از تری مایل آیلند، چرنوبیل و فوکوشیما چه آموختیم؟
۱۳۹۰ فروردین ۱۹, جمعهفاجعهی نیروگاه هستهای فوکوشیما در ژاپن سومین فاجعهی هستهای بزرگ در جهان است. اولین فاجعهی اتمی جهان در تری مایل آیلند آمریکا در سال ۱۹۷۹ رخ داد و فاجعهی دوم مربوط به نیروگاه چرنوبیل در اوکراین در سال ۱۹۸۶ بود.
انجمن حفاظت در برابر تشعشعات در آلمان (GfS) در کنگرهی چرنوبیل که چهارشنبه، ششم آوریل، در برلین برگزار شد از سازمانهای جهانی مسئول در این حوزه به شدت انتقاد کرد و گفت،این سازمانها خطرات انرژی هستهای را کمتر از میزان واقعی آن نشان دادهاند.
سباستین پفلوگبیل، رئيس این انجمن، با انتقاد از سازمانهای مسئول، از جمله کمیته علمی سازمان ملل در مورد آثار پرتوهای اتمی، گفت، در طول این سالها شمار قربانیان و ابعاد فاجعهی چرنوبیل به درستی نشان داده نشده و دست کم گرفته شده است.
مخالفان انرژی هستهای میگویند، هنوز هم وجدان عمومی بیدار نشده و بسیاری از کشورها به عمد یا سهوا خطرات جبرانناپذیر انرژی هستهای را ناچیز جلوه میدهند و از ایمنی نیروگاههای خود سخن میگویند.
با پروفسور محسن مسرت، استاد اقتصاد و علوم سیاسی در دانشگاه اوسنابروک آلمان، در همین باره گفتوگو کردهایم.
*****
دویچهوله: آقای دکتر مسرت، با پسلرزهی شدید پنجشنبه شب، هفتم آوریل، و نشت آب از نیروگاه اتمی اوناگاوای ژاپن فاجعهی اتمی این کشور ابعاد تازهای پیدا کرده است. برخی از کارشناسان معتقدند که ابعاد فاجعهی فوکوشیما حتی وسیعتر از فاجعهی اتمی چرنوبیل است. نظر شما نیز همین است؟
پروفسور محسن مسرت: بستگی به این دارد که با چه معیارهایی این ارزشیابی و مقایسه انجام میگیرد. اگر مقدار مواد اتمیای که در فوکوشیما هست و در آینده پخش خواهد شد، بیشتر از مقدار چرنوبیل باشد، قطعا اثرات این فاجعه خیلی وسیعتر است. اگر اطراف فوکوشیما جمعیت بسیار زیادتری وجود داشته باشند و منابع مسکونی و محیطزیستی وسیعتری از بین بروند، طبیعتا این فاجعه ابعاد بسیار بیشتری دارد.
با توجه به اینکه فاجعهی هستهای فوکوشیما سومین فاجعهی اتمی جهان است چه دلیلی وجود دارد که این فجایع نتوانستهاند نقطهی عطفی در استفاده از انرژی هستهای بهوجود بیاورند؟
صنایع اتمی در سطح جهانی، هم در بخش نظامی و هم در بخش انرژی، صنایع سرمایهداری بسیار پرقدرت و پرنفوذ در کلیهی دولتها هستند و چون از سرمایهی قویای برخوردارند، با استفاده از مطبوعات و متخصصین تحت نظر، موفق شدهاند علیرغم حوادث چرنوبیل و تری مایل آیلند تبلیغ کنند که بشریت به انرژی اتمی احتیاج دارد و همین تبلیغ سوء سبب شده این نظر در کشورها هم اکثریت داشته باشد. ولی در بعضی از کشورها چنین نبوده است. مثلا در آلمان، علیرغم تبلیغات، ۷۰درصد مردم در این ۲۰ سال اخیر همیشه طرفدار خارج شدن از دایرهی اتمی بودهاند.
