جوانان کشورهای عربی در مورد اسلام چه میگویند؟
۱۳۹۴ بهمن ۱۳, سهشنبهدر آن کشورهای این مناطق که نسبتاً آرام باقی مانده اند، جهانی شدن جوامع را به از هم پاشیدن تهدید می کند. بسیاری از جوانان عرب خواهان جهت یابی در اسلام اند، اما چگونه؟ آیا اسلام پذیرای تحولات جهانی باشد و یا اینکه رو به عقب داشته باشد؟
عباس یونس از موسسه طابه در ابوظبی شکایت می کند که «غالباً بسیار زیاد در مورد جوانان صحبت می شود، اما ندرتاً با خود شان گپ زده می شود».
او می گوید مسلمانان جوان با آموزه های دینی زیادی مواجه می باشند که بدون تردید این خود می تواند بر آن ها موثر باشد.
برای درک این که این مسائل چگونه بر جوانان عرب تاثیر می گذارد، این موسسه برای ابتکارات آینده اش یک تحقیق نمادین را انجام داده است که در آن در هشت کشور عربی از جمله مراکش، مصر و عربستان سعودی با مردان و زنان مسلمان بین 15 تا 34 سال مصاحبه صورت گرفته است.
نتیجه این است که تقریباً همه پاسخ دهندگان خود را مسلمانان معتقد دانسته اند، اما آن جایی که پای اسلام واقعاً موجود مطرح شده است، آن ها ابراز نارضایتی کرده اند. یکی از پرسش هایی که از آن ها صورت گرفته است، چنین است که "به مثابه یک مسلمان، آیا وسوسه های جهان مدرن با وجدان شما در تناقض قرار دارد؟"
عباس ینا می گوید: «در چهار کشور بسیاری از پاسخ دهندگان به این سوال با "بلی" جواب داده اند. در سه کشور دیگر نسبت کسانی که احساس تناقض می کنند هنوز بسیار بلندتر است». در عربستان سعودی، تنها کشور نسبتاً منزوی، هشت تن از جمله ده مسلمان جوان احساس نمی کنند که فهم آن ها از دین مورد تهدید قرار دارد.
یونس می گوید: «این تناقض وجدانی قبل از همه با تاثیر انبوه و بسیار زیاد سبک زندگی تعیم یافته ارتباط دارد». عباس ینا می گوید که سبک زندگی و فرهنگ غربی تا اندازه قابل فهمی در تضاد با برداشت مسلط از اسلام وجود دارد.
این طرز درک مسلط را بسیاری از کسانی که مورد پرسش قرار گرفته اند، نمی خواهند به سادگی به دور افگنند. آن ها انتظار دارند که این طرز درک شان با جهان مدرن انطباق یابد. در سه کشور حتا بسیاری خواهان اصلاحات در اسلام اند. در عربستان سعودی یک سوم پرسش شوندگان چنین خواستی دارند. در تمام کشورها یک اکثریت قابل توجه جوانان مسلمان می خواهند که محتوای آموزش های دینی مدرن سازی گردد.
در گفتمان دینی تا کنون مردان مسلط بوده اند. بنابراین یک سوال مطرح شده این بوده است که آیا زنان عالم و مبلغ دین بیشتر گردند؟
عباس یونس در این ارتباط می گوید: «در همه کشورها یک اکثریت قاطع پاسخ "بلی" داده اند و طبعاً مردان و زنان در این پاسخ گفتن به عین تعداد بوده اند. و این نشان می دهد که احیای مجدد نفوذ زنان در دین چقدر ضروری است، چنانکه زمانی در گذشته چنین بود.»
این در تضاد با دیدگاه های افراط گرایانی مانند داعش و القاعده قرار می گیرد. اما ایدئولوژی آن ها غیر از این نیز مورد تردید قرار دارد.
عباس یونس می گوید: «بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان معتقد اند که داعش و القاعده از آموزش های اسلامی کاملاً و یا به طور گسترده ای انحراف کرده اند.»
حدود هفت درصد پاسخ دهندگان با افراط گرایان موافق اند که هرچند کم است اما زمینه سربازگیری تقریباً گسترده برای این جهادی ها می باشد.
این حقیقت که چرا جوانان به گروه های تروریستی می پیوندند، از نظر پاسخ دهندگان در سه نکته نهفته می باشد: نخست سیاست رژیم های فاسد سرکوبگر در کشورهای خود شان، تبلیغات واعظان تندرو و سطح پایین تعلیم و تربیت.
بسیاری از پاسخ دهندگان می گویند که نه سیاست غرب و نه خود اسلام هیچکدام مسئول ظهور افراط گرایی نیست. از نظر آنها مسئولیت عمده متوجه نخبگان سیاسی و دینی کشورهای خود شان است.