سرنوشت مهاجران مکسیکویی بعد از بازگشت اجباری به وطن
در دوران حکومتداری رئیس جمهور دونالد ترامپ بسیاری از مهاجرانی که اجازه اقامت ندارند بازگشت داده خواهند شد. بسیاری از آنها بخش زیادی از عمرشان را در امریکا سپری کرده اند. جزییات را در این آلبوم عکس بخوانید.
ورودی تلخ
هواپیماها به محل مخصوص سوار و پیاده شدن از طیاره در میدان هوایی شهر مکسیکو می رسد. مهاجران غیر قانونی، مراکز نگهداری برای بازگشت پناهجویان در امریکا را با دستبند ترک می کنند. فقط 20 دقیقه قبل از فرود دستبندهای آنان باز می شود.
آغازی جدید بدون خانواده
گیورگ نینو ریویرا در ۱۸ سالگی متوجه شد که به طور غیرقانونی در ایالات متحده امریکا زندگی می کند. بعد از فرستادن یک درخواست برای یافتن کار به او اطلاع دادند که او شماره بیمه اجتماعی ندارد. هنگامی که او هنوز یک طفل نوزاد بود، والدین اش او را با خود به ایالات متحده امریکا آورده بودند. او ۳۴ سال را در امریکا سپری کرد تا اینکه ۵ ماه پیش اخراج شد. ۴ کودک و همسرسابق اش در ایالت کالیفورنیا زندگی می کنند.
یک کشور بیگانه
ماریا هیریرا به تاریخ دهم اپریل بازگشت داده شد. این خانم ۲۷ ساله منتظر تجدید ویزه برای مهاجرانی بود که در خوردسالی به امریکا آمده بودند. بعدا او با یک موتر تصادف کرد. قبل از اینکه او اخراج شود، هرریرا دستگیر شد و دو ماه در زندان بود. او سه ساله بود که مکسیکو را ترک کرده بود، حالا این کشور برای او کاملا بیگانه است.
یافتن دوستی با خاطرات مشابه
در" کامینسوس جدید" یک سازمان غیر دولتی انسانهایی را کمک می کند که می خواهند در مکسیکو همه چیز را از سر شروع کنند، هیریرا، گیورگ را می بیند. آنها با هم آشنا شدند. او به دویچه وله گفت:" این عالی است کسی را داشته باشی که چیزهای مشابهی را تجربه کرده باشد." هر دو معلومات زیادی در مورد مکسیکو ندارند. اکنون او و دوستش تلاش دارند که راه خود را در مکسیکو پیدا کنند.
اختلاف با پیامدهای آن
دیگو مینگویل ماریا، بعد از اختلاف با یک دوست سابق در سال ۲۰۰۳ در سن ۳۷ سالگی دستگیر شد. در سال ۲۰۱۶ او بازگشت داده شد. چرا که بعد از بازرسی و کنترول یک موتر مشخص شد که او سابقه کیفری داشته است.
شغلی جدید
او همراه با پنج مکسیکویی دیگری که اخیراً اخراج شده اند از سوی دولت مکسیکو برای یک شرکت چاپ پارچه کمک مالی دریافت کرده اند. نام مارک آنها "دیپورتا داس" است. آنها جملاتی مانند "صرفنظر از ترامپ و دیوارش" را بر روی تی شرت ها و خریطه ها چاپ می کنند.
کمک به قربانیان دیگر
ماریا با این کار پولدار نمی شود، اما او وقت کافی دارد که به عنوان رضا کار از میدان هوایی افراد تازه رسیده در پذیرش را باز بگیرد. او می گوید:" من وقتی به این دروازه رسیدم احساس می کردم نفسم بند آمده است. اکنون من دیگرانی را کمک می کنم که وضعیت مشابهی دارند". سخت تر از همه لحظه یی بود که او پسرش را ترک می کرد که تا وقت اخراج با او زندگی کرده بود. خانم سابق اش اجازه تماس با فرزند را نمی دهد.
شانس برای آغاز دوباره
دانیل ساندوان در ماه فبروی بازگشت داده شد، اما به نظر می رسد با آن به خوبی کنار آمده است. او می گوید: "در امریکا نمی توانستم برای آینده سرمایه گذاری کنم، چون هیچ اسنادی نداشتم. چه چیزی از دوره آموزشی و یا تحصیل به دستم می آمد، وقتی که من به جایی استخدام نمی شدم. اینجا در مکسیکو می توانم همه چیز را از نو شروع کنم. من می توانم زن و فرزند داشته باشم، بدون اینکه ترس از دست دادن آنها را داشته باشم".
تلاش برای خود کفایی
ساندوان در یک سرپناه پناهجویان در بالای چاپخانه "دیپورتاداس " زندگی می کند. یک کشیش ساندوان را از ایستگاه بس در شهر مکسیکو گرفت وبا خود آورد. او می گوید که "من دو هفته نزد او بودم و خانه اش را نقاشی کردم. بعدا با "دیپورتاداس" تماس گرفتم چون که من شنیده بودم که آنها به مهاجران اخراج شده کمک می کنند. اکنون من با دو نفر دیگر در اینجا زندگی می کنم".
نگرش مثبت به زندگی
گر چه اکثرا در مورد بازگشت چیزی نمی دانند که به کجا فرستاده می شوند و می ترسند که همه چیز را از دست بدهند، برای بعضی ها نیز اخراج یک جنبه مثبت دارد. چنانچه هیریرا می گوید: "احساس می کردم که همه چیز زندگی ام در امریکا تحت الشعاع ترس و اندوه قرار داشت چون که وضعیت من روشن نبود. اکنون در اینجا فشارها کمتر است. من بالاخره آزاد هستم و بودن در خانه خودم را احساس می کنم".