آیا ایران از طالبان پشتیبانی میکند؟
۱۳۸۶ مرداد ۲۴, چهارشنبهشش سال است که نیروهای بینالمللی میکوشند، در افغانستان امنیت برقرار کنند و تا به حال موفقیت چشمگیری به دست نیاوردهاند. طالبان، تقریبا هر روز، نه تنها در استانهای جنوبی این کشور، بلکه در کابل نیز که نسبتاً امن است، با اعمال خشونت و حمله، حضور خود را به ثبوت میرساند. در چهارشنبهی این هفته (۱۵ اوت)، سه آلمانی در اثر حمله به یک ستون موتوری این کشور جان خود را از دست دادند. آمریکا برای ارسال انواع گوناگون اسلحه به افغانستان، ایران را مسئول میداند. احمدینژاد، رئیس جمهور ایران در دیدار خود از این کشور در روز سه شنبه، ۱۴ اوت، کوشید به این اتهامات پاسخ گوید. تفسیر پتر فیلیپ را در این باره بخوانیم:
او "جداً با دیدهی تردید" به گزارشهایی مینگرد که از منابع آمریکایی سرچشمه میگیرند و میگویند که ایران برای طالبان اسلحه به افغانستان میفرستد. این توضیح بهظاهر عجیب را، احمدی نژاد در اولین سفر کوتاهش به کابل، پایتخت افغانستان، ابراز کرد. باید گفت ـ و آمریکا هم همین کار را میکند ـ که اینگونه ارسال اسلحه، نمیتواند بدون اطلاع ارگانهای دولتی ایران صورت گیرد. ولی آمریکا میبایست مدتها پیش برای ادعای خود، مدرک رو میکرد تا اعتبارش را از دست ندهد و جلوی سرزنشهای ایران را بگیرد که این ادعا را به عنوان بخشی از کارزار ضد ایرانی آمریکا مطرح میکند.
تابهحال ولی کسی مدرکی ندیدهاست. هر چند که غیر منطقی و تقریباً غیرقابل تصور جلوه میکند که ایران از طالبان پشتیبانی کند: ایران سالها ـ تا حملهی آمریکا در سال ۲۰۰۱ ـ از مخالفان طالبان حمایت کرده است؛ به ویژه از گروه موسوم به "اتحاد شمال" که یکی از مهمترین متحدان پیشین آمریکا در مبارزه علیه طالبان بود. هر چه هم که دست کم بخشی از رژیم تهران افراطی باشد، باز این رژیم همواره مخالف طالبان بوده است. نه تنها به این دلیل که طالبان سنیاند ـ برعکس ایرانیها که شیعهاند ـ، بلکه اساساً بهخاطر این که رژیم قرون وسطایی طالبان به چشم ملاهای محافظهکار در تهران نیز مشکوک و تهدیدکننده بوده است.
از اینرو تز دشمن دشمن من، دوست منست، نیز در اینجا محملی ندارد. حداقل در مورد دشمنان افغانستان صادق نیست، هر چند که بهخاطر حضور آمریکا در این کشور قابل فهم هم هست: پرزیدنت کرزای، واقعاً یکی از نزدیکترین متحدان آمریکاست. با وجود این، کرزای رابطه با ایران را "برادرانه" میخواند و همزمان، هم ایران و هم آمریکا را به عنوان مهمترین یاری دهندگان به کشورش میستاید و بر خلاف تلاشهای آمریکا، از انداختن شکاف بین تهران و کابل پرهیز میکند.
هنگامی که رئیس جمهور پیشین ایران، خاتمی، از کابل دیدار کرد، هم او و هم کرزای از سوی "تفنگداران دریایی" آمریکا محافظت شدند. این است واقعیت در افغانستان؛ نه آنچه که بعضیها در "کاخ سفید" فکر میکنند و سرسختانه میخواهند ایران را منزوی کنند و حالا حتی میاندیشند که "سپاه پاسداران" آن را، که هنوز بزرگترین بخش نیروهای نظامی ایران را تشکیل میدهد، در لیست سازمانهای تروریستی قرار دهند.
تهران با این تهدیدها بیشتر با همکاری تا با اسلحه برخورد میکند: چون آنها فکر میکنند که همیاری منطقهای و اتحاد، بهترین وسیله علیه نفوذ خارجی ـ و در اینجا یعنی آمریکا ـ است. از اینرو احمدی نژاد در دیدارش از کابل، بر سر گسترش روابط دو جانبه و کمک برای باز سازی افغانستان با همتای خود به توافق رسید. این کشور همسایه بازار مهمی برای کالاهای ایرانی است. و از آن مهمتر: هر اندازه که شرایط در افغانستان عادیتر شود، شمار بیشتری از حدود دو میلیون مهاجر افغانیای که در ایران بسر میبرند، میتوانند به میهن خود بازگردند و هر اندازه که شرایط در افغانستان عادیتر شود، چشمانداز کنترل مسئلهی اعتیاد که سرچشمهاش در افغانستان است، گستردهتر خواهد شد. مسئلهی اعتیاد در ایران هم بیداد میکند.
پتر فیلیپ / ب. ا.