افزایش ازدواجهای اجباری در افغانستان؛ علتها و عواقب
۱۴۰۲ تیر ۲۸, چهارشنبهازدواج اجباری و زیر سن همواره در افغانستان صورت گرفته، اما در جریان دو سال گذشته محرومیت دختران از تعلیم، فشارهای اجتماعی، وضع بد اقتصادی خانوادهها و بعضاَ ترس از به نکاح درآوردن اجباری توسط اعضای گروه طالبان، ظاهراَ تعداد بیشتری از خانوادهها را مجبور کرده تا دختران شان را خلاف خواست و نظرشان به عقد زیر سن و اجباری درآورند.
شواهد و گزارشها نشان داده که ازدواجهای اجباری اکثراَ قبل از ۱۸ سالگی صورت گرفته است.
در قوانین نظام ساقط شده افغانستان ازدواجهای اجباری و زیر سن ممنوع قرار داده شده بود، هرچند در عمل وجود داشت. اما طالبان همه قوانین را لغو کرده و تعبیر خود از شریعت اسلامی را مبنای همه فیصلهها و تصامیم قرار داده اند. در شریعت سن بلوغ دختران ۹ سالگی عنوان شده است.
مرتبط: یونیسف: سالانه ۱۲ میلیون کودک به ازدواج اجباری داده میشوند
زرغونه (اسم مستعار) دختری است که آرزو داشت در دانشکده حقوق داشگاه کابل درس بخواند، اما حالا قبل از رسیدن به سن قانونی ازدواج کرده و تمام رویاها و آرزوهایش را از یاد برده است. تصورش از آینده، خلاف تمام واقعیت تلخ زندگی فعلیاش است.
او میگوید: «تصورم از آینده مانند اتاق تاریکی است که هیچ چراغی در آن روشن نیست و نمیدانم قدم بعدی من و آینده من چه خواهد شد. تصویر نامعلوم و تاریک در پیش رویم میبینم.»
نظام قبلی افغانستان کنوانسیونهای حفاظت از حقوق اطفال را پذیرفته بود و در قانون مدنی سن ازدواج برای دختران ۱۶ سال و برای پسران ۱۸ سال تعیین شده بود. در ضمن رضایت پیششرط ازدواج عنوان شده بود.
هرچند ملا هبتالله رهبر طالبان در اواخر سال ۲۰۲۱ در فرمانی رضایت دختران را شرط ازدواج عنوان کرد، اما ازدواجها در افغانستان معمولاً براساس صلاحدید خانوادهها صورت میگیرد و مراجع رسمی بر آن نظارت ندارند.
اداره احصائیه افغانستان زیر کنترول طالبان اخیراَ در گزارشی گفته است که حدود ۳۹ درصد از زنان ۲۰ تا ۴۹ ساله در افغانستان قبل از رسیدن به ۱۸ سالگی ازدواج کرده اند.
در گزارش اداره احصائیه و معلومات آمده است که ولایتهای هلمند، هرات و فاریاب بالاترین آمار ازدواجهای زیر سن را دارند. همچنان ولایتهای غور، فراه و نیمروز بعد از ولایتهای ذکر شده بیشترین فیصدی ازدواجهای زیر سن را دارند. آمـوزش فنـی - حرفـوی میشـود و
زرغونه دلیل ازدواجاش را اصرار خانواده اش بیان میکند. او می گوید بعد از اینکه یکی از اعضای گروه طالبان به خاستگاریاش به خانه شان مراجعه کرد، خانواده او ازدواج پیش از وقت و اجباری با یکی از اقارب شان را به عنوان گزینه بدیل به او قبولاندند. او تا صنف یازدهم درس خوانده و در ۱۷ سالگی به ازدواج داده شده است.
