پوتين اتهام بدمعاملگي درصادرات گاز به اروپا را رد مي کند
۱۳۸۷ دی ۲۰, جمعهپوتين گفت:
"اينکه ما خود در آسياي مرکزي 340 دالر به هر 1000 مترمکعب گاز مي پردازيم و همين مقدار گاز را به اوکراين به قيمت 250 دالر عرضه مي کنيم، پس چگونه بايد اين را ارزيابي کرد ، هرگاه اين يک چنين قرارداد را امضا نکند؟ پس فشار سياسي از جانب ما چه معنايي دارد؟"
به اين وسيله پوتين نمي خواهد خشمش را بپوشاند. اينکه روسيه اين بار بيشتر از گذشته به اين دليل مورد انتقاد قرار مي گيرد که به عنوان صادر کنندۀ انرژي قابل اعتماد نيست و از گاز به عنوان ابزار سياسي استفاده مي کند، او را بيش از پيش خشمگين مي سازد. او به اين دليل همواره از خبرنگاران سوال مي کند که پس اين همه پيشنهادهاي مصالحه آميز شرکت گازپروم را چگونه بايد ارزيابي کرد؟ و آيا اين اوکرايين نبوده است که موجب بي نتيجه ماندن مذاکرات شده است؟
او در بارۀ موقف اکراين به خبرنگاران گفت:
"آنها نمي خواهند امضا کنند. آنها نمي خواهند قيمت گاز را پرداخت نمايند. اين تمام مساله است."
پوتين به خبرنگاران گهنامهء دقيقي از حوادث را پيشکش مي کند تا درمسالۀ مورد بحث جانب مقصر را روشن سازد. به طورمثال: پوتين توضيح مي دهد که در ششم جنوري چه اتفاقي افتاده است. در صبح اين تاريخ نخست وزير بلغاريا و رومانيا به او تيليفون کردند. آنان شکايت کردند که مرکز ذخيره آن ها گاز دريافت نمي کند: پوتين مي گويد:
"من توجه شما را به اين امر جلب مي کنم که در اين روز گاز به اين کشور ها جريان داشته است و اروپاي مرکزي گاز دريافت مي کرده است. فقط به بالکان گاز نرسيده است. سخن زدن از اين به کلي پوچ و احمقانه است که روسيه گاز را قطع کرده است. پس گاز به اروپايي مرکزي بايد از کجا آمده باشد، اگر نه از شبکه هاي ما؟"
او تاکيد کرد که اين روسيه نيست که انقال گاز را قطع کرده است، بلکه اکراين است که به تدريج پايپلاين ها را مسدود ساخته است و خود از گاز استفاده مي کند. اين بعد از آن بود که روسيه واکنش نشان داد. پوتين نه تنها رهبري اوکرايين را به ناتواني متهم مي سازد، بلکه پا را از آن فراتر نيز مي نهد ومي گويد:
"متاسفانه ما بايد از يک درجۀ بالاي فساد نيز سخن بگوييم. براي من چنين به نظر مي آيد که براي رهبري اوکرايين قيمت گاز به خودي خود اهميت ندارد، بلکه اين رهبري مي خواهد سود سهمي دريافت کند و براي اهداف خود از آن استفاده کند."
پوتين علاوه کرد که مساله ديگر، مبارزه سياسي ميان يوشچينکو رييس جمهور و تيموشينکو نخست وزير است. و رنج اين مبارزه قدرت را بايد حالا اروپا نيز متجمل گردد.