«مخالفان حکومت سوریه به اسلامگرایی کشانده شدند»
۱۳۹۱ آبان ۲, سهشنبهگروه بین المللی بحران گزارشی با عنوان «جهاد آزمایشی: اپوزیسیون بنیادگرای سوریه» در مورد بحران و جنگ جاری در این کشور منتشر کرده است. دویچه وله در این رابطه گفتگویی با پیتر هارلینگ، مدیر گروه بین المللی بحران برای عراق، سوریه و لبنان انجام داده است.
دویچه وله: آقای پیتر هارلینگ، شما گزارشی را با عنوان «جهاد آزمایشی: اپوزسیون بنیادگرای سوریه» انتشار داده اید. در این گزارش شما به صورت دقیق گروه های اسلامگرای مختلف سوریه را مستند سازی کرده اید. منظور شما در اینجا کی ها اند؟
پتیرهارلینگ: از یک طرف منظور نیروهایی می باشند که متعلق به خود جامعه سوریه اند. این ها عمدتاً به یک قشر محافظه کار جامعه سوریه مرتبط می باشند. این ها بخش بزرگ جنگجویان داخلی را تشکیل می دهند. منظور ما از آنها یک قشر از نظرافتاده و فقیر است. مقاومت شان به طور غیررسمی می باشد و آنها خود، خود شان را متشکل می سازند. این مردم دارای جهان بینی بسیار محافظه کارانه اند، و این به خصلتی که مبارزه مسلحانه اپوزیسیون به خود می گیرد، کمک می کند.
دویچه وله: همچنان گروه های ناراضی اسلامگرا وجود دارند. مثلاً گروه «جبهه النصره لاهل الشام» یا "جبهه حمایت از مردم سوریه". نام این گروه هم در گزارش وجود دارد. این گروه تنها خواهان پایان یافتن رژیم اسد نیست، بلکه همچنان می خواهد یک برنامه عملی و پیکارجویانه سلفی را پیش ببرد. علاوه بر این، این گروه مسوول اجرای حملات انتحاری در مناطقی می باشد که عمدتاً مردمان ملکی زندگی می کنند. این گروه را شما هم مانند «القاعده در عراق» نوشته اید، تا این که ریشه در اپوزیسیون سوریه داشته باشد. موضع جنگجویان سوری در برابر این گروه و سایر گروه های دارای جهت گیری جهادی ازچه قرار است؟
پیترهارلینگ: بسیاری نیروها جهت گیری سکولار یا عرفی دارند. آنها علاقه زیاد به دین ندارند. با اینهم آنها در جهت نیروهای مسلح اسلامی حرکت می کنند، زیرا از شبکه های اسلامی خارجی کمک به دست می آورند. این کمک ها بیشتر از منطقه خلیج می آیند. باید یک نکته را خاطر نشان کرد که این افراد نیز در جنگ داخل اند. آنها به سلاح و مهمات ضرورت دارند. برای این منظور آنها از کشورهای خلیج، به ویژه از شبکه های اسلامی که در اطراف مساجد تشکیل شده اند، پول به دست می آورند. هرچند تاجران ثروتمند سوری نیز در آنجا زندگی می کنند. همه این ها هویت مخالفان مسلح حکومت سوریه را تعیین می کنند، یعنی به ترتیبی که گاهی این هویت بسیار فرصت طلبانه نیز می باشد. غالباً این جنگجویان به آنچه خود می گویند، به طور خاصی باور ندارند. با آنهم از این سبب آنها خود را به حامیان شان می رسانند.
دویچه وله: چه اتفاقی صورت گرفت که اپوزیسیون حکومت سوریه از مخالفت با بشار اسد، رییس جمهور این کشور، به طرف اسلامگرایی رفتند؟
پیترهارلینگ: اصولاً مقاومت سوریه از بهار عربی الهام گرفت. آنها می خواستند با تظاهرات گسترده ویژگی مشروع نبودن رژیم را نشان بدهند. رژیم برای از فرو نشاندن تظاهرات با سرکوب خشن واکنش نشان داد. با توجه به این وضع، معترضان به دفاع از خود پرداختند. آنها برخی مناطق را در تصرف گرفتند تا بیشتر تظاهرات بتوانند. بدین ترتیب آنها ارتش آزاد سوریه را به وجود آوردند. این شورشیان در راه یافتن گزینه های دیگر، پیوسته به جهان بینی بنیادگرایی نزدیکتر گردیدند. به عین ترتیب آنها با خشونت قوی تر پاسخ می گفتند. چنان که بمب هایی را استعمال می کردند که خسارات معتنابهی برای مردم ملکی به وجود می آوردند. همچنان آدم ربایی ها و رفتار جنایتباری وجود دارد که زیر عنوان مخالفت با رژیم توجیه می شوند.
