1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

چرا پیکنگ از روند صلح افغانستان حمایت می‌کند؟

گابریل دومینگویز / رسول رحیم۱۳۹۳ بهمن ۲۵, شنبه

پیکنگ ابراز آمادگی کرده است تا از حکومت افغانستان در گفتگوهای صلح با طالبان حمایت کند. وانگ یی، وزیر خارجه چین در سفری به اسلام آباد، کمک کشورش را برای ایجاد ثبات دوامدار از طریق تلاش های حکومت افغانستان پیشکش نمود.

https://p.dw.com/p/1Ebpt
Chinas Außenminister Wang Yi in Pakistan
عکس: A. Qureshi/AFP/Getty Images

وزیر خارجه چین این مطلب را در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سرتاج عزیز مشاور امنیت ملی پاکستان در اسلام آباد ابراز داشت. وانگ یی گفت که چین خواستار این است تا اسلام آباد یک نقش رهبری کننده در حل منازعات در افغانستان بگیرد. او خاطر نشان کرد که «پاکستان یک کشور مهم برای افغانستان است» و « دسترسی ویژه ای به آنجا دارد».

یی اظهار داشت که برای ثبات دوامدار افغانستان «آشتی ملی با قاعده وسیع و فراگیر» لازم است و افغانستان در این پروسه به حمایت بین المللی ضرورت خواهد داشت.

به گفته وانگ یی، اکنون که ماموریت جنگی ناتو پایان یافته است، زمان کمک به افغانستان برای بیرون رفت از ده ها سال منازعه و فقر می باشد: «جامعه بین المللی نیاز دارد تا کمک و ترغیب کند. چین آماده است تا نقش سازنده ای بازی نموده و هر وقتی که لازم باشد برای جناح های مختلف افغانستان تسهیلات مقتضی را فراهم سازد.»

اندریو سمال از بخش آسیای مرکز تحقیقاتی امریکایی "جرمن مارشان فند" می‌گوید که اولویت اصلی چین است که گروه‌های افراطی چین را هدف قرار ندهند و شورشیان اویغور را حمایت نکنند.

دویچه وله: چرا حالا چین حمایتش را از مذاکرات صلح پیشکش می کند؟

اندرو سمال: در چند سال اخیر چین به طور فزاینده ای در مورد تاثیرات کاهش نیروهای غربی در افغانستان نگران است. این کشور از آن ترس دارد که برهم خوردن اوضاع در آنجا شاید تاثیرات بی ثبات کننده بر شین جیانگ، ایالت ناآرام شمال غربی و منطقه وسیع تر داشته و بلند پروازی های این کشور را برای «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و جنگ نیابتی بین پاکستان و هند ضربت بزند.

در سال های 1990 افغانستان پناهگاه امنی برای پیکارجویان اویغوری بود و پیکنگ نگران است که مبادا این وضع تکرار شود. بنابراین، یگانه راه حل را در حل و فصل سیاسی بین جناح های مختلف در افغانستان می بیند.

Andrew Small
سمال: چین در مورد تاثیرات کاهش نیروهای غربی در افغانستان نگران استعکس: GMF

با توجه به تلاش های آشتی جویانه ناکام قبلی و مناسبات منحصر به فرد با برخی جناح های خارجی کلیدی در این منازعه، به خصوص پاکستان، چین خود را مکلف می داند تا نقش سیاسی بزرگتری در کمک به یافتن راه حلی به عهده بگیرد.

دویچه وله: کابل چه واکنشی به این «پیشکش حمایت» نشان داده است؟

اندرو سمال: کابل در قبال این پیشکش واکنش مثبتی نشان داده است. چین رسماً در سال گذشته، در کنفرانس وزرای "قلب آسیا" در پیکنگ چنین پیشنهادی کرد، قبلاً به طور غیررسمی با جناح های مختلف موضوع را مطرح نموده بود. از چشم انداز حکومت افغانستان، این پیشکش چین بهترین چشم انداز برای تضمین این مساله است که پاکستان در پروسه آشتی نقش برهم زننده بازی نکند.

کابل امیدوار است که اسلام آباد در صورتی که [چین] یعنی نزدیکترین دوست و حامی اش، میانجی اصلی باشد، در مقایسه با یک پروسه صرف افغانی و یا ابتکاری با حمایت ایالات متحده امریکا، در قسمت تضعیف این گفتگوها احتیاط کند.

