هشتمين سالروز جنگ عراق ، لشکر کشي اي که بر مبناي دروغ استوار بود
۱۳۸۹ اسفند ۲۸, شنبهجورج دبليو بوش، رييس جمهور آن زمان ايالات متحده امريکا به تاريخ 19 مارچ سال 2003 در يک سخنراني تلويزيوني خطاب به مردم امريکا با هيجان چنين گفت:
«در اين لحظه نيروهاي ايتلاف و ايالات متحده امريکا در نخستين مرحله عمليات نظامي هستند. هدف از اجراي اين عمليات خلع سلاح عراق، آزاد ساختن مردم و حفظ دنيا از يک خطر بزرگ است...».
بوش در کاخ سفيد از آغاز يک «لشکرکشي» خبر داد. ايالات متحده امريکا مي خواست همراه با 35 کشور ديگر صدام حسين، ديکتاتورعراق را ازقدرت براندازد و نقشه هاي اذعان شده او را براي ساخت سلاح هاي کشتار جمعي نقش بر آب کند.
تقريباً هيچکدام از اين گفته ها برپايه حقيقت نبودند و رييس جمهور امريکا اين را بايد مي دانست. اما جورج دبليو بوش، از سپتمبر سال 2001 به بعد زيرفشار بود و بايد در زمينه مبارزه با تروريسم بين المللي موفقيت هايي ارائه مي کرد. به اين ترتيب يک ارتباط ثابت نشده و غيرقابل اثبات بين صدام حسين و القاعده طراحي مي شود. به ويژه عراق که مدت زيادي از واشنگتن در برابر ايران حمايت کرده بود، به عنوان خطري براي تمام منطقه جلوه داده مي شود.
دليل اين امر اشغال کويت توسط عراق در سال 1991 بود. جرج بوش پدر اشغال کنندگان را بيرون راند و سازمان ملل متحد تحريم هاي شديد و کنترول تجهيزات عليه عراق را وضع کرد. اما مدارکي در زمينه تلاش براي ساخت سلاح هاي کشتار جمعي وجود نداشت. همچنين کولين پاول، وزير خارجه آن زمان ايالات متحده امريکا، نمي تواند مدارکي براي ادعاي خود عرضه کند. او مي گويد:
« يکي از نگران کننده ترين مسائلي که در دوسيه حجيم درباره سلاح هاي بيولوژيکي عراق به چشم مي خورد، اين است که براي توليد مواد موثر بيولوجيکي جاهاي سيار وجود دارد».
پاول سخنراني را ايراد مي کند که سازمان استخبارات مرکزي ايالات متحده امريکا يا سي آي اي نوشته است و بوش نيز از آن براي توجيه اقداماتش در زمينه عراق استفاده مي کند. اين در حالي است که مسائل اصلي – به طور مثال مساله آزمايشگاه هاي سيار اسلحه هاي بيولوژيکي – تخيلات يک شهروند عراقي فراري است که توسط سازمان استخبارات آلمان بازجويي مي شود و تنها در سال 2011 است که به دروغ هاي خود اعتراف مي کند.
کولين پاول، وزير خارجه آن زمان ايالات متحده امريکا، مدت ها است که از سخنراني خود در سازمان ملل به عنوان «سياه ترين ساعت» زندگي خود ياد مي کند. اما او در سال 2003 خط مشي سي آي اي را رعايت مي کند و از جرج بوش حمايت مي کند.
در حالي که بوش پدر، ائتلاف گسترده اي را براي آزاد ساختن کويت متحد کرده بود، جرج دبليو بوش پسر، بايد تمام تلاش خود را مي کرد تا به نتيجه اي شبيه آن مي رسيد. گرچه توني بلير، نخست وزير بريتانيا، متحدي وفادار بود.
اما اصطلاح «ائتلاف داوطلبان» که او از آن استفاده مي کند، کمي مبالغه آميز است: کشورهاي کوچکتر براي سهم گيري در جنگ تحت فشار گذاشته شدند، فرانسه و آلمان از شرکت در جنگ خودداري مي کردند. گرهارد شرودر، صدراعظم آن زمان آلمان فدرال مي گويد:
«من واضح گفتم که کشور آلمان نمي تواند با مشروعيت جنگ موافقت کند».
اما با اينهم جنگ روز 19 مارچ سال 2003 آغاز مي شود. هشت سال پس از آن نيز نيروهاي ايالات متحده امريکا هنوز در عراق هستند. نيروهاي ائتلاف تقريبا 5 هزار تن را از دست داده اند. ائتلاف جنگ عراق مدت ها است که از هم پاشيده است. شمار قربانيان در بين ارتش صدام تا 45هزار تن برآورد مي شود. شمار قربانيان جاني بين مردم غيرنظامي تنها در سه سال نخست جنگ 750هزار تن تخمين زده مي شود. جرج دبليو بوش، روز 19 مارچ سال 2003 چه گفته بود؟
«...خلع سلاح عراق، آزاد ساختن مردم و حفظ دنيا از يک خطر بزرگ....».
پيتر فليپ / مهرنوش انتظاري
ويراستار: رسول رحيم