اگر چه چشمانداز مشخصی برای پایان جنگ غزه با تلفات انسانی و شدت تخریب بالای آن مشاهده نمیشود، اما به نظر میرسد که این جنگ در موقعیت نزدیک شدن به نقطه پایان و فاصله گرفتن از نقطه پیک قرار گرفته است. تمایل نتانیاهو برای تداوم جنگ و وضعیت ویژه در اسرائیل و عدم رسیدگی به دلایل شکست بزرگ امنیتی در ۷ اکتبر پشتوانه اصلی امتناع این کشور از آتشبس دائم و یا طولانی است.
اگر در شرایط کنونی جنگ متوقف شود، احتمال ادامه حیات دولت کنونی اسرائیل ضعیف است. اما تداوم جنگ فرصت تنفس مصنوعی به نتانیاهو میدهد تا کماکان افکار عمومی اسرائیل را به نابودی حماس امیدوار نگه دارد و با کسب برخی موفقیتها توجیهاتی برای تداوم حکمرانی خود و متحدانش پیدا کند. اما ورای این تلاشها، امکان طولانی شدن جنگ با توجه به عواملی چون شرایط جهانی و منطقه و فشار دولت آمریکا و اتحادیه اروپا بر دولت اضطراری اسرائیل دور از انتظار است.
دولت اسرائیل، بر اساس اظهارات مقامات سیاسی و نظامی، در حال آمادهسازی برای حمله به شهر رفح و زدن ضربه بیشتر به توان نظامی و تشکیلاتی حماس است. به نظر میرسد هدف بنیامین نتانیاهو به دست آوردن یک پیروزی بزرگ در تضعیف حماس و آزادی شماری از گروگانها بدون انجام معامله است. او در برابر فشار دولتهای غربی برای خودداری از حمله به رفح، تسلیم نشده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
حمله هوایی محدود به رفح که با توجیه آزادی دو گروگان اسرائیلی انجام شد، منجر به کشته شدن دهها نفر از غیرنظامیهای فلسطینی شد. از آنجا که بیش از یک میلیون آواره فلسطینی در شهر رفح و حومه آن زندگی میکنند، طرح دولت اسرائیل برای ایجاد مسیر امن خروج، در سطح جهانی مورد قبول قرار نگرفته و نسبت به پیامدهای خطرناک تهاجم زمینی و هوایی هشدار داده شده است.
اما نوع واکنشی که دولت اسرائیل به پشتوانه افکار عمومی این کشور در عملیات تلافیجویانه "شمشیرهای آهنین" از خود نشان داد و اهداف بزرگی که در پیش گرفت، تبدیل به موانع سختی برای پیروزی در شدیدترین جنگ بعد از یوم کیپور در ۱۹۷۳ شد. به نظر میرسد دولت اسرائیل برنده جنگ غزه نخواهد بود. در نظرسنجیای که اخیرا موسسه سیاست یهودیان (Jewish People Policy Institute) انجام داده است، تعداد اسرائیلیهای مطمئن به موفقیت در جنگ نسبت به ماه اکتبر ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده و به نزدیک ۵۰ درصد رسیده است. در اثبات ناتوانی دولت اسرائیل در برد جنگ غزه در میانمدت، میتوان دلایل زیر را برشمرد:
-
استمرار موجودیت حماس
دولت اسرائیل از ابتدا اعلام کرد که هدف اصلیاش از عملیات نظامی گسترده نابودی حماس و پایین کشیدن آن از اریکه حکمرانی بر نوار غزه است. هدف دیگر نابودی تونلها و توان راهبردی حماس اعلام شده بود. از ابتدا هم معلوم بود که این اهداف بلندپروازانه بوده و ارتش اسرائیل چنین توانی ندارد. رون بن یشای، تحلیلگر نظامی روزنامه یدیعوت اخرونوت، به درستی دلیل ناتوانی در انهدام تونلهای زیرزمینی حماس را آگاهی و اطلاعات نادرست اولیه اعلام کرد. وی مدعی شد، ارتش اسرائیل تازه بعد از جنگ متوجه شد که تعداد تونلهای حماس پنج تا شش برابر بیشتر از برآورد اولیه است. اکثر تونلهای حماس دستنخورده باقی ماندهاند. میزان آنها بین ۷۰ تا ۸۰ درصد تخمین زده میشود. قدرت آتش و حجم تسلیحات حماس کمتر شده، اما هنوز در حدی وجود دارد که بتواند به درگیری نظامی ادامه بدهد. نهادهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل شمار نیروهای نظامی کشتهشده حماس را بین پنج تا ده هزار نفر اعلام کردهاند که در بیشترین برآورد در حد ۳۰ درصد کل پیکارجویان مسلح حماس است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
موقعیت حماس در بین فلسطینیها نیز بر اساس نظرسنجیها، به طور نسبی بهبود پیدا کرده است. به عنوان نمونه "موسسه فلسطینی برای تحقیق و پیمایش افکار عمومی" در ماه نوامبر سال ۲۰۲۳ یک نظرسنجی انجام داد که بر اساس آن، ۵۷ درصد از ساکنان غزه و ۸۲ درصد از ساکنان کرانه باختری از عملیات "طوفان الاقصی" حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حمایت کرده بودند. از این رو ساختارهای سیاسی و نظامی حماس آسیب جدی ندیده و حفظ شدهاند. اکثر گروگانهای اسرائیلی هم تاکنون آزاد نشدهاند. حتی اگر اسرائیل به رفح هم حمله کند، بعید به نظر میرسد قادر باشد توان نظامی و شبکه تونلی گسترده حماس را از بین ببرد. فرسایشی شدن جنگ برای حماس مزیت بیشتری دارد، چون به شیوه نامتقارن میجنگد. البته اگر جنگ متوقف شود، دستکم در کوتاهمدت حماس امکان حکمرانی مانند گذشته نخواهد داشت، اما ناروشنی شرایط باعث میشود تا بازگشت حماس به قدرت بعد از خروج اسرائیل در آینده یک سناریوی محتمل قابل اعتنا باشد.
