کندز بخشی از استراتژی بزرگ طالبان در شمال است
۱۳۹۴ مهر ۱۵, چهارشنبهجنگجویان طالبان بعد از این که توسط نیروهای حکومتی از شهر کندوز عقب زده شدند، توجه خود را به ولایتهای همجوار در شمال متمرکز کرده اند. بعد از ضد حمله حکومت افغانستان در هفته گذشته، به نظر میرسد بسیاری شورشیان با غارت کردن موترها، اسلحه و مهمات کندز را ترک کرده اند.
در نتیجه جنگها حالا به ولایتهای تخار، بغلان و بدخشان گسترش یافته است که براساس گزارشها، شورشیان وارد برخی مناطق این ولایتها شده و بعضی ولسوالیها را برای مدت کوتاهی تصرف کردند.
این تحول هشداردهنده نشان دهنده استراتژی بزرگتر طالبان است که یا سلطه خود را در شمال محکم کنند و یا تصویری از هرج و مرج را به نمایش بگذارند و به این ترتیب، حکومت کابل را بیاعتبار سازند.
این اقدام همچنین این سوال را مطرح میسازد که آیا نیروهای حکومتی قادر خواهند بود از سقوط مراکز ولایتهای دیگر به دست طالبان جلوگیری کنند.
مایکل کوگلمن، کارشناس جنوب آسیا در موسسه "وودرو ویلسون" به دویچه وله گفت: «کندز در حقیقت بخش کوچکی از یک مساله بزرگتر است. مساله این است که طالبان تلاش میکنند تا فضای بزرگی برای نفوذ خود در یک منطقه مهم جیواستراتژیک ایجاد کنند.»
به گفته این کارشناس، در حالی که رسانههای جهان به جنگ کندز تمرکز کرده اند، طالبان نشان داده اند که توانایی تصرف بخشهای وسیع منطقه را دارند: «در درازمدت این مساله به اندازه سقوط کندز نگران کننده است، با توجه به این که تا همین اواخر شمال افغانستان پایگاه طالبان نبود.»
گسترش فعالیت یا راه اندازی هرج و مرج؟
حتی پیش از جنگ کندز نشانههای افزایش حملات طالبان در ولایتهای شمال شرقی افغانستان هویدا بود. مناطقی که مورد حمله قرار گرفته اند جاهایی اند که به نظر میرسند کنترول حکومت ضعیف است.
جسون کمپبل، تحلیلگر امنیتی در مرکز تحقیقاتی "رند" در این رابطه به مناطق دیگری مانند ولسوالیهای وردوج و جرم ولایت بدخشان، چهار دره و دشت ارچی ولایت کندز و بغلان جدید در بغلان اشاره میکند که طالبان در آنها فعالیتداشته، دست به حمله زده و مراکز ولسوالیها را تهدید میکنند.
فرنگیس کریمی، باشنده بغلان به دویچه وله گفت که بعد از تصرف سه روزه کندز توسط طالبان، خانواده او نگران برگشت دوباره این گروه است. او با بیان این که بسیاری مردم از ترس فرار کرده و به مزار شریف رفته اند، افزود: «اگر طالبان کنترول شهر ما را به دست بگیرند، همه آزادیهایی را که در سالهای گذشته به دست آورده بودیم از دست میدهیم.»
نارضایتی محلی
طالبان دست کم از 2013 میلادی به این سو در تلاش اند که به کمک جنگجویان خارجی در شمال افغانستان برای خود پایگاه ایجاد کنند. این مناطق به این دلیل برای شورشیان اهمیت استراتژیک دارند که نه تنها دروازه مناطق غنی از انرژی آسیای مرکزی اند، بلکه مسیر تجارت جهانی مواد مخدر طالبان را نیز تشکیل میدهند.
