اختلافات آشکار، دعواهای محرمانه؟ • مصاحبه
۱۳۸۶ آذر ۲۰, سهشنبهاحزاب اصلاح طلب دائما از این شکایت میکنند که با دشواری های بسیاری برای شرکت در انتخابات روبرو هستند، با این حال به نظر میرسد آنجا که پای منافع فردی در میان باشد، مصالح جمعی به کنار میروند. نامه سخنگوی حزب اعتماد ملی به دبیرکل جبهه مشارکت نمونه ای از این برخوردها تعبیر شده است، نامه ای که گویا با لحنی اهانت آمیز نوشته شده، از آن گذشته محرمانه بوده و معلوم نیست چگونه سر از رسانه های محافظه کار درآورده، آن هم درآستانه انتخابات.
مصاحبه با دکتر فیاض زاهد عضو شورای سردبیری "اعتماد ملی"
دویچهوله: به نظر شما چرا این نامه، که محرمانه بوده، انتشار علنی پیدا کرده است؟
فیاض زاهد: فکر میکنم انتشار این نامه خیلی حالا علنیشدنش مهم نباشد، مهم این است که چرا در این زمان آقای گرامی مقدم سخنگوی اعتماد ملی تصمیم گرفته چنین نامهای را برای آقای میردامادی بنویسد. برای اینکه شاید انتشار این نامه نه به نفع اعتماد ملی تمام میشود و نه به نفع مشارکت و چه بسا جریاناتی که به هرحال دسترسی به خیلی از نامهها و مکاتبات دارند، چه مکاتبات پنهان و چه دستنیافتنی، تنش بین جبههی مشارکت و اعتماد ملی در این شرایط پیش از انتخابات بهنفعشان بوده است. ولی اگر این نامه که توسط آقای گرامی مقدم نوشته شده، بابی باشد برای شفافکردن روابط و مناسباتشان و کاهش تنش پنهانی که وجود داشته بعد از انتخابات ریاست جمهوری، میتواند یک اقدام مثبت تلقی بشود.
دویچهوله: ولی هر دو طرف به این "اقدام مثبت" با نگرانی نگاه میکنند. درست است که اصلاحطلبان بدون این درگیریها هم با دشواریهای بسیاری در صحنهی سیاسی ایران و در انتخابات مجلس هشتم روبهرو هستند، ولی آیا فکر میکنید وجود این تنشهااز چشم کسانی که مسایل را دنبال میکنند، پنهان مانده است؟
فیاض زاهد: خیلی روشن است که جبههی اصلاحات پس از انتخابات ریاست جمهوری دچار شکست شده و متاسفانه هیچگاه هم نشده که دوستان ما دور هم بنشینند و به یک آسیبشناسی منصفانه و دقیق دست بزنند. هر کدام از طرفین سعی کردهاند سهم طرف مقابل را در شکست بزرگ بکنند و البته جلسات مختلفی هم گذاشته شد، ولی به نتیجهی روشنی نرسید. این نگرانی از آنجا ناشی میشود که ما به انتخابات مجلس هشتم نزدیک هستیم، در حالی که جناح اقتدارگرا تمام امکانات، اعتبارات، قدرت سیاسی و نظامی کشور را در اختیار دارد، اصلاحطلبها از شکنندگی بسیاری زیادی در این عرصه برخوردارند. و حالا که سطح تنش و منازعه به خودش هم گسترش پیدا میکند، موجب نگرانی در عدهای از طرفداران جنبش اصلاحات در ایران میشود.
