اعلام ساخت ۱۰ سایت جدید اتمی: بلوف سیاسی؟ • مصاحبه
۱۳۸۸ آذر ۱۰, سهشنبهفرید وحیدی، تحلیلگر سیاسی و همکار بخش فارسی دویچه وله، به پرسشهایی در این زمینه پاسخ گفت.
دویچه وله: آقای وحیدی، مقامات جمهوری اسلامی از قطعنامهی شورای حکام برآشفته شدند و در واکنش به آن گفتند، ما همکاریمان را کاهش میدهیم. بعد صحبت از ۱۰ مرکز اتمی دیگر مثل نطنز به میان آمد. آیا مقامات بلوف میزنند، یا امکان اقتصادی و فنیاش برایشان وجود دارد؟
فرید وحیدی:
واقعیتاش این است که در هر دو حوزهای که شما از آن یاد کردید نکات مهمی وجود دارد. نخست اینکه تا حالا هیچ وقت جمهوری اسلامی حاضر نشده به سیم آخر بزند و خروج کامل خود را از "ان پی تی" و از آژانس اعلام کند؛ کاری که مثلاً کره شمالی میکند و در جهت منافع خاص خودش هم پیش میرود. همین نشاندهندهی آن است که میخواهد کماکان پلها را باز نگهدارد و مذاکرات یا راهحلهای دیپلماتیک را پایانیافته تلقی نکند.از طرفی، به نظر میآید آن حرکتی که در رابطه با ساخت ۱۰ سایت جدید اعلام شده است، همان طور که شما هم گفتید، بیشتر بلوف سیاسی و واکنشی عصبی نسبت به قطعنامهی شورای حکام است، چون انتظار نداشتند چین و روسیه و حتی کشورهای دیگری که از آنها کمتر انتظار میرفت یا جمهوری اسلامی کمتر انتظار داشت که به این قطعنامه رأی دهند، چنین اقدامی را انجام بدهند.
در نظر بگیریم که همین تأسیسات نطنز که ظرف دهسال در آن سانتریفوژ نصب شده است بجای ۵۴ یا ۶۰ هزار سانتریفوژی که باید در آن نصب شده باشد، الان فقط ۸ تا ۹ هزار سانتریفوژ نصب شده که ۴هزارتا از آن هم کار نمیکند. به علاوه این که امکانات ذخایر اورانیوم ایران برای ۱۰ سایت بسیار کم است. ایران گاز هگزافلورید برای تهیهی کیک زرد ندارد و همچنین مواد مربوط به تولید سانتریفوژها را باید از خارج تهیه کند، با توجه به طولانی شدن همین ساخت یک مورد تأسیسات نطنز، اگر بخواهیم همین مقیاس کنونی را در نظر بگیریم، میتوانیم تصور کنیم که ساخت ۱۰ تأسیسات شاید چند سده طول خواهد کشید.
بهعلاوه این سؤال پیش میآید که اصولاً تولیدی که در این ۱۰ تأسیسات اورانیوم غنیشده صورت میگیرد، برای چیست؟ آن هم وقتی ایران نیروگاه اتمی ندارد و حتی همین نیروگاه بوشهر هم راه نیفتاده است؟ فقط در نظر بگیریم که در مجلس هفتم، همان موقع که فشارها بالا گرفت و قطعنامه علیه ایران صادر شد، باز ما شاهد واکنشی مشابه بودیم و آنجا هم نمایندگان مجلس تصویب کردند که ایران باید فوری دست به کار ساختن ۲۶ نیروگاه در سالهای آینده شود. ما میبینیم که امروز چهارـ پنج سال از آن مدت طی شده و کمترین حرکتی حتی در رابطه با اولین نیروگاه بوشهر هم انجام نشده و ما همچنان آن مصوبه را روی کاغذ میبینیم. همهی اینها را که کنارهم بگذاریم ، میبینیم که بیشتر با واکنشی از سر عصبیت و بلوف سیاسی سر و کار داریم.
پیامدهای این رفتار جمهوری اسلامی چه میتواند باشد؟ وضعشان را در پرونده بهتر میتواند بکند یا بدتر؟
واقعیتاش این است که واکنش دوگانهای نسبت به این موضع جمهوری اسلامی ابراز شده است. آنهایی که در سطح بینالمللی خواهان هرچه سریعتر زیر فشار گذاشتن جمهوری اسلامی و اعمال فشارهای بیشتر هستند، بلافاصله این را به عنوان هدیهای نقد گرفتهاند و میگویند ببینید، جمهوری اسلامی میخواهد بیش از پیش در راههایی خطرناک پیش برود. آنهایی که کمی جنبهی فنی قضیه را میبینند و میدانند این بلوف سیاسی است، بخصوص با اظهارات دیروز آقای لاریجانی و همین که گفتم، از ان پی تی هم اصولاً اینها خارج نمیشوند، این موضوع را در نظر میگیرند که جمهوری اسلامی کماکان چشم به مذاکرات دوخته است.
