وقتی ناکامی در صنف تبدیل به یک آرزو میشود
۱۴۰۱ آذر ۱۴, دوشنبهآسیه آرین روزهای آخر صنف ششم را در مکتبی در کابل و ظاهراً آخرین روزهای مکتب را تجربه میکند. چون با ختم این سال تعلیمی، دیگر اجازه مکتب رفتن را ندارد.
خانوادهاش میگوید که آسیه در آخرین روزهای صنف ششم، انس بیسابقه به لباسهای مکتباش پیدا کرده است. او این روزها برخلاف معمول چپن سیاه، چادر سفید، جوراب سیاه و بوتهای سیاه خود را که در مکتب میپوشد، بیشتر از گذشته مرتب میکند. او میخواهد این لباسها را نگه دارد تا بتواند لحظات خوب شش سال مکتب را در ذهن خود زنده کند.
این دختر ۱۲ ساله با سایر همصنفیهای خود فقط چند روز دیگر مهمان صنف است. اگر تغییری در تصمیم طالبان وارد نشود، او و تمام همصنفیهایش اجازه ندارند سال آینده به مکتب بروند. او گاهی حتی آرزو میکند که کاش ناکام بماند تا بتواند سال آینده صنف ششم را تکرار کند. اما از آنجایی که تا حالا نمره عالی داشته و نزد معلماناش به عنوان یک شاگرد ممتاز شناخته میشود، فکر نمیکند این خیالپردازی کارساز باشد.
طالبان تا حالا به همه درخواستهای داخلی و بینالمللی برای بازگشایی مکاتب متوسطه و لیسه دخترانه پاسخ منفی داده اند. مقامهای این گروه هرچند اظهارات ضد و نقیض در مورد آموزش دختران دارند، اما هیچ تصمیم امیدبخشی برای ادامه آموزش دختران گرفته نشده است.
آسیه میگوید روزی که نظام جمهوری سقوط کرد، ترس داشت که مبادا بعد از این اجازه درس خواندن نداشته باشد، ولی فکر نمیکرد این تصور ترسناکش به حقیقت مبدل شود.
طالبان سال گذشته وعده داده بودند که در شروع سال تعلیمی جدید، همه دختران میتوانند به مکتب بروند. در روز شروع سال تعلیمی جدید، آسیه با خواهرش که صنف هفتم مکتب بود عازم مکتب شدند، اما خواهرش مجبور شد پس از لحظاتی به خانه برگردد، چون مکاتب متوسطه و لیسه دخترانه دوباره مسدود شدند.
مریم آرین، مادر آسیه وضعیت دخترش را چنین بیان میکند: «چند روز دیگر از مکتب رفتن آسیه باقی مانده. آخرین امتحانات صنف ششم شروع شده. دخترم حال خوش ندارد و همیشه از آینده خود نگرانی میکند. اول زیاد برای دخترانم دلداری میدادم اما حالا توان آن را هم ندارم.»
دختران محروم از مکتب یک و نیم سال اخیر را با سختی و مشقت سپری کرده اند. گیتی بارز، دختر ۱۳ سالهای که یک سال شد مکتب نرفته است، میگوید: «این یک سال بسیار مشکل سپری شد. هیچ کار مفید برای خود و آیندهام انجام داده نتوانستم.»
گیتی، باشنده هرات، از این وضعیت بسیار ناراض است و میگوید طالبان حداقل به دختران اجازه دهند تا درس بخوانند: «طالبان نمیتوانند حرف مردم را ناشنیده بگیرند. ما همه میخواهیم درس بخوانیم. مکاتب باید باز شوند.»
گیتی بارز سال گذشته صنف ششم را به این امید به پایان رساند که شاید بتواند به مکتب رفتن ادامه بدهد. او خاطرات روزهای پایانی صنف ششم را به یاد میآورد و میگوید: «من و همصنفیهایم یک روز با سرمعلم صحبت کردیم و برایش گفتیم آیا اجازه خواهیم داشت [برای صنف هفتم] مکتب بیاییم یا خیر؟ سرمعلم ما گفت که حالا طالبها تغییر کرده اند، هیچممانعتی نخواهد بود و شما خواهید توانست به درسهای تان ادامه بدهید.»
اما از آن زمان یک سال گذشت و از باز شدن مکتبهای متوسطه و لیسه دخترانه به عنوان نشانه تغییر طالبان خبری نیست. گیتی میگوید: «نه تنها من، بلکه تمام دخترانی که در این مرحله قرار میگیرند، آرزو دارند اجازه رفتن به مکتب را داشته باشند. هیچ راه حل دیگری نیست جز این که بخواهیم ناکام بمانیم.»
این دانشآموز امید را از دست نداده است و هنوز هم به این فکر میکند که روزی دروازههای مکتب باز خواهند شد و او دوباره با همصنفیهایش یکجا به درس و تعلیم ادامه خواهد داد.
میرویس بارز، پدر گیتی میگوید برای یک پدر بسیار دردآور است که دخترش نتواند درس بخواند. او تاکید میکند که درس خواندن کدام امتیازی نیست که مردم از طالبان توقع داشته باشند، بلکه «حق اساسی دختران» است.
تامین حقوق زنان و دختران به خصوص حق تعلیم و تحصیل یکی از خواستهای کلیدی جامعه بینالمللی از طالبان است. صدها هزار دختر افغان بیصبرانه در آرزوی روزی اند که خبر بازگشایی مکاتب متوسطه و لیسه را بشنوند. کسی نمیداند که آیا این آرزو برآورده خواهد شد یا نه.