جنجال میان کوچیها و روستاییان در مناطق مرکزی افغانستان
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۴, شنبهبه قول مردم محل، تاکنون کوچیها به ولسوالیهای حصه اول، حصه دوم و دایمرداد ولایت میدان وردک، ولسوالیهای ناهور، مالستان، جاغوری و ده یک ولایت غزنی، ولسوالی شهرستان ولایت دایکندی و ولسوالی ورس ولایت بامیان رفته اند که در چند منطقه میان آنها و کوچیها جنجال به میان آمده است.
مرتبط: در بهسود چه گذشت و جنجال در مورد چیست؟
یک باشنده ولسوالی حصه اول بهسود ولایت میدان وردک که نخواست نامش در گزارش ذکر شود، به دویچه وله گفت که سه روز پیش چهار فرد ناشناس با کوچیها در منطقه «سیاه سنگ» درگیر شدند که در نتیجه آن یک نفر از کوچیها کشته و یک نفر دیگر زخمی شده اند و این چهار نفر از ساحه فرار نموده اند.
او میگوید که در پیوند به این قضیه بیش از ۲۰ نفر از باشندههای محل از سوی طالبان بازداشت و «شکنجه» شده اند. او افزود: «طالبان هفت نفر را از بادقول، دو نفر را از قول قوبی، سه نفر را از کودیکگ و شش نفر دیگر را از شیغسنگ آورده که گفته میشود این چهار نفر [که با کوچیها درگیر شده اند] در منطقه آنان چای نوشیده اند.»
این باشنده ولسوالی حصه اول بهسود مدعی است که کوچیها «مسلح با سلاحهای سبک و سنگین» به این منطقه آمده اند که باعث نگرانی مردم شده است.
افغانستان: معیشت کوچی ها به خاطر مسدود بودن مرز با پاکستان در معرض خطر است
معضله کوچیها و روستانشینان سالهاست که جریان دارد و همه ساله با گرم شدن آب و هوا این جنجال شروع میشود. در سال ۱۳۸۲ خورشیدی بزرگترین جنگ بین دو طرف در منطقه کجاب بهسود صورت گرفت و دهها نفر کشته و زخمی به جا گذاشت.
از سال ۱۳۸۴ به بعد کوچیها به مناطق مرکزی نمیآمدند، ولی با به قدرت رسیدن طالبان، دوباره کوچیها با مواشی شان به این مناطق رفته اند.
در ولایت میدان وردک یک کمیسیون از سوی طالبان با اشتراک نمایندگان دو طرف برای حل این جنجال ایجاد شده است. هاشم جواد بلخانی، رئیس این کمیسیون به دویچه وله گفت که ۱۸ نفر از باشندههای محل به خاطر کشته و زخمی شدن دو نفر کوچی بازداشت شده بودند، ولی ۱۷ نفر آنان امروز آزاد شدند.
او گفت: «تا دیروز ۱۸ نفر از باشندههای محل که به خاطر سوء ظن از سوی نیروهای طالبان بازداشت شده بودند، ولی امروز ۱۷ نفر آنان با همکاری کمیسیون آزاد شدند و یک نفر دیگر شان زندانی میباشد.» به گفته بلخابی، این کمیسیون تلاش دارد که به زودترین فرصت مشکلات پیش آمده میان کوچیها و مردم محل را حل و فصل کند.
ویروس کرونا؛ کوچی ها در افغانستان با تهدید جدی رو به رو اند
او گفت که چند روز پیش کوچیها مواشی شان را در ولسوالیهای بهسود بالای زمینهای زراعتی مردم رها کرده بودند و این کمیسیون فیصله کرد که کوچیها ۲۰ هزار افغانی جبران خسارت پرداخت کنند و این کار را انجام دادند.
در دیگر مناطق مرکزی افغانستان نیز جنجالهایی میان کوچیها و دهنشینها ایجاد شده است. سید اسحق صالح، سخنگوی قوماندان امنیه طالبان در غزنی به دویچه وله تایید کرد که به خاطر خشکسالی، دهها خانواده کوچی در قریههای ولسوالیهای مالستان، ناهور، جاغوری و ده یک این ولایت آمده اند، در حالی که در سابق معمولاً مواشی شان را به چراگاههای دور از قریهها میبردند.
او گفت: «خشکسالی شده و کوچیها مجبور شدند که به قریه جات بروند و متاسفانه در قریه ساسنگ ولسوالی ده یک، کوچیها خیمههای خود را در بین زمینهای زراعتی و قریه جات نصب کردند و حیوانات شان، درختها را تخریب کرده و جنجال شده که دو نفر زخمی شده اند.»
با وجود این که جنجال میان کوچیها و مردم روستایی تقریباً همه ساله بروز میکند، در راستای حل دایمی این جنجالها تلاشی صورت نگرفته است. هر گاهی که نزاعی به وجود آمده است، کمیسیونی برای حل و فصل جنجال تشکیل شده و از این فراتر کاری صورت نگرفته است.
کوچیها مدعی اند که براساس فرمانی که از زمان امیر عبدالرحمان خان دارند، حق استفاده از چراگاههای مناطق مرکزی را دارند.
داکتر محمد امین احمدی، استاد دانشگاه و عضو هیئت صلح حکومت پیشین افغانستان، به دویچه وله گفت که حتی اگر کوچیها چنین فرمانی داشته باشند، باید مورد بررسی تاریخی قرار بگیرد، چون به گفته او امیر عبدالرحمان خان اکثر زمینهای هزارهها را غصب کرد و به دیگران داد و این «ستم ظالمانه» است که حالا به چنین فرمانها اعتبار داده شود.
احمدی افزود: «یک علفچر است و دو استفاده کننده. شریعت میگوید که حق به مردم محل است و باید به مردم داده شود، و جایی که ملک عام و متعلق به همه است، باید فیصله به اساس عدالت صورت بگیرد. اما این مناطق حالا برای هر دو قابل استفاده نیست، به خاطری که هزارهجات دارای بحران زیست محیطی است.»
احمدی میگوید که کوهها و دشتهای هزارهجات حتی برای مالداری مردم محل نیز کفایت نمیکند. به گفته او، باید برای کوچیها یک راه حل دیگر سنجیده شود.
تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای متداوم وضعیت را به حدی خراب کرده است که حتی مردم محل نمیتوانند از مدرک مالداری و زراعت در این مناطق امرار معاش کنند و بسیاری مردم به شهرها روی آورده اند که حالا در آنجاها هم زمینه کار ندارند.