انتخابات آلمان و پایان ماموریت آلمان در افغانستان
۱۳۹۲ شهریور ۱۸, دوشنبهدر آستانه انتخابات آلمان نیز احزاب این کشور در مبارزات انتخاباتی شان به گونه های مختلفی این موضوع را مطرح می کنند. در شعارهای انتخاباتی حزب چپ آلمان، در جمع شعارهای دیگرشان این دو شعار«منع صادرات اسلحه» و «ماموریت نظامی را در خارج پایان دهید» نیز به دیوارها و پایه های شهرها نصب شده اند.
حزب چپ آلمان تنها حزبی است که در پارلمان این کشور شدیدا مخالف ماموریت نیروهای آلمانی در خارج از این کشور بوده و همچنان تقاضا دارد که نیروهای این کشور از افغانستان خارج شوند.
اکنون حزب دموکرات های چپ آلمان با چنین شعارهایی رسما وارد کارزار اتنخاباتی شده است. یان فان اکن، عضو پارلمان آلمان از حزب چپ این کشور در گفتگویی با دویچه وله می گوید: «این مورد یکی از مهمترین موضوعات "حزب چپ" به شمار می رود.»
او در می افزاید: «با وجود تاکید مشاورین انتخابات که می گویند با مسایل خارجی نمی توان آرای مردم را جلب نمود، اما من کاملا به این گفته ها باور ندارم.»
در حال حاضر 4100 سرباز آلمانی در افغانستان مستقر می باشند. احزاب دیگر در آلمان در مقایسه با حزب چپ این کشور در رابطه با ماموریت این کشور در افغانستان دیدگاه متفاوتی دارند؛ حزب چپ حضور این نیروها را در افغانستان ماموریتی ناکام نمی خواند.
این حزب با اشاره به بازسازی در افغانستان، استدلال می کنند که خروج این نیروها بنابر تقاضای خود افغانها صورت می گیرد و آنها این مسوولیت را قبول کرده اند که پس از سال 2014 قادر به تامین امنیت کشورشان هستند.
ولی با آن هم ماموریت نظامی این نیروها به عنوان نقطه عطف در بررسی های ماموریت های نظامی این کشور در چهار سال گذشته محسوب می شود.
آموزش مملو از محنت و رنج
این مساله که حکومت و پارلمان آلمان چالش ها در برابر ماموریت نظامی را دست کم گرفته و آسان می پندارند، موضوعی است که بر محور آن در تمام اجتماعات سیاسی این کشور توافق نظر وجود دارد.
چنانچه هنس پیتر بارتل، از حزب سوسیال دموکرات این کشور در نتیجه گیری از این مورد به دویچه وله می گوید: «من نمی توانم تصور کنم که ما بار دیگر در همراهی با 50 مملکت، در بخش نظامی و بیش از هشتاد کشور در امور غیر نظامی باز هم تلاش به تامین امنیت در کشور دیگری کنیم و ملتی را مجددا شکل بدهیم.»
او اضافه می کند که خواست « ملت سازی » و «حکومت سازی» که از خارج تدارک دیده شود، خودش مطالبه بلند بالایی بود.
این در حالی است که با وجود چنین مطالبات بلند، تجهیزات نیروهای آلمان در اول ماموریت این کشور در افغانستان خیلی محدود بود و در آغاز مآموریت آلمان، در سال 2002 سربازان این کشور با پای پیاده در ویرانه های کابل انجام وظیفه می کردند.
گفته می شود که در آن زمان این ماموریت فقط برای تامین ثبات در پایتخت افغانستان بود. اما چنین محاسبه ای از جانب جامعه جهانی اشتباه بود؛ طالبان بر ترور مردم ادامه دادند و حکومت مرکزی جدید را که ضعیف بود با دشواری مواجه ساختند.
اردو و پولیس در یک وضعیتی خیلی ناجور قرار داشتند. بنابر این از آلمان این شعار بلند شد که «امنیت آلمان از هندوکش تامین می شود» و روز تا روز بر شمار نیروهای نظامی حدود 50 کشور افزایش یافت. در مقایسه با آغاز این ماموریت که تعداد سربازان بین المللی به 5000 نفر می رسید، سال 2010 شمار این نیروها به 130 هزار نفر افزایش یافت.
