نقش دستان زن افغان در زیبایی پنجرههای کلیسایی در آلمان
۱۳۹۸ اسفند ۸, پنجشنبهمحبوبه مقصودی حدود ۲۵ سال پیش به همراه خانواده اش از افغانستان به شهر مونشن آلمان آمد، تقاضای پناهندگی داد و ماندگار شد. حالا این زن مسلمان بر روی ۳۴ پنجره یک کلیسا که در قدیمی ترین صومعه آلمان قرار دارد، صحنههایی از انجیل را رسامی می کند.
محبوبه مقصودی دستش را محتاطانه و با مهربانی بر روی شیشه پنجره ای میکشد که هنرمندانه رنگآمیزی شده است. او خودش این اثر هنری را ایجاد کرده است. بر روی این شیسه کلیسا یک قدیس به تصویر کشیده است. مقصودی می گوید: «با استفاده از رنگ و تحرک در رنگ به آن چه که میخواهم دست مییابم». او به شیوهای از رنگ، نور و شیشههای روشن سخن میگوید که گویا شعری را دکلمه میکند.
مقصودی ۶۳ ساله یک هنرمند است. او مدت زیادی با سرامیک کار میکرد و حالا آثار هنریاش را با استفاده از شیشه خلق میکند. در حال حاضر مقصودی در یک پروژه هنرمدرن در کلیسا به کار مشغول است که در آلمان سروصدای زیادی به پا کرده است.
قدیمیترین صومعه آلمان در تولای در ایالت زارلند موقعیت دارد که راهبان نظام سنت بندیکت را در خود جای داده است. آنها از سال ۲۰۰۸ به ترمیم کلیسای صومعه شان مشغول هستند.
این ساختمان که در قرن ۱۳ میلادی ساخته شده و تا به حال به نظر تاریک میآمد، سر از خزان سال ۲۰۲۰ روشن شده و مانند یک قطعه بزرگ جواهر خواهد درخشید. در این میان کلکینهای جدید کلیسا که توجه عموم را جلب میکنند، نقش اصلی را بازی میکنند.
راهبان به سه کلکینی که گرهارد ریشتر (۸۸ ساله)، یکی از مهمترین هنرمندان آلمانی سبک مدرن در سراسر جهان، در رسامی و رنگ آمیزی آن سهم داشته است، احساس افتخار میکنند. او برای کلیسای جامع در شهر کلن نیز یک کلکین بزرگ را رنگآمیزی کرده است.
رسامی و رنگآمیزی پنجرههای کلیساها در ایالات متحده امریکا
مقصودی در رقابتی که در سطح بین المللی برگزار شد، برنده گردید و رسامی بر روی بخش بزرگی از کلکینها به او واگذار شد. هیئت داوران که قرار بود فرد برنده را تعیین کند، فقط طرح های هنرمندان داوطلب را دید و از اسامی آنها آگاه نبود. حالا رسامی و رنگ آمیزی ۳۴ کلکین را این زن مسلمان انجام داده است. او میگوید: «آنها واقعا به من اعتماد کرده اند و میشود گفت که به توانایی من اذعان کرده اند. این که سفارش به من واگذار شده، نشان میدهد که من قادر به انجام آن هستم».
در آلمان این زن هنرمند هرچند در زمینه کار با شیشه بسیار موفق است، زیاد شناخته شده نیست. اما دریافت سفارش رنگآمیزی و رسامی بر روی کلکینها در کلیسای صومعه تولای، نقطه عطفی برای او به شمار میرود. محبوبه مقصودی پیش از این سفارش مشابهی برای کلکینهای یک کلیسا در اتریش دریافت کرده بود و در ایالت متحده امریکا نیز بر روی پنجرههای سه کلیسا در تنسی، تگزاس و نبراسکا رسامی کرده است.
دوران کودکی مقصودی در هرات گذشته است، شهری که در طول قرنها در آن سرامیکهای رنگ آمیزی شده برای مسجدهای سراسر کشور تهیه میشد. داستان زندگی مقصودی با همه کلیشههای حاکم در تضاد است: والدین او که هفت دختر داشتند، آنها را در قید و بندهای حاکم بر جامعه تربیت نکردند و پدرشان در قریه به هدف آموزش دخترانش یک مکتب دخترانه تاسیس کرد. محبوبه در همان سنین کودکی با هنر به خصوص هنر مینیاتوری آشنا شد. او داستان زندگی اش را در کتابی زیر عنوان «قطره از بحر خبر ندارد - داستانی از عشق، قدرت و آزادی – قلب افغانی من» توضیح داده است.
نام این کتاب به آلمانی: "Der Tropfen weiß nichts vom Meer - Eine Geschichte von Liebe, Kraft und Freiheit – Mein afghanisches Herz"
مقصودی پس از پایان تحصیلاتش در هرات به عنوان معلم لیسه به تدریس مشغول شد تا این که خواهرش عفیفه که مدیریت بزرگترین مکتب دخترانه در منطقه را بر عهده داشت، در سرک توسط یک فرد اسلامگرا به ضرب گلوله کشته شد. پس از آن مقصودی با همسرش، فضل مقصودی که زمانی معلم هنر او بود، کشور را ترک کرد.
