1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

مردم ملکی، بزرگترین بازنده جنگ در افغانستان

اسوشیتدپرس/ رسول رحیم۱۳۹۴ خرداد ۸, جمعه

جنگ در ولایت قندوز در شمال افغانستان مردم غیرنظامی زیادی را بیجا کرده است. آنها در آستانه برداشت حاصلات کشت و کار از خانههای شان دور اند و نمیدانند که چه زمانی وضعیت کاملاً امن میشود.

https://p.dw.com/p/1FZ46
عکس: Majeed/AFP/Getty Images

وقتی که طالبان یک ماه پیش به قریه کوچک دم شاخ در یک وادی گندمزار شمال افغانستان در کندز رسیدند، هیچ کس آمادگی نداشت.

غلام سخی یکی از باشندگان این محل در مورد شب 24 اپریل که صدها جنگجوی طالب حمله همآهنگ شده ای را راه اندازی کردند، می گوید: «آن ها ناگهان ظاهر شدند. وحشتناک بود. مردم فقط با سرعت ممکن فرار می کردند و کسانی که باقی ماندند، یعنی ما تا ده روز دیگر آنجا بودیم. حکومت نتوانست با آن ها مقابله کند.»

سربازان و مقامات استخباراتی به عین ترتیب غافلگیر شده بودند. افراد مسلح به خانه ها داخل شدند و باشندگان آن ها را چون سپر انسانی مورد استفاده قرار دادند.

عمر صافی والی کندز گفت که نیروهای تقویتی برای حمایت از اردو برای چندین روز نرسیدند. آن ها فاقد تجهیزات، غذا و مواد سوخت بودند، چون اکمالات یا لوژستیک شان خراب بود. تا نیروهای حکومتی به دفاع پرداختند، جنگ برای بیش از دو هفته ادامه یافت و جنگجویان تا سه کیلومتری مرکز ولایت کندز رسیدند.

در حال حاضر شهر کندز امن به نظر می آید. نیروهای مشترک حکومتی و ملیشه هایی که با شتابزدگی استخدام شده اند، کوشیدند تا جنگجویان را تا گورتپه عقب بزنند که در حدود 15 کیلومتر از شهر کندز فاصله دارد و قریه ها و قصبات اشغال شده مانند تلاوکه و دم شام را آزاد کردند.

اما جنگ ادامه دارد و مقامات افغانستان قبول کرده اند که کار آهسته و خونین لازم است تا شورشیان را بیشتر دور برانند. در عین زمان مردم ملکی که در این خط جبهه جدید زندگی می کنند، سختی های این جنگ را بردوش می کشند. قبلاً بیش از 100 هزار نفر مجبور گردیده اند که خانه های شان را ترک گویند. بسیاری آن ها خانه کرایی گرفته اند و برخی با خانواده های دیگر زندگی می کنند و از نمایندگی های ملل متحد و سایر سازمان های خیریه کمک به دست می آورند.

موجودیت افراد ملکی در سرتاسر ساحات جنگی یکی از عوامل عمده ای است که مانع تاکتیک ها و پیشرفت نیروهای حکومتی می شود. مقامات می گویند که آنچه در عملیات اردو مشکل ایجاد می کند، تنها فقدان تجهیزات و یا نبود حمایت هوایی نیست، بلکه حضور جنگجویان در خانه های مردم و ترس از این می باشد که مبادا جنگ موجب تخریب گندمزار ها در آستانه فصل برداشت حاصلات شود.

عبدالصبور نصرتی قوماندان پولیس ولایت اعتراف می کند که «پیشرفت آهسته است». او می گوید: «برای جلوگیری از تلفات ملکی ما نمی توانیم از توپ خانه سنگین استفاده کنیم و ما حمایت هوایی نداریم.» زیرا بعد از برگشت نیروهای جنگی بین المللی مانند ایالات متحده امریکا و ناتو در سال گذشته، عملیات آن ها به نقش آموزشی و حمایتی مبدل شد. «این امر افراد ما را در صحنه جنگ را نهایت محتاط گردانیده است و عملیات را بطی ساخته است.»

