1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

بچه‌های ربوده شده: زندگی بعد از بردگی جنسی در افغانستان

۱۳۹۶ تیر ۵, دوشنبه

قربانیان عمل «بچه بازی» در افغانستان حتی بعد از این که از نزد سوء استفاده کنندگان شان فرار می‌کنند، زندگی عادی ندارند. آن‌ها از یک جانب از سوی خانواده طرد می‌شوند و از جانب دیگر حمایت رسمی و روان شناختی دریافت نمی‌کنند.

https://p.dw.com/p/2fMxO
Afghanistan - Aktivist der als Kind als Sex-Sklave Missbraucht wurde
عکس: Getty Images/AFP/W. Kohsar

جاوید در حالی که آرایش کرده، سینه‌های جعلی پوشیده و زنگوله به پا دارد، در مجلس مخفی «بچه بازی» در کابل به اطراف یک مرد میان‌سال دور می‌زند. او که قبلاَ برده جنسی بود، حالا آزادی یافته و صرفاَ رقاص است.

جاوید زمانی که ۱۴ ساله بود توسط یک قوماندان جهادی در شمالی، در شمال کابل ربوده شد. او قربانی سوءاستفاده جنسی شد که یک عمل گسترده اما پنهانی است.

او یکی از سه «بچه» سابقه است که خبرگزاری فرانس پرس رد آن‌ها را پیدا کرده بود و حالا توانسته اند فرار کنند. اعترافات آن‌ها بر زندگی پسرانی که قربانی بردگی جنسی می‌شوند روشنی می‌اندازد؛ عملی که برای خانواده‌ها لکه ننگ شمرده می‌شود و بسیاری شان مانند جاوید شکار دایره‌ای جدیدی از سوء استفاده می‌گردند.

قوماندانی که جاوید را ربوده بود، چهار سال بعد «بچه» دیگری را جایگزین او کرد و او را به یک مرد زورمند دیگر «تحفه» داد.

جاوید قصه می‌کند که این زورمند او را یک شب برای ساعت‌تیری مهمانان به محل عروسی برده بود که در آن تیراندازی صورت گرفت و او با استفاده از هرج و مرج فرار کرد.

اما او حالا تنها مهارتی که برای پیدا کردن معیشت‌اش دارد، رقص است. او تعلیم و تحصیل نکرده است و هیچ گونه حمایت رسمی هم از پسران قربانی بچه بازی وجود ندارد.

حالا او در پارتی‌های مخفی برای مردان زورمند می‌رقصد، پارتی‌هایی که غالباَ با سوء استفاده جنسی یا لواطت تمام می‌شود. این نشان می‌دهد که این قربانیان هرچند آزاد هم باشند، به مشکل می‌توانند از عملی نجات یابند که بر آن‌ها تحمیل شده است.

جاوید که نمی‌خواهد نام اصلی‌اش افشا شود، به فرانس پرس گفت که بعد از مهمانی «معمولاَ سر این جنگ می‌شود که کی می‌تواند من را با خود ببرد.»

بچه بازی در جامعه افغانستان که زنان و مردان در اجتماع از هم جدا اند، به عنوان همجنس گرایی دیده نمی‌شود. برعکس، نگهداری بچه‌های آرایش شده مانند زنان مقبول، نشانه‌ای از برتری و قدرت است.

گل که دیگر قربانی بچه بازی است، سه بار تلاش ناکام به فرار کرد و به این دلیل مورد لت و کوب قرار گرفت. این پسر ۱۵ ساله سرانجام بعد از سه ماه اسارت در پایگاه پولیس در ولسوالی نادعلی ولایت هلمند، موفق شد که پابرهنه فرار کند.

اما او دیگر نمی‌تواند به خانه برگردد. او همیشه در گشت است و این ترس که روزی بار دیگر ربوده خواهد شد، ذهن و روان او را رها نمی‌کند.

پدر و برادرش از ترس این که قوماندان زورمند روزی باز هم به سراغ او بیاید، خانه را ترک کرده اند. گل از مخفیگاه خود تیلفونی به فرانس پرس گفت: «قوماندان پُسته به من می‌گفت که با آرایش و پایبند زنگوله‌ای خود را به یک زن تبدیل کن.»