او که برای تحصیل در رشته هنر بورسیه دریافت کرده بود، به لنینگراد روسیه رفت. محبوبه پس از پایان تحصیلاتش به خاطر جنگ داخلی در افغانستان نتوانست به آن جا بازگردد. به این خاطر خانواده مقصودی با هر دو پسر کوچک شان در سال ۱۹۹۴ به عنوان پناهجو به مونشن آمدند و به سرعت پناهندگی دریافت کردند. مقصودی و پسرانش مدت ها است که پاسپورت آلمانی دریافت کرده اند.
خانم مقصودی زبان آلمانی را اندکی با لهجه صحبت میکند. اما او برخی اوقات هم از اصطلاحات مرسوم در بایرن استفاده میکند. در مونشن بود که کارگاههای شیشه سازی متوجه هنر او شده و به رسامی و رنگآمیزی پنجرههای کلیساها تشویقش کردند.
«زندگی با سه فرهنگ متفاوت»
مقصودی میگوید: «من با سه فرهنگ متفاوت بزرگ شده ام. اما زندگی در افغانستان و تجربیات من در سالهای نخست زندگی، تاثیر اساسی بر شخصیت و کار من گذاشته است». مقصودی ادامه میدهد: «آن دوره به بخشی از شخصیت من تبدیل شده است».
حسی که این هنرمند افغان در قبال نور و رنگ مناسب دارد، از آغازین دوران زندگیاش سرچشمه گرفته است. او پیش از این که صحنههایی از داستانهای انجیل یا تاریخ کلیسا را بر روی پنجرههای کلیسا در تولای به تصویر بکشد، اطلاعات لازم را از طریق گفتگو و یا مطالعه به دست میآورد. مقصودی میگوید: «انجیل برای من ناآشنا نیست». در زمان کودکی مادرکلانهایش برای او حکایتهایی از پیامبران عهد عتیق نقل کرده بودند: «این قصه ها را مردم ما هم میشناسند. فرقش این است که ما در این زمینه از تصویر استفاده نمیکنیم.» محبوبه مقصودی هنر رسامی را در اروپا، لنینگراد و مونشن آموخت و حالا یک بار دیگر توانایی هایش را در این زمینه بر روی پنجره های کلیسا در تولای محک میزند.
بیشتر بخوانید: «بدنهای آشفته» آسیبدیدگان جنگ افغانستان در نمایشگاهی در هامبورگ
این زن ۶۳ ساله در صحبتهای خود در میان مذاهب و فرهنگهای مختلف قدم برمیدارد: «پیام آدم و حوا، پیام موسی و ده فرمان او مختص به فرهنگ خاصی نیست و برای همه است. هر فرد مسلمان، هر فرد یهودی و میشود گفت که هر کس هم که به خدا اعتقاد ندارد، متوجه پیام این داستانها می شود. من سعی میکنم محدودیتی را که در طرز تفکر برخی وجود دارد، از میان بردارم. زیرا پیامهای این داستانهای مذهبی بسیار بزرگتر از حد تصور ما است. و در عصر جهانی شدن، حیف است که ما مانند ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال پیش فکر کنیم. این پیام جهانی است. من این گونه فکر می کنم».
گرهارد ریشتر و مقصودی
مقصودی این گفتگو با دویچه وله را در کارگاه رنگآمیزی شیشهای «Bayerische Hofglasmalerei Gustav van Treeck» انجام داد. بر روی دیوارها طرحهایی از مقصودی و گرهارد ریشتر نصب شده است. بر روی میزهای کار بخشهایی از کارهای نیمه تمامی که هر دو بر روی شیشه انجام داده اند، قرار دارند.
یک روز این کارها در همان کلیسای سنت ماوریتسیوس که در تولای قرار دارد، نصب خواهند شد و ترکیب جالبی ایجاد خواهند کرد. در پشت محراب در بخش پایانی این مکان در کلیسا، سه پنجره انتزاعی وجود دارد که گرهارد ریشتر، هنرمندی به گفته خودش خداناباور، آن را خلق کرده است و تماشاگر را به یاد طرحهای استفاده شده در مساجد میاندازد. کارهای محبوبه مقصودی، مهاجر مسلمان نیز در این کلیسا وجود دارد که داستانهای انجیل، کتاب مقدس مسیحیان را به تصویر کشیده است.
بیشتر بخوانید: اسلام، عیسویت و یهودیت زیر یک سقف در برلین
از این میان می توان از پنجره هایی با عنوان «تولد عیسی مسیح»، «عروج عیسی مسیح» و «مصائب عیسی مسیح» نام برد. راهبان صومعه موضوعات هرکدام از این پنجره ها را تعیین کرده اند، اما او در زمینه رسامی بر روی شیشهها اختیار کامل دارد.
به این ترتیب دیدارکنندگان از تولای سر از خزان امسال به لطف یک هنرمند خارق العاده، تصویر دیگری از افغانستان دریافت میکنند که فرای کلیشههای تروریسم، طالبان، جنگ و خشونت قرار دارد. مقصودی می گوید: «امیدوارم که این گونه باشد. من آرزوی آن را دارم».
بعد او لحظهای نسبتا طولانی سکوت میکند و می گوید: «جنبه مثبت انجام کارهای هنری این است که ما در این زمینه آزاد هستیم و تحت تاثیر نفوذ سیاسی قرار نداریم. هیچگونه جبری در کار نیست و من از این آزادی لذت می برم. هربار که به انجام یک کار هنری مشغول میشوم، از خود می پرسم: آیا تحت تاثیر مسائل خاصی قرار داری؟ این جا در این مورد من کاملا احساس آزادی میکنم و از آن بسیار لذت میبرم».
Christoph Strack / me /Af