برخی در حکومت افغانستان در مورد مذاکرات برای آشتی با طالبان درکل دچار شک و تردید اند، اما کشاندن چین به نقش بزرگتر سیاسی و اقتصادی در افغانستان هدف اساسی حکومت غنی است.

دویچه وله: چین چه چیزی را به میز مذاکره برای تسهیل پروسه آشتی می کشاند؟

اندرو سمال: چین چندین امکان دارد. این کشور یگانه قدرت خارجی است که مناسبات کاری نیک با همه جناح های داخلی و خارجی این منازعه، یعنی حکومت افغانستان، طالبان، نیروهای ائتلاف شمال پیشین، پاکستان، ایران، عربستان سعودی، روسیه، کشورهای آسیای مرکزی و غرب دارد و به این کشور موقعیت یک میانجی بیطرف نادر را می دهد.

استثنای قسمی در اینجا هندوستان است، اما چین از نزدیک با دهلی جدید کار می کند تا اطمینان بدهد که هردو جانب علایق مشترکی در افغانستان دارند. همچنان این کشور ادعا می کند که از 11سپتمبر 2001 به اینسو با رهبری طالبان روابطش را ادامه داده است، و این یک آشنایی سیاسی در سطح غیر معمول با این شورشیان می باشد. بنابراین پیکنگ می تواند با استفاده از وزنه دیپلوماتیک و اقتصادی اساسی اش موجب حمایت از این پروسه شود.

توانایی های بالقوه چین برای تعهدات اقتصادی جدی در بخش های خاص این کشور به آن معناست که این کشور می تواند به طور موثری یک سهم صلح را به جناح های مختلف پیشکش کند. در صورت ضرورت این کشور همچنان می تواند بر کشورهایی اعمال فشار کند که از لحاظ تاریخی حامی پروسه آشتی می باشند. با اینهم، این منطقه ای نیست که چین درگذشته چنین نقش سیاسی ای داشته بوده باشد، بنابراین می خواهد با آن محتاطانه برخورد کند، زیرا یک حوزه بدون آرامش برایش می باشد.

دویچه وله: چین انتظار چه دستاوردی را از تسهیل این مباحثات دارد؟

اندرو سمال: چین ترجیح می داد که دیگران این وظیفه را بردوش گیرند، اما چندان علامت برای موثر شدن این پروسه احتمالاً بدون دخالت آن ها وجود نداشت. چشم اندازهای موفقیت به خصوص در کوتاه مدت اندک است و احتمال آن وجود داشت که هرگاه چین مسائل را به حال خودش رها می کرد، با خطر سیاسی مواجه می شد.

موقعیتی که بتواند در مذاکرات اعمال نفوذ کند امتیازاتی دارد، اما در واقعیت امر هنگامی سودمند تمام می شود که پروسه آشتی واقعاً موفق گردد و به ثبات حاشیه غربی چین کمک کند و خطرات برهم خوردن ثبات در منطقه را مرفوع کند. چنین امری برای پیکنگ بیشتر بردن یک بار سنگین مسئولیت است تا یک فرصت مساعد باشد.

دویچه وله: شما مناسبات چین با افراطیون اسلامگرا و به ویژه طالبان را چگونه توصیف می کنید؟

اندرو سمال: طرز برخورد چین با افراطیون اسلامگرا از گروهی تا گروه دیگر فرق می کند. با برخی از این گروه ها مانند طالبان پاکستانی و یا "دولت اسلامی" یا داعش سابق این مناسبات آشکارا خصمانه است. دیگران مانند القاعده مصلحت را در آن می بیند تا از مناسبات منازعه برانگیز با چین خودداری کند. در حالی که با شماری از گروه ها به شمول طالبان افغانستان، چین مناسبات مستقیم را ادامه داده و برخی ترتیبات کاری را به وجود آورده است.

اولویت نهایت مهم چین عبارت است از اینکه که افراطیون اسلامگرا چین را هدف قرار ندهند و از پیکارجویان اویغوری حمایت نکنند. در مقابل چین برای شان تا حدی مشروعیت سیاسی، یک مقدار پول و حتا گاهی اسلحه پیشکش می کند.