دویچهوله: برخی رفتار آمیخته به خصومت اعضای برجستهی اعتماد ملی را به انتخابات سال ۸۴ نسبت میدهند، و معتقدند که این خصومتیست شخصی که همچنان بههمراه کشیده میشود. آیا مردم میتوانند به این گونه افراد و روابط اعتماد بکنند؟
فیاض زاهد: واقعیت این است که در عرصهی سیاست، تاریخ و گذشتهی مناسبات خیلی اهمیت دارد، فارغ از این که چه داوری مثبت یا منفی در مورد عملکرد این افراد یا جریانات داشته باشیم، اتفاقاتی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ افتاد، در واقع یک مقدار تخم نفاق و جدایی را بین اصلاحطلبان پراکند و این هم موضوع جدیدی در تاریخ روابط و مناسبات سیاسی ایران نیست. ما در چندسال گذشته شاهد مسایلی بودیم که موضوعات فردی و موضوعات شخصی قاطی بالاخره روابط سیاسی میشده. البته طرفداران حزب اعتماد ملی هم بر این باور هستند که چه بسا اگر آن تحلیلهای نادرست از شرایط اجتماعی ایران نبود، و یا مثلا اگر رقیبتراشی برای آقای کروبی نبود، وضع اصلاحطلبها و وضع کشور به اینجا نمیرسید. من فارغ از اینکه در این مورد ارزشگذاری بکنم یا نکنم، میخواهم بگویم آنها مدعیاند بدون تحلیل آن نوع عملکرد سیاسی، شاید همکاری با چنین مجموعههایی سخت باشد. از آنطرف هم منتقدین اعتماد ملی بر این باورند که اگر جنبش اصلاحطلبی در ایران نتوانست موثر و عمیق خواستهای مردم را پیگیری بکند، در نتیجه عدم پایمردی و همراهی کسانی بوده که اهل گفتمان و گفتوگو و تعامل بودند و نتایج آن هم چندان روشن نبوده.
بههرحال این واقعیتیست که وجود دارد و جامعه ایران هم از این موضوع بیاطلاع نیست. چه بسا حسنی که این مسئله دارد این است که طرفین خیلی شفاف و صریح نظراتشان را مطرح بکنند و این باعث بشود که جامعه این دفعه آگاهی بیشتری نسبت به این گونه گرایشها و جریانات سیاسی در انتخابات و در بزنگاههای دیگر رفتار بکند.
دویچهوله: نمود اختلافات، حملهی سخنگوی اعتماد ملی به سخنان محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق جبههی مشارکت در زاهدان است، آقای خاتمی گفتند اگر ایستادگی در برابر انحرافات و ظلم تندروی باشد، افتخار میکنند که تندرو هستند. خب این آیا نقطهی برخورد است؟ و اگر هست، حزب اعتماد ملی چه ایرادی در چنین صحبتهایی میبیند و چرا واکنش نشان میدهد؟
فیاض زاهد: واقعیتاش این است که در یکی دوسال گذشته جبههی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که بزرگانی مثل آقای کروبی آنها را عامل به بنبسترسیدن اصلاحطلبان میدانند و میگویند آنها با عدم تحلیل درست ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی منجر به انسداد سیاسی در ایران شدند، در مقابل مواضع آقای کروبی و دیگر ارکان حزب اعتماد ملی سکوت کردند و پاسخ ندادند. شاید کاری که رضا خاتمی کرد، اولین نمونه از یک واکنش رسمی در یک جلسهی دانشگاهی در زاهدان بود. بیشتر هم شاید نگرانی جبههی مشارکت و مجاهدین انقلاب این بود که این خودش منجر به گسترش بحران در صفوف اصلاحطلبان باشد. ولی اگر ما بخواهیم بیطرفانه این وسط این مناسبات را تحلیل بکنیم، اگر فرض را بر این بگذاریم که موضوع اختلافاتی که تا حد عمیقی که بین جریان آقای کروبی و جبهه مشارکت وجود دارد و این از انتخابات مجلس شورای اسلامی دورهی ششم تقریبا بروز کرد، یکجایی کالبدشکافی نشود، عرضه نشود، شفاف نسبت به آن موضوع داوری صورت نگیرد، اگر روزی مجددا اصلاحطلبان با همین ترکیب به قدرت برسند، آن اختلافات سر باز خواهد کرد و ما نباید از این فرار بکنیم.