اما کمپبل شرح میدهد که احتمالاً گسترش ساحات فعالیت طالبان در شمال ممکن است با نارضایتی محلی از حکومت افغانستان نیز ربط داشته باشد: «در این منطقه مردمان پشتونی هستند که احساس میکنند ساختار حکومتی در محل شان در بهترین صورت غیرمنصفانه و در بدترین صورت یغماگر است. این اجتماعات سطحی از حمایتهای لازمی را برای طالبان فراهم کرده اند که نفود خود را در شمال حفظ کنند.»
این تحلیلگر امنیتی میافزاید که گزارشهایی از چندین سال قبل وجود دارد که برخی غیرپشتونهای ناراضی در شمال مانند ازبکها و تاجیکها از شورشیان طرفداری کرده اند. و شورشیان دیگری سال گذشته بعد از این که از وزیرستان شمالی رانده شدند، به طالبان در افغانستان پیوستند.
در واقع مجاورت شمال افغانستان با آسیای مرکزی نیز ممکن است نقش کلیدی در قاطعیت طالبان در شمال بازی کرده باشد. کوگلمن میگوید: «آسیای مرکزی دارنده شماری از گروههای تروریستی متحد با طالبان مانند جنبش اسلامی ازبکستان است که در چند سال گذشته حضور را در مناطق اطراف کندز تثبیت کرده است.»
بحران اعتماد
عتیق الله امرخیل، جنرال پیشین اردوی ملی افغانستان میگوید که حکومت برای جلوگیری از سقوط دیگر مراکز ولایتها باید به ریشه مشکل رسیدگی کند: «کابل باید ملیشهها و جنگسالاران محلی را زیر کنترول بیاورد. چیزی که ما میدانیم این است که در ولایت کندز این ملیشههای محلی از مردم پول و زمین میگیرند، و به این دلیل است که برخی باشندگان آن طالبان را به آنها ترجیح میدهند.»
او میافزاید که اگر به این مشکل رسیدگی نشود، دیگر ولایتها مانند فاریاب، تخار و بدخشان نیز سرنوشت کندز را تجربه خواهند کرد. به گفته او، نیروهای امنیتی حالا بیشتر از هر زمان دیگری به حمایت مردم نیاز دارند: «بهترین راهی که مردم میتوانند با حکومت کمک کنند این است که معلومات را با آنها شریک سازند.»
اما تهاجم طالبان در شمال ضربه بزرگی بر حکومت وحدت ملی اشرف غنی در یک سال کاریاش وارد کرده است. عمر حمید، رئیس بخش آسیا پاسیفیک ارزیابی خطرات کشورها در موسسه جهانی "آی ایچ اس" میگوید: «بحران اعتماد قبلاً در افغانستان وجود داشت، اما سقوط کندز آن را تشدید کرد و همچنین توجهات بین المللی را به ضعف حکومت افغانستان جلب کرد.»
کمبودیهای امنیتی
این حملات علامتی به حکوت افغانستان فرستاد مبنی بر این که طالبان حتی در خارج از پایگاههای سنتیاش در جنوب و شرق، هنوز هم یک دشمن نیرومند است. این حملات نشان داد که نیروهای حکومت افغانستان در بخشهای لوجستیکی، نیروی هوایی و جمع آوری اطلاعات کاستیهایی دارند. کوگلمن گفت: «با توجه به این کاستیها، نمیتوانیم تصور کنیم که نیروهای امنیتی افغانستان شهر از دست رفته را به سرعت پس بگیرند و یا آن را پیشبینی کنند. مدیریت این مسایل فراتر از توانایی نیروهای امنیتی افغانستان است.»
عمر حمید دیدگاه مشابهی دارد: «ما چنین ارزیابی نمیکنیم که نیروهای دولت افغانستان احتمالاً یک شبه سقوط کنند، اما حادثه کندز نشان داد که نیروهای دولتی در بهترین صورت میتوانند وضعیت کنونی کشور را حفظ کنند. آنها نمیتوانند در منازعه با طالبان پیروزی به ارمغان بیاورند.»