آن را ضمیمه خاک خود کرد. فلسطینیها اما شرق اورشلیم را پایتخت کشور مستقل آتی خود میدانند. با این همه، اسرائیل هر دو بخش شرقی و غربی این شهر را پایتخت "ابدی و تفکیکناپذیر" خود میداند؛ ادعایی که از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
گرچه کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۵ میلادی با تصویب قانونی، انتقال سفارتخانه ایالات متحده به اورشلیم را پیشبینی کرده، اما دولتهای مختلف آمریکا تاکنون، برای اجتناب از اقدامی پیش از نهایی شدن موقعیت حقوقی این شهر، دست به تغییر وضعیت کنونی نزدهاند.
رؤسای جمهوری آمریکا از سال ۱۹۹۵ تاکنون، طبق اختیاری که به آنها داده شده، هر شش ماه یک بار طی فرمانهایی اجرای قانون مصوب کنگره را به تعویق انداختهاند. اما مقامهای ارشد کاخ سفید، با فرارسیدن موعد مجدد امضای فرمان انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم یا به تعویق انداختن آن، اعلام کردهاند که ترامپ دستور فرایند این انتقال را صادر خواهد کرد. گفته میشود که ترامپ امروز چهارشنبه (۶ دسامبر/ ۱۵ آذر) تصمیم خود را اعلام خواهد کرد.
"حمایت تمامعیار از دوستان" یا عمل به وعده انتخاباتی؟
البته به پیشبینی کارشناسان، حتی در صورت فرمان ترامپ، انتقال سفارتخانه به سرعت قابل اجرا نیست و عملا چنین فرایندی چند سال طول خواهد کشید. با وجود این چنین اقدامی، به صرف رسمیت یافتن، میتواند پیامدهایی غیرقابل پیشبینی در منطقه خاورمیانه به همراه داشته باشد.
رضا تقیزاده، کارشناس روابط بینالملل و استاد علوم سیاسی در دانشگاه گلاسکوی بریتانیا، در گفتوگو با دویچه وله، قصد ترامپ برای انتقال سفارتخانه آمریکا به اورشلیم را "گام بلند" او در راستای خواست دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ارزیابی میکند. به نظر تقیزاده، ترامپ در سیاست خارجی خود "مناطق خاکستری" ندارد و کاملا در تقابل با دشمنان و در کنار دوستان خود قرار میگیرد. این کارشناس میگوید: «حتی وعده به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل، به تنهایی میتواند موجب تحولاتی تازه در منطقه شود».
اما مئیر جاودانفر نظر دیگری دارد. این کارشناس مسایل خاورمیانه از تلآویو، در گفتوگو با دویچه وله، انگیزه و هدف اصلی ترامپ را اجرا کردن وعده انتخاباتیاش به قصد پیروزی حزباش، حزب جمهوریخواه، در انتخابات آتی مجلس نمایندگان و سنای آمریکا در سال ۲۰۱۸ میداند. از نظر جاودانفر، اقدام احتمالی ترامپ در به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل، در عین حال میتواند مورد استفاده نتانیاهو، که اینک با اتهام فساد روبهروست، به قصد تقویت موقعیتاش، قرار گیرد.
"مخرب" صلح یا در راستای "ثبات"؟
دونالد ترامپ اوائل اکتبر سال جاری میلادی (۲۰۱۷) گفته بود که هنوز قصد انتقال سفارتخانه آمریکا به اورشلیم را ندارد. او تصریح کرده بود که قصد او تلاش در راه ایجاد صلح میان اسرائیلیها و فلسطینیهاست.
رئیس جمهوری آمریکا بهرغم تأکید بر اتخاذ تصمیمی در این مورد "در آیندهای نه چندان دور"، در عین حال گفته بود که تلاش برای برقراری صلح در اولویت قرار خواهد داشت. چند هفته پیش نیز رسانههای آمریکایی از تلاش ترامپ برای ترغیب دو طرف اسرائیلی و فلسطینی برای بازگشت به مذاکرات مستقیم خبر داده بودند. با وجود این اما ترامپ روز گذشته با شماری از سران منطقه تماس گرفت تا آنها را در جریان قصد خود برای انتقال سفارتخانه آمریکا به اورشلیم بگذارد.
اتحادیه اروپا، مصر، اردن، ترکیه و عربستان سعودی در سطوح مختلف نسبت به اقدام احتمالی ترامپ هشدار دادهاند. جمعه گذشته نیز دفتر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، هشدار داد که چنین اقدامی به "نابودی" روند صلح میان اسرائیل و فلسطینیان خواهد انجامید.
مئیر جاودانفر در تأیید این هشدار محمود عباس میگوید: «من خود اسرائیلی هستم و آرزو دارم تمام دنیا اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد، اما از از راهی مسالمتآمیز که به نفع هم فلسطینیها، بخصوص میانهروهای فلسطینی، و هم اسرائیلیها باشد». از نظر این تحلیلگر، ترامپ با چنین اقدامی به صورت محمود عباس، به عنوان یکی از میانهروترین و بزرگترین حامیان روند صلح با اسرائیل، «در برابر مردم فلسطین سیلی میزند و آقای عباس را در برابر مردم فلسطین کوچک و ضعیف میکند».
