داعش به آسیای جنوب شرقی چشم دوخته است
۱۳۹۴ تیر ۹, سهشنبهتا همین اواخر در شهر دانشجویی "بندر بارو بانگی" اندونیزیا، یک "دکان مشتاقان ترور" وجود داشت. در آنجا بیرق های به اصطلاح "دولت اسلامی"یا داعش، تی شرت هایی با نقش کلاشینکوف، دست نویس های داعش و همچنان سوغات های یادگاری القاعده عرضه می شد. طبق گزارش وب سایت خبری "دی مالیزین انسایدر" این اشیا در اندونیزیا تولید می شده اند. درست پس از آنکه مطبوعات مالیزیا در مورد این تجارت معلومات گسترده ارائه کردند، ادارات دولتی در ماه جنوری 2015 تصمیم گرفتند که آن را ببندند.
در کنفرانس امنیتی سالانه "شانگری لا دیالوگ"، لی هسین نخست وزیر سنگاپور در بیانیه اساسی اش در باره خطرات تروریسم هشدار داد. او گفت: «آسیای جنوب شرقی برای داعش یک منطقه کلیدی جهت سرباز گیری است». در حال حاضر تخمین می شود که بیش از 500 اندونیزیایی و ده ها مالیزیایی به صفوف این ملیشه های تروریست در جنگ پیوسته اند. لی گفت: «خطر دور نیست، خطر در همینجاست».
موفقیت داعش در آسیای جنوب شرقی
فلیکس هایدوک از مرکز تحقیقاتی بنیاد علم و سیاست در برلین نیز نظر مشابهی دارد. او می گوید: «تبلیغات داعش تا جایی موفق بوده است که یک سلسله گروه های پیکارجوی اسلامگرای اندونیزیایی و یا از جنوب فلیپین علناً خود را عضو این گروه خوانده اند.» حکومت اندونیزیا این مشکل را درک نموده و واکنش نشان داده است. در این کشور حمایت و یا پیوستن به داعش مستوجب مجازات شناخته می شود. همچنان سازمان های توده یی مسلمانان دست رد به جانب داعش نشان داده اند و دست کم چنین چیزی در سطح رهبری مشهود می باشد. هایدوک معتقد است که «بخش بزرگ مردم اندونیزیا، عجین ساختن اسلام و خشونت را رد می کنند».
اما همه این تدابیر باز هم مانع گرویدن مردم به گروه های افراطی نمی شود. هایدوک می گوید: «این مسأله مربوط به طرز مدیریت مشکلات می باشد. جریان های تندرو را نمی توان از جامعه کاملاَ طرد کرد. این نکته از روی تحقیقات در مورد تروریسم روشن می گردد».
کارزار مبارزاتی علیه تندروسازی
حکومت اندونیزیا برای مدیریت جریان های تندرو، بعد از بمب گذاری در بالی یک برنامه تندروی زدایی را اعلام کرد. این برنامه به طور خاص متوجه اسلامگرایان زندانی می باشد. ادارات مسئول پیگردهای جزایی کوشیدند نگرانی های این زندانیان را جدی بگیرند و از خانواده های شان حمایت بکنند. امید به این بود که این تندروان دست از خشونت بردارند و همچنان مناقشه روی تفسیر قرآن نیز بخشی از این برنامه بود.
البته هایدوک در مورد موفقیت این برنامه تندروی زدایی دچار شک و تردید است. او می گوید: «اگر به اشخاصی دیده شود که از اندونیزیا (برای جنگ) به سوریه و یا عراق سفر کرده اند، می بینیم که در بین آن ها بسیار افراطی هایی می باشند که قبلاً برنامه تندروی زدایی را از سرگذرانده اند.»
مشکل در این است که خود این برنامه در سطح مجازات و امور قضایی محدود است. از این رو فاقد تاثیری بر جامعه می باشد: «در کشورهایی مانند مالیزیا و اندونیزیا مباحثه موثر و همچنان توافقی در جامعه در مورد اینکه چه چیزی واقعاً افراط گرایی اسلامی است، و کی آژیر خطر را به صدا در آورد، وجود دارد.»
مالیزیا فاقد قاطعیت است
در مالیزیا که به طور آمرانه اداره می شود، نجیب رزاق نخست وزیر کشور در یکی از مراسم حزبش در ماه جون 2014 از شجاعت جنگجویان داعش ستایش کرد. بعدتر سخنگوی وی خواست مانع تاثیرات جنجال برانگیز اظهارات وی گردد. دومنیک مولر از مرکز تحقیقاتی "اسلام جهانی" در فرانکفورت ام ماین، می گوید این اظهارات نشان می دهد که حکومت مالیزیا به داعش برای مدت طولانی کم بها داده است. در عین زمان برعکس «از لحاظ سیاسی حمایتی از "دولت اسلامی" یا داعش صورت نگرفته است».
با وجود آن که در مالیزیا یک نوع کارزار ضد تندروی وجود دارد، با این هم برای این کشور مشکل است تا یک رفتار قاطع علیه "دولت اسلامی" یا داعش داشته باشد. «وقتی که نخست وزیر یک کشور به صورت خاص کثرت گرایی سیاسی (پلورالیسم) و لبرالیسم را غیراسلامی خوانده و رد کند، در آن صورت این سوال مطرح می شود که تندروی زدایی چه معنی می تواند داشته باشد.»
به گفته مولر، یک دلیل دیگر آن این است که «یک فصل مشترک محدود با داعش وجود دارد که به زیان تندروی زدایی موثر می باشد». مولر در این فصل مشترک مخالفت با شیعیان را می بیند. به گفته وی «در بین بخشی از مردم مالیزیا شیعیان غیرانسان پنداشته می شوند و در رسانه های اجتماعی بی آبرو می گردند». اما در قسمت توجیه خشونت از نظر مولر کدام فصل مشترک بین حکومت مالیزیا و داعش وجود ندارد.
ضرورت به گفتگوی اجتماعی
مولر نیز مانند هایدوک به این نظر است که در مالیزیا یک گفتمان اجتماعی وجود ندارد. پس از آنکه حکومت مالیزیا در سال های 1980 کارزار اسلامی سازی را به راه انداخت و البته اصولاً برای آنکه نیروهای تندرو را ملزم به اصول گرداند و آن ها را کنترول نماید، اندیشه های اسلامگرایانه در بین جامعه راه یافت.
کارشناسان اتفاق نظر دارند که مبارزه علیه جریان های تندرو به تنهایی توسط ادارات جزایی و امنیتی دولت صورت گرفته نمی تواند. این مباحثات باید از زندانیان به مساجد، بازارها و حتا تا خانواده ها گسترش یابند.