انتخابات ریاست ده
۱۳۹۱ شهریور ۱۳, دوشنبه
وژمه و کریم دو جوانی که عاشق همدیگر اند در دِه زندگی می کنند. چون فامیلهای آنها با هم مناسبات خوب ندارند لهذا این دو جوان نیز اجازه ندارند همدیگر را دوست داشته باشند زیرا فامیلهای شان به هیچ صورت رضایت نشان نخواهند داد تا اینها بتوانند با هم ازدواج کنند. به این سبب وژمه و کریم با هم پنهانی دیدار می کنند.
در حالیکه وژمه و کریم همدیگر را دور از چشم دیگران ملاقات می کنند، پدر های شان مشغول آمادگی انتخابات ریاست دِه می باشند زیرا هر دو خود را کاندید کرده اند و می خواهند در انتخابات برنده شوند و ریاست دِه را عهده دار گردند.
وژمه و کریم هر دو، بدون اینکه از همدیگر اطلاع داشته باشند، به اسنادی بر می خورند و می دانند که پدر هایشان به خاطر برنده شدن در انتخابات به کار های خلاف قانون دست می زنند. روزی وژمه برای کریم می گوید که پدرش (پدر وژمه) چون دوست قصاب دِه است، مردم دِه را گوشت رشوه می دهد که در انتخابات برایش رای بدهند. وژمه می گوید که وی این عمل پدرش را قانونی نمی داند و طرفدار آن نیست. کریم نیز از خلاف رفتاری پدر خود حکایت می کند و او نیز عمل غیر قانونی پدرش را تقبیح می کند.
وژمه و کریم که می بینند پدر های شان اولین حرکت به سوی دموکراسی را لطمه دار می کنند، به معلمی که در مکتب دِه تدریس می کند و مورد اعتماد و احترام هر دو قرار دارد مراجعه می کنند. معلم که انسان محترم و هشیاری است، نقشه ی می سنجد تا پدران وژمه و کریم را نشان داده باشد که خلاف قانون عمل کردن کار درست نیست. بعداً نزد هر دو رفته و اعمال شان را برای شان باز گو می کند. هم پدر وژمه و هم پدر کریم از کرده های شان شرمگین و پشیمان می شوند و وعده می دهند که دیگر خلاف قلنون رفتار نکنند و انتخابات به خوبی و در چوکات قانون صورت می پذیرد.
در مسُله ی عشق دو جوان کاری از دست معلم بر نمی آید زیرا فامیلها به دشمنی شان مقابل همدیگر ادامه می دهند. وژمه و کریم بهم نمی رسند.
نویسنده : محمد شفیع ضرغام
ویراستار : نصرالله نوری