به گفته این کارشناس ساکن تلآویو: «منصفانه بگوییم، چه انتظاری میتوان داشت که آقای عباس انگیزهای برای نشستن پشت میز مذاکره داشته باشد! که چه به دست بیاورد؟ نتانیاهو همواره شهرکسازی را گسترش میدهد و محمود عباس الآن اورشلیم را هم از دست میدهد. پس چرا اصلا باید مذاکره کند؟ این نگرانی را هم فلسطینیان دارند و هم اسرائیلیهای آگاه از روند دشوار صلح که میدانند تضعیف میانهروهای فلسطینی، به اسرائیل هم ضرر خواهد زد».
رضا تقیزاده اما از منظری دیگر به قصد ترامپ مینگرد. از نگاه این کارشناس روابط بینالملل، گرچه ترامپ سابقه زیادی در زمینه سیاست خارجی ندارد، اما رؤسای جمهوری سابقی مانند نیکسون و کلینتون هم که صاحب تبحر در این عرصه بودهاند، در زمینه صلح میان اعراب و اسرائیل کارنامه موفقی نداشتهاند. تقیزاده میگوید: «از نظر ترامپ، به جای صلح پایدار میان اسرائیل و فلسطینیان، مهم تثبیت وضعیت در منطقه است. بنابراین اگر ترامپ بتواند نتانیاهو را راضی به دادن امتیازاتی در جهت باثبات شدن وضعیت بین فلسطینیان و اسرائیلیها کند، خواسته ترامپ تأمین شده است».
به گفته تقیزاده، شاید مبنای محاسبه ترامپ این است که با دادن امتیاز به دولت نتانیاهو، بتواند دولت اسرائیل را وادار به دادن امتیازاتی به فلسطینیها در مذاکرات بعدی با معتدلهای فلسطینی کند. در چنین وضعی «رسیدن به توافق با تشکیلات محمود عباس در کرانه باختری، شاید بتواند به تضعیف نسبی افراط گرایان فلسطینی در نوار غزه بینجامد و به نوعی به تثبیت اوضاع کمک کند».
احتمال "خونریزی"
قصد ترامپ برای به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل، علاوه بر هشدارهای جهانی در مورد به خطر افتادن روند صلح، با تهدیدهایی هم مواجه شده است. سازمان تندرو اسلامگرای حماس که مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران است، تهدید کرده که در صورت عملی شدن این اقدام، فلسطینیان را به انتفاضهی جدید فراخواهد خواند. در جریان خیزش موسوم به انتفاضه دوم که در سال ۲۰۰۰ میلادی آغاز شد و نزدیک به پنج سال به درازا کشید، حدود سه هزار فلسطینی و هزار اسرائیلی جان خود را از دست دادند.
مئیر جاودانفر از نگرانی داخلی در اسرائیل از احتمال "خونریزی و مناقشات و اغتشاشات" در کرانه باختری و اورشلیم خبر میدهد و میگوید: «اقدام ترامپ میتواند به روابط اسرائیل با اردن هم لطمه بزند. اردن یکی از شرکای مهم امنیتی برای اسرائیل است. عباس هم یک شریک بسیار مهم امنیتی برای اسرائیل است». به گفته این تحلیلگر ساکن تلآویو، یکی از دلایل غیرقابل مقایسه بودن شمار حملات تروریستی امروز در اسرائیل با ده سال پیش، همین همکاری محمود عباس است که اقدام احتمالی ترامپ میتواند ضربهای به این همکاری باشد.
جاودانفر ضمن تأکید بر لزوم جدی گرفتن خطر ناآرامیها در صورت انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم، میگوید: «الآن ارتش آمادهباش داده است. شرط میبندم سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) هم به شدت نگران است و میشود گمانه زد که این سازمان هم مخالف اقدام ترامپ باشد، چون الآن نیازی به این اقدام وجود ندارد. همه میخواهیم دنیا اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد، اما نه اینطور و از این راه، زیرا ضرر آن میتواند برای اسرائیل بیشتر از فایدهاش باشد».
"تهدیدی در حد شعار"
اما رضا تقیزاده "انتفاضه جدید" را تهدیدی ارزیابی نمیکند که بتواند عملی شود: «انتفاضه جدید حرف حماس است و جمهوری اسلامی از آن حمایت میکند. ولی حماس از ظرفیت مالی گذشته برخوردار نیست. بین عربستان سعودی و قطر جدایی افتاده و جمهوری اسلامی هم قادر به تأمین نیازهای چند جبههای که در آن حضور پیدا کرده، نیست».
بیشتر بخوانید: واکنشها به تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به اورشلیم
از نظر این استاد علوم سیاسی، ایران هم نمیتواند حامی مؤثری برای حماس باشد، زیرا به گفته او، «امکان مالی جمهوری اسلامی محدود است، در حالی که تعهداتاش در سوریه، یمن، عراق، لبنان و حالا در افغانستان رو به افزایش است. حالا اگر حماس و غزه را هم به این مجموعه تعهدات اضافه کنیم، میبینیم بضاعت تهران از تعهداتاش عقب مانده و این کمکها نمیتوانند از سطح شعار و لفاظی فراتر روند».
رضا تقیزاده معتقد است، با توجه به این عوامل و بهرغم تهدیدهای حماس، در صورت اعلام رسمی خبر انتقال سفارتخانه آمریکا به اورشلیم توسط ترامپ، «نباید انتظار داشت که انتفاضه جدیدی با ابعاد دو دهه پیش تکرار شود».