بهترین زغال سنگ جهان زیر پای فقیرترین مردم
۱۳۹۱ فروردین ۱۰, پنجشنبهچند سال پیش وقتی برای وزارت معادن افغانستان به عنوان انجینران معدن کار می کردیم سفرهای متعدد به معادن زغال سنگ افغانستان داشتیم. به معدن زغال سنگ تاله و برفک به همراه چند نفر دیگر از انجینران وزارت و ریاست سروی جیولوجی رفته بودیم. اول می ترسیدیم اما وقتی دیدیم کارگران معدن در حال درون شدن و بیرون شدن استند جرات یافتیم و داخل شدیم. مثل گور تاریک بود و چشم هامان چیزی را نمی دید، با وجودی که یکی از کارگران معدن چراغی در دست داشت. ابتدای معدن زیاد بوی نداشت اما هر چه به عمق پیش می رفتیم بوی زغال سنگ یا گازهایی که هنگام تخریب لایه های زغال (متان و گوگرد) به همراه رطوبت آب به هوا بلند می شدند بیشتر و بیشتر می شد. کارگر معدن می گفت نترسیم. می گفت ما در عمق خیلی بیشتر در حال کار استیم و اگر قرار بود اتفاقی بیفتد برای ما هم می افتاد. دست و صورت و تمام جان شان سیاه شده بود و غرق در سیاهی و چربی آن شده بود.
"تاله و برفک یک علاقه داری است که مربوط دوشی و پلخمری. این علاقه داری بین دوشی و دو آب میخ زرین واقع و به طرف جنوب غربی ولسوالی دوشی موقعیت دارد . فاصله این علاقه داری از دوشی 71 کلیومتر و از پلخمری 119 کیلومتر و از کابل 285 کلیومتر فاصله دارد و همچنان فاصله بین تاله و برفک و دو آب میخ زرین 29 کلیومتر می باشد."
زغال سنگ تاله و برفک از لحاظ کیفیت بعد از زغال دره صوف یکی از با کیفیت ترین زغال سنگ های افغانستان و کمی چرب است. بعد از این معدن ما معدن زغال سرآسیاب را هم از نزدیک دیدیم، آن زغال بیشتر از زغال تاله و برفک چرب است و چون رگ آب در رگ زغال داخل شده میزان گاز آنها کمتر است. هر دو کیفیت بسیار خوبی دارند. وقتی بحث کیفیت می شود چند موضوع می تواند باعث بالابردن آن و یا پایین آورن آن شود. زغال خوب کمتر مواد اضافی دارد ( پروسه زغال شدن تکمیل تر شده و حرارت، زمان و فشار لایه های بالایی موثر بوده) و زغال شده گی اش بالا است. یعنی درصد کاربن آن بیشتر از هر ماده دیگری است. زغال خوب ، خوب می سوزد و کمتر دود می کند و خاکستر دهی کمتری هم دارد و یا به عبارتی حرارت بیشتری را تولید می کند. زغال سنگ تاله و برفک همین خواص را داشت و رگه های آن به صورت خوابیده یا زوایه دار افتاده بود. رگ های زغال در جناحین با زوایه ی ملایمی که نسبت به سطح می گرفتند واقع شده بودند. این رگه ها فقط در بعضی نقاط سر از زمین بیرون آورده بودند که آن را هم باید در فرم تکتونیک منطقه و چینش طبقات زمین در تاله و برفک جستجو کرد. رگ زغال در بعضی جاها باریک می شود و در جایی دیگر ضخیم که بر می گردد به زمانی که عملیات رسوب گذاری در دوران قدیم زمین شناسی در حال اتفاق افتادن بوده. لایه اگر ضخیم است معلوم می شود که در همین قسمت مواد بیشتری چون درخت ها رسوب کردند و البته فشار ، حرارت و زمان هم باید در نظر گرفته شود و بعد به تحلیل طبقات بپردازیم. هر چه به عمق می رفتیم ما احساس می کردیم میزان اکسیجن کمتر می شد و تنفس هم سخت تر. اما کارگران معدن عادت کرده بودند. هر چند دقیقه چند نفر با باری از زغال بر پشت به طرف دهانه معدن بیرون می شدند. کار طاقت فرسایی است حتی تصورش هم سخت است. طبقات سنگی در بالای سر و زیر پای احساس می شد اما زاویه دار بودند و راه رفتن را کمی سخت می کرد. در این گونه معادن اگر امکانات استخراج مدرن نباشد بیشتر رگ زغال باقی می ماند و متاسفانه فرم تکتونیک منطقه را هم آسیب می رساند. استخراج در این معدن با ابزار اولیه که روزگاران قدیم هم بوده ، انجام می شود. میله یی دراز و مقاومی در دستان چندتا از این کارگرها بود که با همان رگ را تخریب می کردند و به شیوه یی بسیار مبتدی و ناشیانه به حال طبقات کار پیش می رفت. می گفت هر وقت به اب می رسند مسیر خود را تبدیل می کنند و چون انجینر معدن هم وجود نداشت و خودسرانه استخراج صورت می گرفت، کسی نبود که به آنها بفهماند که چطور سرمایه های ملی را به باد می دهند. وقتی طبقات عظیم زغال را در حال خوابیده تصور می کردی و کار غیر حرفه یی کارگران را، دلت به درد می آمد و آن وقت بود که می فهمیدی بی صاحب بودن یعنی چه و نبود قدرت اداره هم چرا تا این حد می تواند مرگ بار باشد. به دلیل استخراج های خودسرانه هم گاهی اوقات حوادث مهلک و کشنده یی روی می دهد که رسانه ها و دولت از آن بی خبر می مانند. چندی قبل بی بی فارسی برای افغانستان گزارشی داشت در مورد زغال سنگ افغانستان و در آن گزارش به این موضوع اشاره می کند.
