سخنرانی بی سابقه پاپ در پارلمان آلمان
۱۳۹۰ مهر ۱, جمعهلامیرت، رئیس پارلمان آلمان کسی بود که بعد از مذاکره با جناح های حزبی مختلف در پارلمان، پاپ بنیدیکت شانزدهم را برای سخنرانی دعوت کرد. اما شمار زیادی از نمایندگان پارلمان چنین کاری را غلط می دانستند که به رهبر کلیساهای کاتولیک جهان مجال داده شود که در پارلمان سخنرانی کند. آنها از شرکت در این اجلاس دوری جستند و از شنیدن یک سخنرانی غیرمتعارف غفلت کردند.
هیچ گاهی یک پاپ در پارلمان آلمان نبوده است و پارلمان آلمان از لحاظ محتوایی نیز چنین سخنرانی ای را نشنیده بود. عادتاً کسی که در پارلمان سخنرانی می کند، عامه مردم را در نظر می گیرد؛ اما بنیدیکت شانزدهم خودِ نمایندگان پارلمان آلمان را طرف خطابش قرار داد. او این را می دانست که بسیاری مردم در تلویزیون ها کمتر می توانند مطالب مطروحه او را دنبال کنند.
پاپ بنیدیکت به عنوان مثال گفت: "سیاست باید تلاشی در جهت عدالت باشد و پیش شرطهای اساسی برای صلح را به وجود آورد. طبعاً یک سیاستمدار در جستجوی موفقیت است، بدون چنین موفقیتی او امکان تدوین وشکل دادن به سیاست را نخواهد داشت. اما موفقیت تابع عدالت است. بدین معنا که موفقیت، اراده برای حق و درک حق است".
پاپ سوال می کند که چه چیزی دلیل مطرح ساختن چنین مسئله می باشد. او می گوید: "چگونه می توان فهمید که یک چیز برحق است؟"
پس از آن، پاپ از ادغام فلسفه یونانی و حقوق رومی تا تئوری حق طبیعی را یاد آور شد که مبانی حق را خارج از تصمیم آزادانه انسانی می بیند. این تئوری حق طبیعی از مسیحیت اولیه گرفته شده و با اعتقاد دینی یهودی پیوند یافته است.
پاپ بندیکت شانزدهم، پس از آن خط اتصالی به اروپای سده های میانه کشید و تا عصر روشنگری وقانون اساسی آلمان رسید که در آنجا از کرامت انسانی و اعلامیه جهانی حقوق بشر سخن به میان آمده است. در نیم قرن گذشته با این سنت، یک گسست به وجود آمده است که شاید هیچ یک از شنوندگان از آن اطلاع نداشته باشند. به جای حق طبیعی یک مقوله طبیعی قرار گرفت که با سهولت علت و معلول را مطرح می کرد.
به گفته رهبر کاتولیک های جهان "یک مقوله علم گرایانه طبیعت را صرف از نگاه کارکردی و همچنان از لحاظ علوم طبیعی درک می کرد و کدام پلی با اخلاقیات و حق به وجود نمی آورد؛ بلکه فقط پاسخ های کارکردی به آن ارائه می کرد".
اینکه کلیسای کاتولیک در این مورد چه می گوید، پاپ پاسخ داد که اروپا دارد مبانی روحانی اش را ازدست می دهد. یعنی آن پایه های روحانی را ازدست می دهد که بر مبنای آن کرامت انسانی و حقوق بشر به وجود آمده اند. اما بندیکت در عین زمان ابراز امیدواری کرد که جنبش محیط زیست که در سالهای هفتاد قرن بیست به وجود آمده، دوباره این احساس را احیا کند.
رهبر کاتولیک های جهان در این مورد خاطر نشان کرد: "افراد جوان آگاه شدند که امر بر حقی که در تماس ما با طبعیت وجود دارد، تنها ماده و یا امور مادی ما نیست؛ بلکه زمین خودش حامل کرامت است و ما باید از این امر پیروی کنیم".
دویچه وله / رسول رحیم
ویراستار: عاصف حسینی