اما برای اولین بار کارل تیودورسو گوتنبرگ، وزیر دفاع پیشین آلمان از حزب سوسیال مسیحی این کشور، از «جنگ» در افغانستان گفت، و آن هم در زمانی که بیش ازهشت سال از ماموریت نیروهای جامعه جهانی در افغانستان گذشته بود.
عملیات در افغانستان روز به روز به عملیات در تونلی بی پایان تبدیل شد. در حمله هوایی ماه سپتمبر 2009 که به فرماندهی یک افسر آلمانی در قندوز صورت گرفت و در پی آن شمار زیادی از افراد ملکی به قتل رسیدند، یک بحث جنجال برانگیز را در آلمان دامن زد و سبب برکناری فرانس یوزیف یونگ از حزب دموکرات مسیحیان و وزیر دفاع آن زمان آلمان گردید.
تشخیص هدف و بعد تهیه تجهیزات
در ادامه رودریش کیسی ویتر، عضو پارلمان آلمان از حزب دموکرات مسیحی این کشور در مورد گفت: «در آینده و در صورت ماموریت نظامی، نیاز به موازین دقیق و روشن در اهداف سیاسی خویش داریم.»
او اضافه کرد: «ما ضرورت به تجهیزات لازم داریم. در گذشته نیروهای اردوی آلمان سالها بدون تجهیزات مورد نیاز در افغانستان انجام ماموریت کرده اند.» کیس ویتر، که خودش نیز سالها در اردوی آلمان ایفای وظیفه کرده است در این رابطه افزود: «پس از این که سربازان زیادی جان خود را از دست دادند؛ موقف گیری ها در این زمینه تغییر کرد.»
همچنان حزب محافظه کار"دموکرات های آزاد" در این کشور که در ائتلاف با دموکرات مسیحیان بر سر قدرت است نیز در این زمینه دیدگاه روشنی داشته و به این نظر است که در صورت انجام ماموریت در آینده، باید از همان آغاز ماموریت راهبردهای خروج نیز سنجیده شوند.
حزب سبز های آلمان نیز در شعار های تبلیغاتی خویش به صراحت در رابطه به ماموریت در افغانستان جهت گیری نموده و در شعارهای این حزب دیده می شود که در صورت خروج نیروهای آلمانی از افغانستان، باید همکاران افغان نیروهای آلمانی نیز به آلمان منتقل شده و پذیرفته شوند.
این حزب استدلال می کنند که ترس همکاران محلی نیروهای آلمانی از بابت خطرات جانی، نشان می دهد که اوضاع افغانستان تا چه حد متشنج است. اما در شعارهای انتخاباتی حزب دموکرات مسیحی بیشتر حملات دزدان دریایی بر کشتی های تجارتی به عنوان یکی از دلایل ماموریت نیروهای آلمانی در خارج دیده می شود.
در اینجا به طور غیر مستقیم دیده می شود که علایق اقتصادی مطرح اند. اما در این رابطه حزب سوسیال دموکرات و حزب سبزهای آلمان خواهان یافتن راه حل از طریق غیر نظامی بوده و بر حل منازعات اهمیت بیشتر قایل اند.
اما حزب چپ آلمان یک قدم فراتر گذاشته و به این نظر است که مصارفی را که قرار است در ماموریت های نظامی به مصرف برسند، باید در آموزش دهی نیروهای صلح هزینه گردند.
موقف گیری های نا همگون و غیر متفق
با آنکه سیاست های امنیتی در انتخابات اثرات چندانی ندارند، ولی با آن هم می توانند نقش مهمی در ساختار حکومت آینده داشته باشند؛ زیرا حزب چپ های آلمان قطعا نمی خواهد با حکومتی وارد ائتلاف گردد که اجازه ماموریت در خارج را به اردوی این کشور بدهد.
بنابر این، همین مورد یکی از دلایلی است که می تواند شمارش مجموعی آرای سوسیال دموکرات ها، حزب سبز و حزب چپ آلمان در انتخابات این کشور را در 22 ماه سپتمبر 2013 غیر قابل تصور بسازد.