"انجینر محمد افضل عمری، رييس عمومی معادن زغال سنگ در شمال افغانستان می گويد سالانه صدها نفر در جريان کار در اين معادن در اثر انفجارها جان می دهند."
کارگران معادن زغال سنگ دره صوف می گويند هرسال دست کم ده تن در جريان کار در معادن مختلف اين ناحيه، جان خود را از دست می دهند. اين تلفات، معادن زغال سنگ افغانستان را يکی از پرخطر ترين معادن جهان معرفی می کند؛ چون در معادن زغال سنگ دره صوف، روی دواب، ميخ زرين، نهرين و تخار کارگران با استفاده از ابزارهای خيلی ابتدايی و غيرحرفه ای به استخراج مواد می پردازند."
معدن تاله و برفک نزدیک به مرکز بامیان هم است و گفته می شود یکی از دلایلی که هنوز به قراردادی واگذار نشده به همین دلیل نزدیکی به ولایت بامیان است. اگر قرار باشد روزی استخراج و تبدیل معدن آهن حاجیگگ شروع شود آن زمان است که معدن زغال تاله و برفک می تواند یکی از انتخاب خوب برای رساندن سوخت به کوره های بلند ذوب آهن باشد. گفته می شود قرار است چند معدن زغال سنگ اطراف معدن حاجیگگ به قراردادی واگذار شود و شاید بهانه یی شود برای ساخت راههای اصلی.
در مسیر راه روی تونل زغال ما چندین بار به چند راهی برخوردیم. معلوم می شد که معدن در جای جایش ناکارآمد شده و به حال خودش رها شده بود.
کارگر معدن می گفت: " ما وقتی به آب در مسیر تونل زغال سنگ برمی خوریم ناچار می شویم از جایی دیگر استخراج را ادامه بدهیم. در بین آب نمی شود کندن کاری را دوام داد و زغال هم نم دار می باشد و به خوبی به فروش نمی رسد."
سه سال پیش هم برای تهیه گزارش به معدن زغال سرآسیاب (نزدیک به ولسوالی روی دوآب ولایت سمنگان) رفته بودیم. این معدن هم دارای رگ های عریضی است. در بعضی قسمت ها عرض رگ زغال آن به چند متر می رسید. در همین منطقه هم مردم آن خودسرانه به استخراج غیرفنی آن دوام می دادند و مقدار زیادی خاکه ی زغال سنگ در جای جای معدن دیده می شد. در همین معدن هم مردم تعریف می کردند که رگ های زغال به آب رسیده و امکان استخراج وجود ندارد. رگ های ضخیم و غنی زغال به حال خود رها می شود و سرمایه ملی نادیده گرفته می شود. این معدن در زمان ظاهرشاه (شاه افغانستان) شروع به استخراج شده و دولت وقت کنترل بیشتری بر جریان استخراج معدن داشته. جنگ های چند دهه مردم را آشفته ، بی اعتماد و متمرد ساخته و دولت یا سیستم برای آنها اهمیتی ندارد. رگ های زغال این معدن در حالت عمودی قرار گرفته و به قول مردم سرآسیاب زغال آن خیلی خوب می سوزد و خاکستر دهی کمتری هم دارد. مقدار زیادی خاکه ی زغال در دهانه ی معدن بیکاره رها شده بود. این در حالی است که همین خاکه در بازارهای شهرهایی چون کابل و یا مزار با قیمتی مناسب به خاطر سوخت فصلی استفاده می شود.
