نوروز، جشنی برای سپاسگزاری از نعمت ها
۱۳۹۴ فروردین ۱, شنبهمردم افغانستان این جشن را یکی از میراث های فرهنگی شان می دانند و زنده نگه داشتن این سنت را جزو افتخارات شان می دانند. خانم بهارت صابر، شاعر و نویسنده افغان، نوروز را یک عید آریایی خوانده و برگزاری این عید را یک اصل فرهنگی، نمادی از منطق طبیعت و بزرگداشت از ارزشی تاثیرگذار بر زندگی بشر می داند.
اما این روز ها در صفحات اجتماعی بعضا نظریه های دیده می شوند که نوروز را حرام می دانند. خانم بهارت به صدای آلمان در مورد گفت: «من فکر می کنم که این حرف ها بیشتر عقده ها اند، ایستادگی در برابر فرهنگ ها نه جایی را می گیرد و نه هم موثر است. به دلیل اینکه در هیج جای از دین اسلام یا دینی که ما پیروی اش را می کنیم گفته نشده که انسان با زایش دوباره طبیعت شادی نکند. انسان با زایش دوباره زندگی خوشی نکند.»
بهارت نماد هفت میوه یا هفت سین را نشانی از استفاده لازم از طبیعت تعریف کرده و نمادی از برخورداری نعمت های فراوان در یک سال پیش رو می داند. به باور برخی ها تجلیل از نوروز به نوعی سپاسگزاری از خداوند برای دادن این همه نعمت به بشر می باشد.
حتی شماری از عالمان دینی و اعضای مجلس نمایندگان افغانستان نیز اخیرا با صدور اعلامیه ای نوروز را یک فرهنگ کهن خوانده و گفته اند که جشن گرفتن این روز از دیدگاه شرعی مانعی ندارد. آنها تبلیغات منفی را علیه برگزاری جشن نوروز و سال نو خورشیدی، برآمده از دیدگاه شماری از ملا امامان مساجد می خوانند که آگاهی کافی از آن ندارند.
خانم حبیبه صادقی، نویسنده افغان نیز نوروز را یک جشن باستانی تعریف کرده و می گوید که این جشن در کشورهای مختلف با تفاوت هایی برگزار می گردد: «مثلا در ایران هفت سین است و در افغانستان هفت میوه. ما جهنده سخی شاه مردان را در مزار شریف، کابل و سایر زیارت گاه های دیگر بالا می کنیم، به این معنی است که ما مقام پهلوانان خود را ارج می نهیم. روایت هایی وجود دارد که این روز مصادف با روز به تخت خلافت نشستن حضرت علی نیز بود.»
در افغانستان نامزدها و زوج های جوانی که هنوز عروسی نکرده اند به هم تحفه های نوروزی، شرینی، ماهی و جلبی می برند و از نو روز تجلیل می کنند. اما در ایران دختران و پسران جوان در روز نوروز سبزه گره می زنند و برای آغاز یک زندگی جدید پربار و سبز نیت می کنند.
امروزه نوروز تقریبا به یک جشن بین المللی تبدیل شده است. اما واقعا خاستگاه نوروز کجا بوده و فلسفه وجودی اش چیست؟
یعقوب یسنا، استاد دانشگاه و پژوهشگر زبان فارسی می گوید: «من فکر می کنم که جشن نوروز فراتر از حوزه زبان فارسی می رود. این جشن از دوره اساطیر بشر به دوره تاریخی و دوره امروزی رسیده است. اگر از نظر خاستگاه به جشن نوروز فکر کنیم، بیشتر به فرهنگ سومری ارتباط می گیرد.»
به گفته وی جشن خلقت یا آفرینش در سومر باستان، همراه با ترانه سرایی منظومه های آفرینش در حضور همه مردم و پادشاه برگزار می شد و پس از اضمحلال سومری ها که 3000 قبل از میلاد در عراق امروزی تمدنی را سامان داده بودند، به بابلیان و بعد از آن به هخامنیشیان انتقال یافت و امروز به دست کسانی رسیده است که آن را جشن می گیرند.
به باور یسنا نوروز در گذشته ها تنها یک جشن نبود، بلکه یک آیین بود و مردمان باستان گردش زمان را در یک دایره فکر می کردند که هر 365 روز بعد برمی گردد. آنها نوروز را که آغاز نو شدن طبیعت و آغاز تکثیر گیاهان و حتی جانوران است، روز خلقت می دانستند.
نوروز چه مصداقی در فرهنگ آریایی دارد؟ یسنا به این پرسش چنین پاسخ می دهد: «بلی همچو روایاتی در منابع و مدارک زبان فارسی وجود دارند که جمشید، نخستین بار وقتی که در بلخ پادشاه شد، پادشاهی جمشید مصادف بود با نوروز، یعنی دو رویداد کنار هم آمدند.»
براساس پژوهش های انجام شده نوروز گستره ای وسیع داشته که از خارمیانه تا آسیای میانه و از جنوب آسیا تا خاور دور را شامل می شود. امروزه نیز علاوه بر کشورهای افغانستان، ایران، آذربایجان، پاکستان، تاجیسکتان و ترکمنستان در سایر کشورهای دیگر نیز بزرگداشت می گردد.