بهعلاوه محافل سیاسی خارجی و آن طرفهای درگیر ایران، نگاهی هم به عرصهی داخلی دارند. در درون هم ما دیدیم که بین آن نهادهای تصمیمگیری درگیری وجود دارد و سر همین توافقنامهی وین بسیار کش و قوس صورت گرفت. بهعلاوه شرایط داخلی ایران هم چشمانداز باثباتی از تصمیمگیری را به دست نمیدهد. به خاطر همهی اینها به نظر میآید که در جهان غرب هم با توجه به این که روسیه و چین هم حداقل اعلام کردهاند، که حاضر نیستند در تحریمها به همین سادگی شریک شوند، همین وضعیت کژدار و مریز به پیش خواهد رفت و شاید یک مقدار فشارها بر ایران بیشتر شود. منتهی اینکه آیا نتیجه دهد، موضوعی است که باید با آن کمی با سؤال و ابهام برخورد کرد.
شما تصور میکنید موضوع اتمی ایران باز در شورای امنیت مطرح شود و شاهد تحریمهای بیشتری علیه ایران باشیم؟
این منتفی نیست. یعنی علیرغم این که چین و روسیه اعلام کردهاند که به تحریمها تن نخواهند داد و مخالف تحریماند و این قطعنامه را هم اصولاً به عنوان محکومیت ایران معرفی نمیکنند، بلکه به عنوان یک قطعنامهی انتقادی از آن یاد میکنند، همهی اینها میتواند این را در پی داشته باشد که تشدید مسأله در شورای امنیت فعلاً در دستور کار نباشد.
منتهی در نظر هم بگیریم که این روزها در سطح اتحادیه اروپا این بحث در جریان است که سپاه پاسداران را جزو گروههای تروریستی بگذارند و از این طریق فشار اعمال کنند، با توجه به این که بخش بزرگی از اقتصاد ایران دست سپاه است. میشود تصور کرد که عمدتاً کشورهای غربی بیشتر به طور یکجانبه، به طرف تحریمها بروند؛ شاید از اینها نتیجه بگیرند. همان طور که گفته شد، نباید مرحله را زیاد نسبت به چند سال گذشته به لحاظ کیفیتی متفاوت ارزیابی کرد. فکر میکنم کش و قوس مربوط به مناقشهی اتمی را بایست در همان چارچوب قبلی دید.
این که سفر وزیر انرژی روسیه به ایران منجر به تعیین موعدی معین برای راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر نشد، آیا نشاندهندهی تردید روسیه به خاطر وضعیت اخیر است یا مستقل از آن است؟
روسیه ظرف این سالها هم با مسألهی نیروگاه بوشهر و هم با مسألهی تحویل موشکهای ۳۰۰ دارد هم با غرب و هم با ایران بازی میکند. یعنی به ایران دارد فشار اعمال میکند که تا جایی که ممکن است راه بیاید. در عین حال به غرب هم میگوید که من دارم با شما همکاری نشان میدهم و از این طریق دارم کارتم را بازی میکنم. میشود تصور کرد که روسیه بیشتر برخورد سیاسی دارد و همان طور که شما هم گفتید، در این سفر هم اعلام نشد که دقیقاً در چه تاریخی میخواهند نیروگاه را تحویل دهند. جنبهی سیاسی قضیه همچنان بیشتر خودش را نشان میدهد تا مسألهی فنی و مشکلاتی که احتمالاً روسیه به لحاظ فنی برای تکمیل این نیروگاه با آن روبهرو است. یعنی همچنان روسیه هم این کارتها را در معاملاتش با غرب ارائه خواهد کرد و این گونه عنوان خواهد کرد که من دارم فشار خودم را میآورم و لزومی ندارد که مثلاً بروید تحریمهای بیشتری انجام دهید و از این کارتها میشود استفاده کرد که ایران را به راه بیاوریم. این که چنین چیزهایی چقدر جواب بدهد، باید منتظر ماند و دید.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: شیرین جزایری