شمار فزاینده هندوها و سیکها افغانستان را ترک میکنند
۱۳۹۵ تیر ۳, پنجشنبهجگتار سینگ لغمانی در روز روشن در دکان سنتی عطاری خود در شهر کابل نشسته بود که مردی چاقو به دست وارد دکان شد و به او گفت «مسلمان میشوی یا گلویت را ببرم؟» تنها عابران و دکانداران همجوار بودند که به کمک او شتافتند و نجاتاش دادند.
این حادثه آخرین حمله بر جماعت هندو و سیکهای افغانستان است که تعداد شان در این کشور محافظه کار اسلامی به تدریج کاهش مییابد.
هندوها و سیکهای افغانستان که زمانی یک اقلیت موفق بودند، اما حالا فامیلهای محدودی در این کشور باقی مانده اند. بسیاری این جماعتها به دلیل آنچه تبعیض و نابردباری میخوانند کشور زادگاه شان را ترک کرده اند.
جگتار سینگ در دکان کوچک خود در مرکز مزدحم کابل میگوید: «روز ما این گونه شروع میشود، با ترس و انزوا. اگر مسلمان نباشی، از نظر آنها انسان نیستی. نمیدانم چه کنم و کجا بروم.»
هندوها و سیکها برای قرنها نقش پیشتازی در تجارت در افغانستان داشته اند، هرچند که امروز آنها بیشتر با دکانهای عطاری شناخته میشوند.
اواتار سینگ، رئیس شورای ملی هندوها و سیکها میگوید که شمار خانوادههای این اقلیت در افغانستان حالا به ۲۲۰ فامیل میرسد، در حالی که پیش از سال ۱۹۹۲ شمار آنها به ۲۲۰ هزار نفر میرسید.
این جماعتها زمانی در بسیاری ولایتهای افغانستان مسکن گزین بودند، اما اکنون صرفاً در ولایتهای شرقی ننگرهار و غزنی و در پایتخت کشور زندگی میکنند.
هرچند افغانستان کشوری با اکثریت مسلمان است، اما قانون اساسی کنونی این کشور از لحاظ نظری حقوق اقلیتهای دینی را تضمین کرده و آنها میتوانند آزادانه عبادت کنند.
اما وضعیت آنها در عمل خیلی فرق میکند. اواتار سینگ حتی میگوید که وضعیت این اقلیت حالا بدتر از زمان طالبان است؛ زمانی که هندوها و سیکها مجبور به پوشیدن یک شال زرد رنگ شده بودند تا از دیگر باشندگان کشور متمایز باشند.
اواتار سینگ در عبادتگاهی در کابل میگوید: «روزهای خوب سابق که با ما به حیث افغان برخورد میشد نه خارجی، حالا دیگر سپری شده است.»
او افزود: «زمینهای ما توسط اشخاص قدرتمند در حکومت به ویژه جنگ سالاران غصب شده است. ما با تهدیدات مواجه هستیم و اقلیت ما هر روز کوچکتر و کوچکتر میشود.»
هفته گذشته چندین خانواده هندو سیک ولایت هلمند در جنوب، افغانستان را زمانی ترک کردند که طالبان به آنها نامهای فرستاده و خواستار ۲۰۰ هزار افغانی از آنها شدند.
خصومت
تنشهایی در قلعچه در حومه کابل رونما شده است، جایی که هندوها و سیکها مکانی با دیوارهای بلند برای مراسم شمشان یا مرده سوزان خود دارند. شهر کابل در سالهای اخیر گسترش یافته است و این محله به شدت مزدحم شده است. باشندگان این محله مخالف قرار داشتن ساختمان آتش سپاری هندوها و سیکها در اینجا است.
احمد تیمور، یک باشنده مسلمان قلعچه میگوید: «وقتی آنها اجساد را میسوزاند، بوی آن خانواده ما را مریض میکند و ما خواستار چنین چیزی در اینجا نیستیم.»
سیکها میگویند که مسلمانهای متحجر خصومت علیه آنها را افزایش داده اند و به این دلیل این جماعت حالا نیاز به محافظت پولیس برای انجام مراسم شمشان خود دارند.
اواتار سینگ با اشاره به خانه جدیداً ساخته شده در کنار ساختمان آتش سپاری میگوید: «هر زمانی که مراسم تشییع جنازه برگزار میشود، آنها بر ما و بر جنازهها سنگ و خشت پرتاپ میکنند.»
داعی الحق عابد، معین وزارت حج و اوقاف افغانستان میگوید حکومت هر آنچه در توان داشته برای بهبودی وضعیت زندگی هندوها و سیکها انجام داده است. او افزود: «ما تایید میکنیم که منازعات آنها را مجبور به ترک کشور کرده است، اما وضعیت آنها آنقدر که خود شان میگویند بد نیست.»
عابد ادامه میدهد: «ما جایی برای برای مرده سوزان آنها تعیین کردیم، چونکه در داخل شهر مردم از بوی (مرده سوزان) شکایت دارند، اما آنها موافقت نکردند.»
آزار و اذیت
جسمیت سینگ هشت ساله به دلیل آنچه آزار و اذیت روزمره میخواند، مکتب را ترک کرده است. او و دیگر کودکان این اقلیت دینی حالا یا به مکتبهای خصوصی میروند یا در داخل عبادتگاههای خود شان درس میخوانند.
او میگوید: «وقتی مکتب میرفتم، دیگر شاگردان من را مسخره میکردند. آنها دستارم را از سرم برداشته، من را لت و کوب میکردند و همچنن هندو و کافر صدایم میزدند.» دیگر کودکان در اطراف جسمیت سینگ به نشانه تایید سر تکان میدهند.
شمار زیادی از هندوها و سیکهایی که ترک وطن کرده اند، به هندوستان رفته اند، اما شکایت دارند که هرجایی که بروند یک خارجی هستند.
بلجیت سینگ، یک دکاندار در کابل میگوید: «وقتی به هندوستان میرویم ما را به حیث افغان میشناسند، اما هرگاه اینجا هستیم ما را خارجی میگویند، در حالی که ما افغانهای بومی هستیم. ما میان دو جهان گم شده ایم.»