به نقطه پایان رگ زغال رسیده بودیم و چند مرد سیاه چرده و سیاه سوخته و لاغر در حال کندن رگ بودند و عرق هاشان بوی تند معدن را از خاطر می برد. گونی های 10 تا 20 کیلویی را به همین نقطه می آوردند و این مردها پر می کردند. این کار تکرار می شود و تکرار و تکرار. برای این مردها روز مفهوم ندارد. صبح سپیده دم به درون معدن وارد می شوند و شب هنگام هم معدن را خسته و آزرده ترک می کنند. موترهای لاری به دهانه معدن نزدیک می شوند و بوجی های زغال را بار می کنند. در مسیر راه در تنگه دوشی - بامیان وزارت معادن یک دفتر دریافت عواید را سرپرستی می کند که درآمدهای آن به وزارت مالیه انتقال می یابد. وزارت معادن بعد از وزارت مالیه بیشترین درآمد را دارد. از هر موتر 20 تا 25 تنی زغال در حدود 20000 تا 25000 افغانی عواید گرفته می شد. البته بی بی سی در گزارش خود این طور می نویسد:
"اکنون اين معامله در برخی مناطق به ترتيبی صورت می گيرد که در بدل هر تن زغال سنگ، ۱۴۰۰ افغانی به دولت سپرده می شود."
همین شبکه در جایی دیگر به نحوه تقسیم عواید حاصل شده از استخراج معدن توسط کارگران را این طور گزارش می دهد.
"به گفته کارگران معادن زغال سنگ دره صوف، بهره برداری از اين معادن به صورت "غير عادلانه" صورت می گيرد؛ کارگرانی که پنج لاری سنگ زغال از معادن استخراج می کنند، يک لاری به آنها تعلق می گيرد و چهار کاميون ديگر حق گمارندگان آنها محسوب می شود.
ولی توليد زغال سنگ از معادن ولايت بغلان در انحصار دولت است و درآمد ناشی از آن به هزينه دولت می ريزد."
اگر دولت افغانستان می توانست کنترل دقیق بر عواید حاصل از استخراج زغال داشته باشد درآمد حاصل از آن خیلی بیشتر از آن چیزی می شد که در گزارش سالیانه وزارت مالیه افغانستان آمده است. سایت خبری پیام روز در خبری به نقل از وزیر معادن می نویسد:
"شهرانی عاید سالانه افغانستان را از بابت معادن در شرایط فعلی حدود 30 میلیون دالر خواند و اضافه نمود که تاپنج سال آینده با تطبیق برنامه های وزارت معادن گراف عواید بیش از 1 میلیارد دالر بالا خواهد رفت . وزیر معادن افزود، به اساس چارچوب اقتصادی دراز مدت که ازسوی این وزارت تدوین شده عایدات سالانه دولت از معادن تا پانزده سال به 3.5 ملیارد دالر میرسد. "
ذخایر اثبات شده زغال در افغانستان حدود ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تن به نقل از سایت ویکی پدیا پیش بینی شدهاست. معادن زغال سنگی در بغلان (معدن کرکر)، آش پشته، قندوز (بندگی)، شرق هرات (کرخ)، سمنگان (دره صوف) ، بلخاب و سرآسیاب شناسایی گردیدهاند. این در حالی است کهتولید حال زغال سنگ افغانستان در حدود 220000 تن در سال به قول از مرکز مطالعات زمین شناسی آمریکا در کابل تخمین زده شده است. میزان مصرف سالانه زغال در جهان در حدود 4050 میلیون تن است. اگر این مقدار را مقایسه سرانگشتی بکنیم با ذخایر افغانستان می شود گفت که تمام زغال سنگ ما کفاف چند ماه مصرف جهانی را برآورده کرده می تواند. اگر قیمت جهانی زغال به درستی تنی 350 دالر باشد پس ما با وجود ذخایر کم (اگر این آمار درست باشد به دلیل این که با یک حساب سرانگشتی و بعد به دلیل سروی نشدن کامل و دقیق معادن در افغانستان و صعب العبور بودن بیشتر نقاط زغال دار افغانستان می توان گفت این مقدار دور از حقیقت است و به نظر می آید ما مقدار خیلی بیشتری زغال مرغوب داشته باشیم.) می توانیم سالانه درآمد بیشتری نصیب خود کنیم مخصوصا این که با کشورهای عمده وارد کننده زغال چون جاپان و کره جنوبی روابط خوبی داریم و بزرگترین کشور مصرف کننده انرژی جهان یعنی چین هم در همسایگی کشور ما قرار دارد. البته نباید از کشورهای در حال توسعه همسایه هم غافل بود که برای زغال سنگ مرغوب افغانستان حاضر استند پول بیشتری را پرداخت نمایند.