-
آسیبپذیری نظامی و امنیتی اسرائیل
عملیات "طوفان الاقصی" آسیبپذیری امنیتی اسرائیل را آشکار و تصور شکستناپذیری آن در رویارویی نظامی را خدشهدار کرد. در مقاطع بعدی جنگ نیز این روند کماکان ادامه پیدا کرده است. اسرائیل نتوانست مزیت سابق خود در پیروزی سریع و ایجاد بازدارندگی کامل را برقرار کند. شمار تلفات انسانی بالا، هزینههای سنگین نظامی و آسیبهای شدید اقتصادی، از دیگر مشکلات اسرائیل هستند که ثبات و اقتدار آن در درازمدت را به چالش کشیده است. تاکنون نزدیک به هزار و پانصد نفر از شهروندان عادی و نیروهای نظامی اسرائیل کشته شدهاند. صدها هزار نفر دور از خانه و محل کارشان زندگی میکنند و زندگی در شکل عادی و قبلی برای برخی از شهروندان این کشور دور از دسترس شده است. این وضعیت مشوق درگیری نظامی برای تضعیف اسرائیل در یک پروسه تدریجی است. همچنین این تصور نیز که در یافتن راه حل نهایی منازعه، حماس قابل نادیده گرفتن نیست، در حال تقویت است.
-
تضعیف اسرائیل در افکار عمومی جهان
حملات کور گسترده و شمار بالای کشتهشدگان غیرنظامی فلسطینی که بر اساس آمار وزارت بهداشت غزه (وابسته به حماس) به ۲۹ هزار نفر نزدیک شده است، باعث شد تا خشونت غیرقابل قبول حماس در کشتار و اسارت غیرنظامیها به حاشیه برود. رصد کردن موضعگیریها در خاورمیانه و دنیا نشان میدهد که وضعیت کنونی اسرائیل در افکار عمومی دنیا بدتر از قبل شده است. مقابله خشونتآمیز با اسرائیل در کشورهای عربی و مناطق فلسطینی با حمایت بیشتری مواجه شده است؛ امری که در نهایت میتواند باعث تقویت موقعیت سیاسی حماس و جهاد اسلامی شود. در مناطق فلسطینینشین حمایت از مقابله مسلحانه و ناامیدی از راهکار صلح افزایش چشمگیر داشته است.
بیشتر بخوانید: پس از جنگ چه آیندهای در انتظار فلسطینیهای غزه است؟
به موازات، موقعیت محمود عباس و ساف هم در سطح قابل اعتنایی ضعیفتر شده است. مرزبندی ابومازن با رهبران حماس و درخواست از آنها برای آزادی یکطرفه گروگانهای اسرائیلی برای توقف جنگ تاثیری بر افکار عمومی فلسطینیان نداشته است. در عربستان سعودی نزدیک به ۹۰ درصد پاسخدهندگان به نظرسنجیها گفتهاند که با عادیسازی روابط با اسرائیل مخالف هستند. در یک نظرسنجی که آسوشیتدپرس و مرکز نورس در اواخر ژانویه سال جاری انجام دادهاند، بیش از ۵۰ درصد پاسخدهندگان آمریکایی گفتهاند که اسرائیل از حد مجاز و قابل قبول در تلافیجویی فراتر رفته است. علاوه بر این، نظرسنجی پیوستهای که موسسه یوگاو در بریتانیا از ابتدای جنگ تا الان انجام داده است، نشان میدهد که در شروع جنگ حامیان فلسطینیان ۱۲ درصد بیشتر از مدافعان اسرائیل بودهاند، اما در ماه ژانویه این فاصله به ۸ درصد برتری حامیان فلسطینیان تغییر کرده است. این نظرات در حالی است که در خارج از اسرائیل حمایت قابل اعتنایی از اقدامات تهاجمی دولت اسرائیل وجود ندارد.