دویچهوله: به نظر شما محور این اختلاف بین جبههی مشارکت و حزب اعتماد ملی چه هست؟ آیا واقعا "تندروی" و "اعتدال" است؟
فیاض زاهد: به دو عامل برمیگردد که نمیشود از آن فرار کرد. یک اینکه آقای کروبی و اعتماد ملی ازاقدامی که در انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت ناراحتاند. برای اینکه آنها معتقدند که− حداقل اگر از زاویه دید آقای کروبی حرکت کنیم − آقای کروبی خودش را در اصلاحات غمخوار جریانات خط امامی بعد از فوت امام و چپ میداند و معتقد است در ریاست جمهوری آقای خاتمی نقش کلیدی و ویژه داشته است. ولی زمانی که خود ایشان به عرصه آمده، دوستان جبهه مشارکت حرمت او را نگه نداشتند و در واقع سیاستهای مغشوشی در ارتباط با انتخابات پی گرفتند، و نکتهی دوم به نوع نگاه دو طرف مربوط میشود. آقای کروبی نگاه وفادارانهتر، سنتیتر و متعهدانهتری نسبت به حکومت از خودش نشان داده است. علتش هم شاید این است که آقای کروبی معتقد است که ساخت قدرت در ایران را بهتر از دوستان مشارکتی میشناسد و اگر رفتار توام با تعامل با ارکان حکومتی نشود، اصلا عرصه برای فعالیتهای سیاسی در ایران بسته میشود. خب از آنور هم شاید مشارکتیها بر این باور بودند که اگر در مسئلهی لوایح مربوط به قانون اصلاح مطبوعات که در مجلس ششم مطرح شد، آقای کروبی آن اقدام را نمیکرد و در مقابل حکم حکومتی آیتاله خامنهای از خودشان مقاومت بیشتری نشان میداد، شاید روند تحولات ایران هم تغییر پیدا میکرد. بهرحال طرفین برای نظرات خودشان استدلالات مختلفی دارند که قابل تامل هست و همانطور که گفتم، باید در یک زمان دیگری به طرح این مسئله و حلاجی آنها پرداخته میشد. الان جنبش اصلاحات برای مردم ایران نیازمند فداکاری، ازخودگذشتگی، بخشش خطاهای طرفین و مقابله با رقیبیست که نه به مردم، نه به جمهوری و نه به روابط دموکراسی پایبندی دارد و مثل اختاپوس دارد تمام ارکان کشور را میبلعد. به نظر من آن الان خیلی خطرناکتر است.
دویچهوله: اتفاقا سوال آخر من هم به همین نکتهای که اشاره کردید برمیگردد. فکر نمیکنید که در ایران طرفداران این بقول برخی "تندروی" کمتر از آن بقول برخی دیگر "اعتدال" نیستند، پس آیا یک ائتلاف نباید طیف وسیعی از این اعتدال و تندروی را دربربگیرد؟
فیاض زاهد: من معتقدم که با توجه به ظرفیتهای اجتماعی در ایران، واقعیتهای موجود در عرصهی مناسبات سیاسی و اجتماعی در ایران، پراکندگی جمعیت، تنوع اقلیمی، تنوع نژادی، تنوع مذهبی، تنوع فرهنگی، آنهایی که اسمشان را تندرو میگذاریم و آنهایی که اسمشان را کندرو میگذاریم، هرکدام دارای ظرفیتهای اجتماعی قابل ملاحظهای هستند، اما هردوی آنها به مردمسالاری، حالا شکل دینی یا غیردینیاش، گام برمیدارند، هر دوی آنها از حقوق مردم ادعا میکنند که دفاع میکنند، هردوی آنها طرفدار اصلاحات قانونمند و عادلانه هستند، هردوی آنها خواهان تنشزدایی در عرصهی بینالمللی هستند و جالب این است که سران هر دو جناح، یعنی بالاخره جبههی مشارکت بیشترین تاثیر معنوی را از آقای خاتمی دارد و اعتماد ملی هم از آقای کروبی. خب آقای خاتمی و آقای کروبی از دوستان قدیمی همفکران همدیگر هستند، در مجمع روحانی با همدیگر بودهاند. به نظر میرسد همه اینها عوامل بسیار مهمیست که باید طرفداران دو طرف را وادار بکند که از خودشان عقلانیت و تدبیر بیشتری در این مقطع از کشورمان نشان بدهند. این یک واقعیت است که اصلاحطلبان در خود طیفهای متنوعی دارند و نوع نگاهشان هم به حاکمیت، تحلیل موضوعات اجتماعی و سیاسی کاملا باهم متفاوت است. بیشترین نگرانی این است که دوستان ما بد زمانی را برای این اقدام انتخاب کردند. چه بسا در دوسال گذشته که اصلاحطلبان در پارکینگ سیاسی بودند، خیلی فرصت داشتند که این موضوعات درون خودشان را حل کنند. طبیعیست که روزنامه کیهان و جریانات اقتدارگرا از این نوع اختلافات در آستانهی مجلس هشتم بسیار استقبال میکنند و سعی میکنند آتشبیار معرکه هم بشوند. زمان این اقدام به نظر من یک مقدار محل تامل دارد.
مصاحبهگر: مریم انصاری