دویچه وله: پس یک تحول غیرارادی به سوی پیکارجویی دینی صورت گرفته است؟
پیترهارلینگ: بلی، در کل گسترش اپوزیسیون در این جهت بیشتر متاثر از نحوه برخوردی است که رژیم در آغاز در برابر اعتراض ها نشان داد. این تحول دیگر خود به خود ادامه یافت. در حقیقت ما شاهد یک انکشاف مضر هستیم. در برخی نقاط رژیم چنان خشونت را به کار می برد که مردم از هرکس که علیه اش می جنگید، دفاع می کردند.
دویچه وله: آیا می شود چنین فهمید که به دلیل نبود حمایت غرب، مردم سوریایی ها جهت گیری اسلامگرایانه پیدا نمودند؟
پیتر هارلینگ: سوریایی ها در بدو امر به این نظر بودند که جامعه بین المللی در یک لحظه معین مداخله می کند. آنها چنین می پنداشتند که بالآخره تنها نمی مانند. از جانب جامعه بین المللی نیز علامت های متعددی می رسید که اپوزیسیون مسلح را تشویق می کرد تا اوضاع را وخیم نگهدارد. علایم زیاد حمایت بین المللی وجود داشت. با این هم این اظهارات با عمل همراه نبود. آنچه به دنبال داشت، تحریم هایی بود که مردم ملکی سوریه را بیشتر از رژیم متضرر می ساخت. اگر حمایت عملی می بود، برای گروه های متذکره متضمن آن کمک تسلیحاتی نبود تا علیه نظامیان به کار ببرند. با اینهم از جانب جامعه بین المللی علامت های زیادی می آمدند که شورشیان را تشجیع می کردند تا سازش سیاسی نکنند.
دویچه وله: در عین حال حضور گروه های جهادی مانع می شد که غرب از نیروهای شورشی حمایت کند.
پیتر هارلینگ: بلی. با همین دلیل روسیه، عراق و ایران با صحبت هایی که در مورد نیروهای جهادی می کنند، مواضع شان را توجیه می کنند. در حالی که مواضع آنها به زمانی بر می گردد که گروه های جهادی اصلاً در سوریه وجود نداشتند. البته غرب هم تمایل دارد موضع تعلل آمیزش را با اشارت به جهادی ها توجیه کند. در این قمسمت می توان گفت که سوریه یک مورد پیچیده است. این کشور در یک منطقه بسیار بی ثبات و حساس واقع شده است. همه این ها، هرگونه مداخله را دشوار می سازد که مانند لیبیا انگیزه غریزی داشته باشد.
دویچه وله: اکنون برای پایان دادن به خشونت در سوریه چه می توان کرد؟
پیترهارلینگ: در چنین اوضاعی میانجیگری، گفتگو و مذاکرات ناممکن است، به این دلیل که نفرت زیادی وجود دارد و خون های زیادی ریخته شده است. زمان لازم است تا هر دو جناح روی یک میز بنشینند. در صورتی که چنین کاری صورت گیرد، متحدان خارجی آنها باید مواضع شان را تغییر بدهند. اپوزیسیون مسلح بسیار تکه و پارچه است. گروه های جداگانه از یک طرف وحدت به وجود می آورند، از جانب دیگر با همدیگر اختلاف دارند. مفید خواهد بود هرگاه جامعه بین المللی گروه های مسلح مختلف را با همدیگر بهتر همآهنگ ساخته بتواند. پس از آن تا جایی که ممکن باشد جریان منابع مالی به آنها کنترول گردد. البته در این میان گروه های مسلح با حامیان مختلفی پیوند دارند، و برنامه های کاملاً مختلفی را دنبال می کنند. این بیشتر ناشی از وجود اختلاف در بین گروه بین المللی مخالفان اسد می باشد.
دویچه وله: آیا حامیان اسد نیز می توانند به امر پایان دادن خشونت کمکی بکنند؟
پیتر هارلینگ: بلی آن ها می توانند کمک کنند که نیروهای رژیم را به نهادینه شدن و یک چهارچوب رسمی همآهنگ گردانند. تا حال رژیم جنگجویان خصوصی زیادی را جلب نموده است که امور امنیتی را انجام می دهند. به این علت است که این جنگجویان دست کاملاً آزاد دارند. از همین رو قابل درک است که آنها رفتار بسیار زشتی را به نمایش می گذارند. آنها مرتکب قتل عام شده اند و مسوولیت آن را نمی گیرند. در این جاست که متحدان رژیم می توانند فشار بیشتر وارد کنند. آنها می توانند رژیم را به اعتدال ترغیب کنند.