-
برجسته شدن "مولفه فلسطین" در معادلات خاورمیانه
معادلات ژئوپولیتیکی و راهبردی خاورمیانه که در سالیان گذشته عمدتا حول شکاف دیرینه سنی – شیعه و درگیریهای فرقهای شکل گرفته بود، اکنون با یک شیفت معنادار مواجه شده است. گروههای اسلامگرای شیعی و سنی به هم نزدیکتر شدند. تنها داعش به مقابله خصمانه خود با گروههای شیعی نظامی و بنیادگرا ادامه داده است. روابط حماس با جمهوری اسلامی نیز تقویت شده است. علاوه بر این، همگرایی کشورهای عربی و مسلمان نیز در مهار اسرائیل و نگاه انتقادی به غرب رو به افزایش است. حماس الان مسئله و معضل دولتهای عربی نیست. برخی نیز چون ترکیه و قطر حمایت سیاسی میکنند. در عین حال جمهوری اسلامی تنها کشوری است که آشکارا حمایت نظامی، مالی، اطلاعاتی و تدارکاتی هم میکند.
اسرائیل قبلا در پیمان ابراهیم و نزدیک شدن به کشورهای عربی، بر روی تقابل با جمهوری اسلامی و "هلال شیعی" سرمایهگذاری کرده بود، در حالی که الان آن محور به حاشیه رفته است. دولت عربستان آشکارتر از قبل هر گونه توافق سیاسی و نظامی را منوط به تعهد به تشکیل دولت فلسطینی و تحقق مطالبات فلسطینیها کرده است. در شرایط جدید شکاف بین دو بلوک رقیب ایران و عربستان در منطقه به میزانی ترمیم شده و آنها در سطح کلان بر سر توقف جنگ غزه و اعطای امتیاز به فلسطینیها همگرا شدهاند. در حال حاضر در منطقه بیش از آنکه حساسیت بر سر ایران وجود داشته باشد، اتحادها حول کنترل اسرائیل در حال شکل گرفتن است و این امر رقابتهای قبلی را تا اطلاع ثانوی به محاق برده است.
-
تقویت گرایش به تشکیل دولت مستقل فلسطینی
دولت بایدن بر اساس نظرات حزب دمکرات و هزینههایی که دولت آمریکا در حمایت یکجانبه از اسرائیل انجام داده، در تلاش برای انجام یک معامله بزرگ در خاورمیانه است. عواملی چون "حمایت افکار عمومی دنیا از خواست فلسطینیها"، "افول موقعیت جهانی اسرائیل" و "نیاز آن به حمایت آمریکا" اهرمهای فشار بایدن هستند. البته نتانیاهو و راستگرایان اسرائیلی در برابر راهکار تشکیل دو دولت مقاومت میکنند. نتانیاهو اختلاف نظر و ناخشنودی خود از تحرکات میانجیگرانه دولت آمریکا را به این شکل اعلام کرد که اسرائیل برای حل و فصل دائمی منازعه با فلسطینیها، قاطعانه امر و نهی بینالمللی را رد میکند. اما کاهش حمایت دولت آمریکا وی را در مخمصه قرار میدهد. حتی اگر بایدن در رابطه با تشکیل دولت مستقل فلسطینی موفق نشود، باز حمایت از فلسطینیها در دولتهای دنیا رو به افزایش است و میتوان پیشبینی کرد که دولتهای جدیدی موجودیت دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت بشناسند. این وضعیت تندروهای اسرائیلی را بیشتر در تنگنا قرار خواهد داد.
بیشتر بخوانید: راهحل تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائيلی چقدر واقعبینانه است؟
بنابراین بر اساس عوامل یادشده، پیروزی قطعی اسرائیل در جنگ ناشدنی به نظر میرسد؛ امری که البته لزوما به معنای پیروزی حماس نیست. روند تحولات این احتمال را تقویت میکند که حماس قادر خواهد بود در برابر تهاجم سنگین نظامی اسرائیل مقاومت کند. حماس به لحاظ سیاسی نیز نه تنها هزینه بالایی در میان فلسطینیها پرداخت نکرده، بلکه این احتمال وجود دارد که به لحاظ سیاسی موقعیتش بهتر شده باشد. خرابیهای سنگین در باریکه غزه، بر اساس کارشناسی سازمان ملل، در حد ۲۰ میلیارد دلار برآورد شده است که در شرایطی کشورهای عربی و اتحادیه اروپا میتوانند هزینه بازسازی آن را تامین کنند و حماس از زیر فشار آن در آینده بیرون بیاید.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.