آسیا و اروپا، میدان نبرد نفتی آمریکا علیه ایران
۱۳۹۷ خرداد ۱۴, دوشنبهکاهش فروش نفت و بنبست انتقال درآمدها به داخل از مهمترین نگرانیهای جمهوری اسلامی ایران از شکست برجام و بازگشت تحریمهاست. این موضوع در "شروط" رهبر جمهوری اسلامی برای ماندن در برجام هم منعکس شده است.
بنا بر آمار رسمی، فروش نفت ایران در ماه گذشته میلادی (مه ۲۰۱۸) به ۷/ ۲ میلیون بشکه در روز رسیده است. یکچهارم نفت صادراتی ایران به چین میرود؛ هند با نزدیک به نیم میلیون بشکه در روز دومین مشتری نفت ایران است و کره جنوبی با ۳۳۰ هزار بشکه در روز در جایگاه سوم قرار دارد. ژاپن و ترکیه هم در حال حاضر روزانه حدود ۱۷۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد میکنند. با این حساب بیش از دوسوم – بیش از ۸/ ۱ میلیون بشکه – نفت صادراتی ایران راهی بازارهای آسیایی میشود.
اتحادیه اروپا، در مقایسه، روزانه تنها حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد میکند.
در این رهگذر واشینگتن برای برقراری "سختترین تحریمهای تاریخ" علیه ایران در گام نخست بر مشتریان اصلی نفت ایران متمرکز میشود که جملگی در آسیا نشستهاند.
بنا بر اعلام یک سخنگوی وزارت خزانهداری ایالات متحده، استیون منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا پنجشنبه گذشته (اول ژوئن/ ۱۱ خرداد) با وزیر دارایی ژاپن درباره احیای تحریمها علیه ایران گفتوگو کرده است. یک مقام ارشد وزارت دارایی ژاپن یک روز پیش از آن گفته بود که کشورش نمیتواند واردات نفت خود از ایران را بلافاصله کاهش دهد و تلاش میکند موافقت واشینگتن را برای مستثنیشدن توکیو از رژیم تحریمها جلب کند.
کره جنوبی که بیش از همه نفت سبک برای تولید سوخت وارد میکند، میگوید که پالایشگاههای این کشور به دلایل فنی نمیتوانند بلافاصله به سراغ فروشنده دیگری بروند. وزیر امور خارجه هند هم اخیرا اعلام کرد که کشورش فقط از تحریمهای سازمان ملل حمایت خواهد کرد نه از تحریمهایی که یک کشور وضع کرده باشد.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
نقش چین به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و دارای حق وتو، و همچنین به عنوان بزرگترین خریدار نفت ایران در این میان تعیینکننده است.
قویترین اهرم واشینگتن
امضاکنندگان اروپایی برجام همواره بر پایبندی خود به برجام تأکید کردهاند. برلین، لندن، پاریس در کنار بروکسل در عین حال مأموریت دشواری در پیش رو دارند: تضمین مالی مبادلات با ایران.
پرداخت پول نفت ایران به یورو – مانند تجربه هند – یک راه حل است، اما کدام موسسه مالی است که توان تأمین مالی دادوستد با ایران را داشته باشد، اما در بازار آمریکا حضور نداشته باشد یا به چرخه بینالمللی دلار وابسته نباشد؟ این قویترین اهرم واشینگتن برای اعمال فشار بر ایران است.
سفیر ایران در آلمان در اردیبهشتماه سال جاری در ششمین همایش تجاری و بانکی ایران و اروپا در تهران بار دیگر ایده تأسیس بانکهای اروپایی را مطرح کرده بود که فقط با یورو کار کنند. علی ماجدی در عین حال تصریح کرده بود که ۸۰ درصد مبادلات مالی دنیا با دلار صورت میگیرد و سهم یورو در این زمینه حداکثر ۱۴ درصد است. به این عبارت، بانکهایی که فقط با یورو کار کنند، کوچک خواهند بود و در عمل از پس تأمین مالی مبادلات با ایران برنمیآیند. سفیر ایران در آلمان گفته بود: «من با مقامات آلمانی در این ارتباط صحبت کردم و آنها عملا میگفتند که ابزاری و راهکاری برای مقابله با مجازاتهای آمریکا در زمینه پولی و بانکی ندارند و نمیتوانند در این زمینه کاری را انجام دهند».
همچنین تأسیس یک بانک یه سرعت صورت نمیگیرد و افزون بر این باید سرمایهگذارانی یافت که حاضر باشند پول خود را خلاف خواسته آمریکا در جهت تأمین مالی دادوستد با ایران به کار بندند.
پایبند نبودن ایران به قوانین بینالمللی مبارزه با تأمین مالی تروریسم و پولشویی مشکل دیگری است که بانکهای ایرانی را به شرکای مشکلسازی برای بانکهای بینالمللی تبدیل میکند. با وجود اینکه "گروه ویژه اقدام مالی" (FATF) برای جمهوری اسلامی اولتیماتوم تعیین کرده تا قوانین مبارزه با تامین مالی تروریسم و مبارزه با پولشویی را اصلاح و اجرایی کند، اتفاق نظر بر سر برنامه دولت در این زمینه وجود ندارد و مناقشه بر سر آن در بحثهای مجلس هم منعکس است.
پکن به تهران پیشنهاد میکند که پول نفت را به ارز چین – رنمینبی – بپردازد. مشکل اینجاست که ایران با این پول تنها میتواند از چین خرید کند؛ مشابه همان اتفاقی که پیش از امضای برجام و لغو تحریمها افتاده بود.
"جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی" (سوئیفت) یکی دیگر از گلوگاههای اعمال فشار بر ایران است. این نهاد اروپایی که مقر آن در بروکسل قرار دارد، همزمان با تحریمهای پیش از برجام دسترسی ایران به خدمات خود را قطع کرده بود. در صورت تکرار، ایران از نظر فنی از سیستم بانکی بینالمللی جدا میشود.
روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" مینویسد که اگر اروپاییها قادر شوند برجام را برای مدت کوتاهی هم که شده زنده نگه دارند، چندان هم به ضرر آمریکا نیست و تشدید بحران را که خواست واشینگتن هم نیست مانع میشود و خروج ایران ازاین توافق هم بلاموضوع بماند. زوددویچه در ادامه آورده است: «که دیپلماتهای آمریکایی معتقدند که واشینگتن نهایتا حرف و اراده خود را جا خواهند انداخت و طرفهای آسیایی خریدار نفت ایران به تدریج این خرید را کاهش خواهند داد. این به لحاظ زمانی فرصتی برای آمریکا هم هست که به تدقیق و تدوین تصمیم شتابزده و فاقد تدارکات ترامپ در خروج از برجام بپردازد، فشارها را بر ایران تشدید کند و استراتژی دقیقتری تدوین کند.»