Afghanistan Bacha Bazi
عکس از آرشیف: قربانی بچه بازی در افغانستانعکس: Getty Images/AFP/A. Karimi

گل یکی از سه «بچه» در آن پُسته بوده است. او گفت که پولیس در جستجوی "بچه بی‌ریش‌های" بیشتر به خصوص از خانواده‌های فقیر بود که نمی‌توانند پسران خود را برگردانند.

این قربانی گفت: «آن‌ها تلاش می‌کردند سر یک دیگر خود فخرفروشی کنند و می‌گفتند: بچه من از بچه تو کرده مقبول‌تر است. بچه من بهتر رقص می‌کند.»

برای برخی از این قربانیان، تنها راه فرار یک توافق مخفی با طالبان است که به صورت موفقانه این گونه قربانیان را استخدام کرده و به پُسته‌ها فرستاده اند تا در صفوف پولیس انتقام بگیرند.

برخلاف بسیاری قضایای دیگر، گل حداقل این خوشبختی را داشت که خانواده‌اش حاضر شد او را پس بگیرد. هرچند که او از ترس نتوانست به خانه برگردد.

ایمل، قربانی پیشین بچه بازی که خانواده‌اش او را طرد کرده است، می‌گوید: «حیثیت خانواده مثل یک گیلاس آب است.» او ادامه می‌دهد: «اگر من یک زن بودم، خانواده‌ام مرا تنها نمی‌گذاشتند.»

پرسونل صحی که در جنوب افغانستان قربانیان شدیداَ آسیب دیده از بچه‌بازی را تداوی می‌کنند، می‌گویند که این شرم همچنین خانواده‌هایی را که می‌خواهند به فرزندان قربانی شان کمک کنند، نیز تعقیب می‌کند.

یک جراح در ولایت هلمند که بچه بازی در آن بسیار شایع است، گفت: «تعداد فزاینده والدین بچه‌های خود را می‌آورند و می‌گویند که مشکل روده دارند. اما معاینه دقیق نشان می‌دهد که این بچه‌ها مورد تجاوز قرار گرفته اند و باید کوک زده شوند. والدین‌ها اشک شان جاری می‌شود و می‌گویند: نمی‌خواهیم آوازه شود، فقط جان بچه ما را نجات بده.»

ایمل که مانند دیگر قربانیان خواهش کرد نام اصلی‌اش ذکر نشود، بعد از سال‌ها بردگی در نزد یک قوماندان جهادی در ولایت بلخ زمانی که ریش و سبیل درآورد، رها ساخته شد.

حالا او تبدیل به یک فعال اجتماعی در کابل شده و می‌گوید نمی‌خواهد مانند بسیاری قربانیان دیگر خودش تبدیل به «بچه باز» شود.

سال گذشته رئیس جمهور اشرف غنی برای نخستین بار مجازات سختی را برای عمل بچه بازی تعیین کرد، اما هیچ چهارچوب زمانی برای اجرای این قانون تعیین نشده است.

مقام‌ها در ماه فبروری یک عملیات گسترده را علیه مهمانی‌بچه بازی در کابل راه اندازی کردند. شاهدان به فرانس پرس گفتند که نیروهای امنیتی به جای سازمان‌دهندگان این محفل، بچه‌هایی را که در آنجا رقص می‌کردند گرفتار کردند.

ایمل می‌گوید: «برای من، رقصیدن جرم نیست. اما فرهنگ قربانی کردن قربانی باید پایان یابد.»

در کشوری که حمایت قانونی و روان شناختی اندکی وجود دارد، قربانیان شاید بتوانند از «بچه بازها» فرار کنند، اما از گذشته شان هرگز فرار نمی‌توانند. تن فروشی تقریباَ به یک چیز عادی برای برخی از این بچه‌ها تبدیل شده است.

جواد، قربانی بچه بازی، گفت که بعد از این عملیات نیروهای امنیتی علیه محفل، «رقص خیلی مخاطره آمیز است، بعد از این من تنها کار جنسی (تن فروشی) خواهم کرد.»

af/rsh (AFP)

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

نمایش مطالب بیشتر