طبق اظهار لارنت گابریل، بین 24 اپریل که طالبان حمله بهاری شان را اعلام کردند و 11 می، در یگانه شفاخانه کندز که مخصوص شکستگی و زخم است و توسط سازمان دولتی فرانسوی "داکتران بدون مرز" اداره می شود، جمعاَ 204 زخمی جنگی مراجعه کرده اند. گابریل که همآهنگ سازنده این پروژه می باشد، می گوید: «در یک هفته، بین 11 تا 17 می، 84 نفر به علت زخم های جنگی مراجعه کردند که این رقم دو چند کسانی می باشد که در عین هفته در سال گذشته مراجعه کرده بودند.»

مریضان بستری از خشونت های جنگ حکایت می کنند. نصرالله که 17 سال دارد، روز 17 می از مکتب به خانه می آمد که زخمی شد. او در ولسوالی امام صاحب واقع در شمال شهر کندز که بدترین جنگ جریان داشت، در بین آتش گیر ماند. نصرالله می گوید: «من صدای تفنگ را شنیدم اما، آهسته شد، فکر کردم خلاص شد، به راه خود ادامه دادم.» سرانجام سه مرمی در پای چپ او اصابت کرد که اکنون تثبیت و پلاستر شده و آویزان می باشد و یک مرمی در پای راستش اصابت کرده است.

در بستر طرف راست او عبدالروف، مامور پولیس قرار دارد که 18 سال دارد و از حمله هاوان در روز 19 می در گورتپه نجات یافته است. او هنوز در نتیجه عملیات جراحی گنس است و قادر به گپ زدن نمی باشد. دو مرد از اقاربش گفتند که او از ناحیه هر دو پا و شانه راستش زخمی گردیده است.

Afghanistan Kunduz Armee vs Taliban Gefechte
طالبان تا سه کیلومتری ولایت کندز پیشروی کرده بودندعکس: picture-alliance/epa/J. Karger

در مناطقی که دوباره زیر کنترول حکومت آمده اند، آرامش شکننده و نامطمئن حاکم است. شمار ملیشه ها بیشتر از سربازان اردو است. ماشین های محاربوی اردو و و وسایط نقلیه زرهی پولیس اینجا و آنجا در رفت و آمد اند. سربازان در برج های ترصد نشسته اند که با بوجی های خاک و گل تحکیم یافته اند، ساقه های گندم ها قطع شده است. یگان دکان برای مردم محل باز است که با تردید به خانه های ویران شده شان بر می گردند.

باشندگان قریه هایی مانند تلاوکه که 4000 نفر می باشند و فقط چند کیلومتر از خط جبهه در گورتپه فاصله دارند، یک لحظه نفس آرام نمی کشند. به ملیشه های محلی که برای جنگیدن در خط جبهه استخدام شده اند و برخی از آن ها مسلح می باشند، مقامات ولایتی پول می پردازند. اکنون آن ها در مناطق پاکسازی شده گزمه می کنند و در امتداد دیوارهای گلی خانه های مخروبه و پلوان های گندمزارها، در قطارهای یک نفری راه می روند. آنها پیراهن تنبال به تن دارند و تفنگ های ماشیندار و نارنجک اندازها حمل می کنند.

محمد اسلم در محله الچین در خانه اش که با خانواده های پنج برادرش بعد از گیر ماندن در جبهه جنگ به طور مشترک زندگی می کند، به ملیشه های خوش آمدید می گوید. نصف تعمیر این خانه تخریب شده است و اکثر باشندگان آن فرار کرده اند. او با چند پسر جوانش در آنجا باقی مانده است که گاوها و مرکب ها را زیر درختی افسار کرده اند. همچنان مرغ ها و مرغابی هایی با چوچه های نوزاد شان در آنجا می باشند.

او می گوید: «ما در اینجا به تنهایی برای یک هفته جنگیدیم. ما محاصره شده بودیم. ما تا وقتی جنگیدیم که مهمات مان خلاص شد.» اسلم نگران است که هنوز زمان درازی به برقراری یک صلح دوامدار مانده است.