دلیل اصلی حیف و میل شدن این درآمد وجود فساد گسترده و نبود اقتدار دولت در بیرون از کابل است. لاری زغال برای مصارف سوخت در ولایت های شمال و به ندرت در جنوب به فروش می رسد. زغال به مصرف سوخت مردم در فصل زمستان ، فابریکه تولید سمنت پل خمری ، کوره های آجر پزی کابل و ولایت های دیگر و صادرات به کشورهای همسایه می رسد. در راه برگشت از شعبه دریافت عواید زغال سنگ دره مربوط تاله و برفک در دوشی دیدن کردیم. بعضی راننده های موترهای لاری می گفتند که آنها با دادن کمی رشوه مقدار پول پرداختی را کم می کنند. آنها می گفتند اگر مقداری پول به خود کارمندان این دفتر بپردازند دیگر نیاز نیست هزاران افغانی بابت عواید وزارت معادن بدهند. افغانستان با داشتن رگی به طول 750 کیلومتر زغال از کوه های شرق تا به کوه های غرب یکی از تنهاترین کشورهای جهان است که تا به هنوز نتوانسته دست به استخراج آن در مقیاس وسیع تر بزند. زغال با کیفیت افغانستان استخراج اصولی که نشده هیچ بلکه مقدار زیادی از آن از کشورهای همسایه وارد می شده. در سال های قبل ایران مقدار 17 هزار تن زغال به کشورهای همسایه خود از جمله افغانستان صادر می کرده است. این در حالی است که ما یکی از غنی ترین و با کیفیت ترین معادن زغال جهان را داریم. فقیرترین مردم جهان وارث ثروث عظیم طبیعی استند که متاسفانه بعد از 10 سال هنوز قربانی ندانم کاری های مسیولین می شوند و وزارتی که باید توسط یک مدیر متخصص اداره شود متاسفانه قربانی بازی های پیچیده ی سیاسی و معادلات قدرت است. وزیر وزارت معادن نیازی به هیاهوی رسانه یی و تبلیغاتی ندارد بلکه باید شعارهای رسانه یی را کنار گذاشته مراقب سرمایه های ملی باشند. ضعف در مدیریت آگاه و صاحب دانش وقتی بیشتر رخ می نماید که شما معادن زغال را مصلح شده می بینید. در مصاحبه یی وزیر سابق معادن می گوید:
"که سیستم کنترول معادن در سال 1385 آغاز شده اما علیرغم آن بیشتر معادن افغانستان تاحال تحت کنترول دولت قرار ندارد. به گفتهی وی، سنگ مرمر، ریگ و سیمنت هفتاد در صد، زغالسنگ 99 در صد و تیل وگاز صد در صد تحت کنترول دولت قرار دارند. اما معادن سنگهای قیمتی در بدخشان، پنجشیر، نورستان، لغمان وکنر، استخراج کرویت در سرحدات جنوبی، خوست، پکتیا، پکتیکا، لوگر و ننگرهار هنوز تحت کنترول و اداره دولت در نیامده است. "
اما حقیقت چیز دیگری است و دولت بر بیشتر معادن زغال افغانستان در اطراف نظارت مستقیم ندارد. در سفرهایی که رفتم از نزدیک دیدم که مکتوب دولتی هیچ اعتباری بر رفتار مردم نداشت و آنها می گفتند آنها باید به استخراج خود هر چند نادرست ادامه بدهند. عمق فاجعه خیلی بیشتر از چیزهایی است که در بالا گفتم و نوشتم. باید رفت و از نزدیک دید. دانش لازم برای کار روی معادن افغانستان متاسفانه بومی نشده که هیچ، حتی کسانی هم که کمی دانش مورد نیاز را داشتند یا در کشور نیستند و یا در قید حیات نیستند. به درستی ما فقیرترین مردم جهانیم که بر روی 3 تریلیون دالر گنج خوابیده ایم. اگر تقسیم به هر افغانی شود به هر کدام ما و شما (اگر جمعیت را 30 میلیون در نظر بگیریم) برای یک سال روزی 13400 افغانی می رسد.
نویسنده: نادرپژوهش
ویراستار: سیدروح الله یاسر