غیر از این بهرهوریهای مالی که به آن اشاره کردید، بسیاری از طرفداران کاربرد انرژی هستهای میگویند که با استفاده از این انرژی، میشود برق ارزان تولید کرد و این برق را با سایر انرژیها نمیتوان بهدست آورد. آیا این نظر درست است؟
این محاسبه اشکالات بسیاری دارد. از یک طرف، سوبسیدهای چندین صدمیلیارد دلاریای که از طرف دولتها، یعنی از مالیاتهای مردم در این صنعت وارد شده را حساب نمیکنند که قاعدتا باید روی این قیمت بیاید. از طرف دیگر، اگر عواقب و مخارج منتج شده از حوادثی نظیر آنچه در فوکوشیما رخ داد را در نظر نگیریم، آن وقت یک حساب دست برده شده بهوجود میآید که قیمت برق اتمی به ظاهر ارزانتر میشود. ولی عملا تا بهحال بیمهها هیچکدام از راکتورها را برای بیمه کردن نپذیرفتهاند. چون هیچ بیمهای حاضر نیست به علت مخارجی که از حوادث بهوجود میآید چنین راکتورهایی را بیمه کند. خود این بهترین دلیلی است که این کالای صنعتی و این فنآوری کاملا گران است. وگرنه دلیلی ندارد که بیمهها، آن را بیمه نکنند.
فاجعهی اتمی فوکوشیما باعث شد که بحث بر سر استفاده از انرژی هستهای، در بعضی از کشورها بالا بگیرد؛ مانند آلمان. ولی در کشورهایی مانند فرانسه یا روسیه این مسئله زیاد تأثیر نگذاشته است و در برخی از کشورها، مانند ایران هم همچنان با همان اصرار سابق میگویند که باید به سمت استفاده از این انرژی رفت. در حالی که میدانیم ایران هم مثل ژاپن کشوری زلزلهخیز است.
بسیاری از کشورهایی که نام بردید، از جمله در روسیه و فرانسه، در سطح دولت شروع به تجدیدنظر در خصوص استفاده از این انرژی شده است. در خود ژاپن و در خیلی از کشورهای دیگر تجدیدنظر راجع به این فنآوری شروع شده است و طبیعی است که این احتیاج به وقت دارد. ما مطمئن خواهیم بود که اکثر این کشورها به محض اینکه نمونهای داشته باشند، مانند آلمان، که میتواند بدون انرژی اتمی در ۱۰-۲۰ سال آینده، مصرف برق خود را از طریق منابع تجدیدپذیر جبران کند، در این صورت، در هیچ کشوری، دیگر اکثریتی برای نیروی اتمی باقی نخواهد ماند. چون اکثرا در کشورها هنوز مردم و برخی از متخصصین معتقدند که نیروگاه اتمی جایگزین ندارد. وقتی عکس آن ثابت شد، آن وقت حتی در فرانسه، در ژاپن، در روسیه و… از امکانات برقهای تجدیدپذیر استفاده خواهد شد. این اعتقادی است کاملا راسخ و من معتقدم ما ۵ تا ۱۰ سال آینده شاهد این مسئله خواهیم بود.
امیدوارم که در ایران هم که تا بهحال بحث عمومیای در این باره وجود نداشته، این بحث هم در درون دولت و هم در درون جامعهی مدنی شروع شود و در بارهی انرژی اتمی تجدیدنظر بشود.
اگر در یکی از نیروگاههای اتمی ایران، مثلا بوشهر که نزدیک آبهای خلیج فارس است، اتفاقی نظیر آنچه در فوکوشیما روی داد، بیافتد چه پیامدهایی دارد؟
در کل منطقه، در کشورهای عربی و در خوزستان بهخصوص، مردمی که در آن اطراف هستند، قطعا مریض خواهند شد، عدهای فوت خواهند کرد، آب خلیج فارس، برای مدتهای بسیاری تبدیل به آب غیرقابل استفاده میشود. بهخصوص اینکه در خلیج فارس جریان تلاطمی وجود ندارد و این آبها در ارتباط با اقیانوس کبیر رقیق نخواهند شد. در حالیکه ما میدانیم تشعشعات رادیواکتیو فوکوشیما که وارد اقیانوس آتلانتیک میشود، بهمرور در سطح جهان رقیق میشود و غلظت آن پایین میآید. این موضوع در مورد خلیج فارس، قطعا طور دیگری خواهد بود و این فاکتوری است که ما باید به آن توجه داشته باشیم.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: عباس کوشک جلالی
برای شنیدن این مصاحبه میتوانید به فایل صوتی زیر مراجعه کنید.