چرا جریانهای سیاسی مخالف طالبان زیر یک چتر جمع نمیشوند؟
۱۴۰۱ دی ۲۷, سهشنبهرحمت الله نبیل که سابقه رهبری ریاست امنیت ملی را در کارنامه خود دارد، شام دوشنبه تشکیل جریان سیاسی جدیدی را تحت نام «حزب ملی آزادی افغانستان» از طریق آنلاین اعلام کرد.
نبیل در مورد تشکیلات و چهرههای رهبری این جریان جدید معلومات نداد. او گفت که برقراری نظام جمهوریت با ساختار غیرمتمرکز از اهداف این جریان سیاسی است: «بیرون کشیدن افغانستان از بحران کنونی و نظام سیاسی مبتنی به ارزشهای مردم سالاری از اهداف اصلی این حزب است.»
نبیل گفت که با فرار محمد اشرف غنی رئیس جمهور پیشین افغانستان در پانزدهم ماه آگست سال ۲۰۲۱، افغانستان در یک وضعیت بد امنیتی و اقتصادی قرار گرفت و دلیل سقوط کشور تمرکز قدرت بوده است.
نبیل گفت که افغانستان در خطر یک پرتگاه احتمالی فروپاشی، جنگهای خونین داخلی و فاجعه جبرانناپذیر انسانی قرار گرفته است: «به گروه طالبان گوشزد مینمایم تا دیر نشده از تحمیل بیشتر خشونت، زورگویی، انحصار طلبی و استبداد دست بردارند و به اراده مردم افغانستان تمکین نمایند.»
نبیل گفتگو و مذاکره با طالبان و دیگر جریانهای سیاسی را راه مناسب و به نفع مردم افغانستان دانست و گفت که اگر طرفها به گفتگو حاضر نباشند، از هرگونه مقاومت در برابر طالبان حمایت میکند.
مرتبط:چهرههای سیاسی و مقامهای سابق در نشست انقره چه تصمیمی گرفتند؟
این چندمین جریان سیاسی است که در یک سال اخیر از سوی مقامات حکومت پیشین و رهبران جهادی تشکیل شده است. همه این جریانها در خارج از افغانستان و عمدتاً از طریق رسانههای مجازی اعلام موجودیت کرده اند و نشانههایی از فعالیتهای عملی آنها دیده نمیشود.
قبلاً شماری از چهرههای سیاسی و جهادی مستقر در ترکیه از تشکیل یک جریان سیاسی خبر داده بودند. همچنین محمد سرور دانش، معاون رئیس جمهور پیشین و محمد حنیف اتمر وزیر خارجه سابق نیز به نوبه خود به صورت جداگانه از تشکیل چنین جریانهایی خبر داده اند.
همه این جریانها با نظام فعلی طالبان مخالفت دارند، اما چرا نتوانسته اند زیر یک چتر واحد حرکت گستردهای را تشکیل دهند؟
کارشناسان انتقاد میکنند که شخصیتهای سیاسی به صورت انفرادی و یا در حلقات کوچک جریانهای سیاسی را میسازند که هیچ کار عملی انجام نداده اند.
سیدفاضل سانچارکی، کارشناس مسایل سیاسی که در حکومتهای سابق کار کرده است، از نفس ایجاد جریانهای سیاسی به هدف همگرایی و گفتگوی ملی استقبال میکند، اما انتقاد میکند که این حرکتها عمدتاً با آجندای فردی تشکیل میشوند.
سانچارکی به دویچه وله گفت: «در حالی که باید آجندا ملی باشد و از خواستهای شخصی خود فراتر بروند، خطوط مشترک تعریف شود که برای آینده افغانستان کار میکنند و یا برای خود کار میکنند.»
مرتبط:سرور دانش یک جریان سیاسی تازه تشکیل داده است
طارق فرهادی، تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان، ایجاد این جریانهای سیاسی را کم اهمیت میداند. او میگوید از آنجایی که چهرههای سیاسی همه چیز را برای خود میخواهند، نمیتوانند زیر یک چتر واحد سیاسی جمع شوند. او گفت: «اینها هم مثل طالبان و ملا هبتالله، خاصیت طالبانی دارند و غیر خود، دیگران را صاحب عقل کافی نمیدانند.»
بعد از این که افغانستان به دست طالبان سقوط کرد، اکثر مقامات سابق و چهرههای سیاسی به کشورهای خارجی فرار نمودند. تنها «جبهه مقاومت ملی» در داخل افغانستان نیرو دارد که به صورت پراکنده در ولایتهای پنجشیر، تخار و بغلان با طالبان درگیر شده اند. رهبران این جبهه نیز در خارج به سر میبرند.
به گفته فرهادی، این خطر وجود دارد که جریانهای سیاسی مجبور به گرفتن کمک از کشورهای دیگر شوند و به این ترتیب تبدیل به بازیچه این کشورها گردند.
تاکنون طالبان حاضر به گفتگو با جریانهای سیاسی نشده اند. آنان همواره گفته اند که افغانستان خانه مشترک همه افغانهاست و مقامات سابق و چهرههای سیاسی میتوانند به افغانستان برگردند و به زندگی عادی شان ادامه دهند.