فرهاد دریا در میان دود و آتش برای صلح می خواند
۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعهدویچه وله: آقای فرهاد دریا شما یک سفری بنام کاروان صلح آغاز کرديد وبرنامه يي تحت نام زندگی زیباست داريد هدف شما از این برنامه چی هست؟
فرهاد دریا: نیت سفر زندگی زیباست در این است که ما تلاش می کنيم برای آنهايي که حرف اول را در سیاست افغانستان می گویند؛ اگرافغان هستند یا به جهان بیرون از افغانستان تعلق دارند ولی حرف اول در سیاست افغانستان را می زنند وتصمیم می گیرند، به آنان جوانان افغان را معرفی کنیم که اینها کی هستند واینها چقدرهستند. افغانستان یک کشور جوان است بانفوسي که امروز دارد بیشترین تعداد آن جوانان هستند ولی اصلا جدی گرفته نمی شود وزندگی افغانی بر مدار پیر سالاری است.تصمیم ها را کسانی می گیرند که باید شقیقه ها وسرشان سفید شده باشد یک نفس بعد زندگي در اختيار جوانها است، من مي خواهم بين سياست گذارها وکسانيکه درمورد افغانستان تصميم مي گيرند وبين جوان ها که اکثريت افغانستان را تشکيل مي دهند صدايشان را به گوش شان برسانم نه تنها که صدا را برسانم بلکه از آنها بازخواست صورت بگيرد که نياز مندي هاي جوان ها چيست ؟ چراصداي جوان ها شنيده نمي شوند؛ درد هايشان در کجا است ؟ وچه راههاي بيرون رفتي ازاين وضعيت وجود دارد؟
دويچه وله: آقاي دريا خواسته يا توقع شما از جوانان افغان چي است؟
فرهاد دريا: من مي خواهم که جوان ها خودشان قابليت هاي شان را کشف کنند منتظرمعجزه ي از بيرون ننشينند هميشه منتظر اين نباشند که كدام حکومت، دولتمرد، دولت، ويا سياست مردي ويا هم كدام خارجي وداخلي زندگي شان را تغيير بدهد جوانان بايد خود را از نو کشف کنند و اميد که از ميانه غايب است اميد که کم رنگ شده در زندگي جوانها اصلا در زندگي تمام افغانها اميد کم رنگ شده به کمک همين جوان ها همين هيجان دوباره احيا شود تا زندگي رنگ بگيرد رونق بگيردتا به فردا يقيني پديد بيايد که نبودش محسوس است.
دويچه وله: تشکر آقاي دريا مي خواستم در قسمت اينکه چي کساني اين برنامه شما را تمويل کردند کمي معلومات دهيد ، آيا اين يک پروژه است ؟
فرهاد دريا: نيت دارم کار کنم به افغانستان همراي من يک تيم دوتيم نه ؛ بلکه چندين تيم کاري است همه شان افغان هستند وهم شان عاشقانه به افغانستان مي انديشند اگر منظور شما هزينه هاي سفر ورفت برگشت واجراي کنسرت است بسيار ساده مي توانم بگم که قسمت اعظم اش را خودم پرداختم قسمت ديگرش را هم تاجران افغان هستند که حاضر شدند همين برنامه نيک را تمويل کنند و نمي خواهند نامشان ياد شود منظور از تمويل کردن اين طور هزينه ها اين نيست که در او کسي سود سياسي ببرد چون برنامه برنامه سياسي نيست.
دويچه وله: نام پروگرام شما کاروان صلح است اما براي آوردن صلح در افغانستان چي بايد کرد؟
فرهاد دريا: سفرزندگي زيباست بيشتر از بیست ولايت مي گذرد تا حدامکان حتي بيشتر از آن ما يک همه پرسي اعظمي هم داشتيم که در حال جريان است پرسش نامه معيني دارد که از مردم خاصتا از جوان ها مي پرسيم مثلا در مورد عملکرد دولت؛ در مورد عملکرد نيروهاي بين المللي ؛ در مورد عملکرد نيروهاي مخالف جريانات داخل افغانستان اينها چي مي انديشند چي گفتي وچي پيام دارند، حرف هايشان را به قلم خودشان ما ياد داشت کرديم.ما تمام اين نظريات شان را و پيام هاي شان را جمع کرديم واين را درنشست ها ي جداگانه با شخص رئيس جمهور، بامسئولين نيروهاي بين المللي حتا با نيروهاي مخالف دولت من رودرروي در ميان گذاشتني هستم که جوان چي مي خواهد؟
اين درد ها از کجا آغاز شد. راه بيرون رفت چيست ؟ آنها از شما چي مي خواهند. شما از آنها چي مي خواهيد. اصلا مفاهمه بايد صورت بگيرد مثل اينکه در آهنگ« اتن» من گفتم که « بيش از اين ديگر مرا مزن– ميزني بزن سخن بزن» فرهنگ ديگر فهمي؛ فرهنگ سخن گفتن را بايد ما در افغانستان رايج کنيم.
دويچه وله: کليد صلح در افغانستان پيش کي است وشما آن را درکجا جستجو مي کنيد؟
فرهاد دريا: اگر اشتباه نکنيم وبسيار مبالغه هم نکنيم تمام نيروها مخالف صلح نيستند. شايد بعضي شان مخالف دولت باشند وبعض مخالف صلح باشند ولي مخالف دولت بودن معني اين را نمي دهد که آنها مخالف صلح هم باشند. مفاهمه بايد صورت بگيرد. درک نزديک ورويا رويي بايد صورت بگيرد به نظرمن واسطه ها بايد از ميان برداشته شود، اجتماعات که با هم موافق نيستند بايد با هم صحبت کنند جز اين از طريق واسطه ها ودروازه هاي فرعي بسيار مشکل است تفاهم در جامعه که فعلا در او زندگي صورت بگيرد.
دويچه وله: شما چقدر مايل هستيد با بزرگترين قدرتي که مخالف دولت افغانستان است ارتباط برقرار کنيد وآنها را به صلح دعوت کنيد؟
فرهاد دريا: امروز گوشها باز است همه حرف مي زنند همه ميگويند وهم مي شنوند؛ من هم از صلح مي گويم. شما هم از صلح مي گوييد. دولت هم از صلح مي گويد. نيروهاي مخالف هم از صلح مي گويند. جنبش طالبان هم از صلح مي گويند.من فکر مي کنم يک جاي بايد اين حرف هاي صلح مشترک شود يک جاي راهي است من يقين دارم که آرزومندي براي صلح است. اما اين راه اگر در نزد جنبش طالبان است اگر در نزد دولت است، اگر در نزد افغانها است حتا اگر نزد خارجي ها است واگر در نزد مردماني مثل ما است که ما از توده مي آييم يک اشتراک وجود دارد در ميان همگي بايد آدم خط اشتراک را پيدا كرد.من با کمال ميل حاضر هستم من حيث يکي از نمايندگان جامعه مدني افغانستان ؛ کسي که سر سخت مايل صلح، امن وآشتي وبرادري در افغانستان است وافغانستان براي خود افغانستان است. افغانستان مال افغانستان است منحيث چنين شخصي با هر حلقه که حتا اگر جنبش طالبان باشد واگر به پروسه صلح کمک کند من با کمال افتخار با هرکسي که صلح افغانستان را کمک کند حاضر هستم صحبت داشته باشم.
دويچه وله: سپاس ازشما
مصاحبه کننده: هوشنگ هاشمی
ویراستار: مهرنوش انتظاری