Xi Jinping mit Nawaz Sharif Archiv 08.11.2014 Peking
سمال: از نظر چین پاکستان در این پروسه نقش اساسی داردعکس: Getty Images/P. Song

چین براساس همین سیاست به توافقی با ملا محمد عمر در دوران حکومت طالبان در افغانستان رسید که بخش زیاد آن تا هنوز ادامه دارد. در جریان دوران تبعید طالبان در پاکستان، پیکنگ به نشست های مخفی با آن ها ادامه داد، که در سال های اخیر افزایش یافته است.

در عین زمان چین نمی خواهد به دوران حاکمیت طالبان برگردد و تا اندازه ای از سقوط حکومت پیشین طالبان احساس آرامش کرد. این که پیکنگ در تماس هایش با آن ها هرچه بکند، نیروهای افراطی اسلامگرا در منطقه بلا اجتناب یک منبع الهام و حمایت عملی برای پیکارجویان اسلامگرا در خود چین می باشند. پیکنگ به طور خاص در مورد نسل نو طالبان نگران است و ترس از آن دارد که سرانجام شورای کویته شاید قادر به کنترول آنها نباشد.

دویچه وله: در این مذاکرات از پاکستان انتظار بازی کردن چه نقشی می رود؟

اندرو سمال: نقش پاکستان در این مذاکرات بسیار مهم و حساس خواهد بود و با همه حرف هایی که در مورد «ملکیت افغانی بودن و زیر رهبری افغان بود» این پروسه گفته می شود، قسماً پاکستان نیز مالکیت آن را دارد. با پایگاه گرفتن رهبری طالبان در پاکستان و حمایت اسلام آباد از آن ها، به طور اجتناب ناپذیری نتیجه چنین می باشد. مقامات پاکستانی هیئت طالبان را در پیکنگ همراهی می کردند و در همه مذاکرات چین با طالبان با آن ها بودند و دخالت چین به آن معناست که برای آن ها (پاکستان) یک چوکی در میز مذاکرات تضمین شده است. در عین زمان نقش گسترده پیکنگ، آن ها را زیر یک نوع فشار قرار می دهد.

در گذشته پاکستان قادر بود گفتگوها را از مسیرش منحرف گرداند تا پژواک واقعی نداشته باشد. اکنون چین روشن می گرداند که اگرچه قدر علایق با پاکستان را می داند، اما این کشور می خواهد که رهبری اش به ثبات کمک کند تا از منافع چین نیز حراست شود.

دویچه وله: واکنش احتمالی کشورهای همسایه و ایالات متحده امریکا نسبت به نقش بالقوه آینده چین در افغانستان چگونه خواهد بود؟

اندرو سمال: ایالات متحده امریکا از چین تقاضا می کند که برای یک مدت نقش بزرگتری در افغانستان بگیرد. هر دو جانب در آنجا به یک اندازه غیرمعمول علایق مشترک دارند و این یک بخش جهان است که نقش ادعایی چین از دیدگاه ایالات متحده امریکا خوب نگریسته می شود.

شاید افغانستان یک مورد منفرد در ساحه سیاست خارجی باشد که دو جانب از بسیار نزدیک همکاری می کنند. شک و تردید هند در برابر چین باقی است، اما از اینکه چین نگرانی اش از ناحیه پیکارجویان را بسیار جدی می گیرد، آشکارا استقبال خواهد کرد، چون به طور بالقوه ای وجوه رفتار پاکستان را دچار محدودیت می سازد.

Taliban
سمال: برخورد چین با افراطیون اسلامگرا از یک گروه تا گروه دیگر فرق می کندعکس: dapd

البته در درازمدت، وقتی که همه چیز ثبات یابد، مانند شرق آسیا، افغانستان و منطقه وسیع تر می تواند به یک ساحه رقابت استراتژیک دیگر با چین تبدیل شود. اما در کوتاه و میان مدت تقریباً همه جناح ها مشتاق اند که شاهد برداشتن این بار توسط چین باشند. هیچ کس توهمی در مورد موفقیت چین در جایی ندارد که دیگران مبارزه کرده اند، اما دخالت بیشتر چین واقعاً چیزی است که منفعت بالقوه به همه جناح ها می رساند.

اندرو سمال عضو "جرمن مارشال فند" ایالات متحده امریکا و مولف کتاب "محور چین – پاکستان: جیوپولتیک جدید آسیا" می باشد.

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

نمایش مطالب بیشتر