مرتبط: «دختران محروم از آموزش در خطر خشونت و ازدواج زودهنگام قرار دارند»
او در مورد آینده ازدواجش احساس خوشاید ندارد و میگوید که این خواست خودش نبوده و به دلیل مجبوریتهایی بوده که او و خانواده اش با آن مواجهه بودند. فق
محمد صادق صادق یار، کارشناس اجتماعی میگوید: «ازدواج اجباری، ازدواجی است که با جبر همراه بوده و توام با کدورت و کینه است که در دل طرفین در ازدواج به وجود میآید و هیچ پیوندی (عاطفی) بین زن و شوهر صورت نمیگیرد. این کدورت و کینه تا نهایت زندگی شان همراهشان است.»
عوامل و پیامدهای ازدواجهای اجباری
حبیبه سرابی که در نظام پیشین به حیث وزیر، والی و عضو هیئت گفتگوهای صلح کار کرده است، دلیل افزایش ازوداجهای اجباری را محروم شدن دختران از آموزش و افزایش فقر میداند و میگوید: «به دلیل ممنوعیت تعلیم دختران بالاتر از صنف ششم و سطح پایین درآمد و زندگی در افغانستان و بیکاری اکثر مردان و زنان، خانوادهها دختران شان را مجبور به ازدواج زیر سن میکنند.»
خانم سرابی همچنان میافزاید: «فقر حاکم در جامعه از یک طرف و رواج گرفتن طویانه از طرف دیگر، عواملی است برای خانوادههای فقیر که دختران شان را به ازدواج مجبور میکنند؛ زیرا فکر میکنند که پول طویانه برایشان از نظر مالی کمک کننده است.»
آصف جویا، فعال اجتماعی میگوید که در کنار فقر اقتصادی، بیسوادی و نبود آگاهی و سنتی بودن مناسبات جامعه نیز از عوامل ازدواجهای اجباری است.
صادق یار میگوید ازدواجهای اجباری که معمولاً با مشکلاتی در زندگی مشترک همراه است، تاثیر منفی بر کودکان زوج میگذارد:
او در ادامه می گوید: «ازدواجهای اجباری تاثیر بدی بر روی فرزندان شان میگذارد و فرزندانشان زندگی آرام و خوشی را تجربه و احساس نمیتوانند. فرزندان این نوع ازدواجها در حالت زجر و شکجه زندگی شان را سپری میکنند».
آقای جویا در مورد عواقب این نوع ازدواجها میگوید: «ازدواج اجباری زوجها موجب عدم تفاهم، ناسازگاری در خانواده، فشارهای روانی و تربیت ناسالم فرزندان میشود.»
مرتبط: سازمان امدادی کییر از ازدواجهای زیر سن دختران افغان ابراز نگرانی کرد
افغانستان یکی از کشورهای با میزان بالای خشونت خانوادگی است که یکی از دلایل آن ازدواجهای اجباری عنوان میشود.
خانم سرابی به تاثیر ازدواجهای اجباری و زیر سن بر روان زنان و مدیریت خانواده اشاره میکند: «مادران زیر سن به دلیل عدم آگاهی و معلومات، در بخش تربیت فرزندان شان موفق نیستند و از نظر صحی، متحمل مشکلات روانی میشوند، تعداد فرزندان را کنترول کرده نمیتوانند به دلیل عدم استفاده از داروهای ضدبارداری و تعداد فرزندان شان زیاد میشود و سیکل یا دوره فقر در خانواده همچنان ادامه پیدا میکند.»
راهحلهای ممکن برای کاهش ازدواجهای اجباری و زیر سن
حالا که قانونی برای منع ازدواجهای زیر سن و اجباری وجود ندارد، کارشناسان میگویند خانوادهها و امامان مساجد میتوانند در این زمینه نقش بازی کنند.
آقای جویا میگوید که اطلاع رسانی از طریق رسانهها، امامان مساجد و بزرگان قریه در کاهش ازدواجهای اجباری موثر است.
صادق یار به این نظر است والدین باید در این زمینه نقش فعالانه داشته باشند: «والدین و بزرگان خانواده نقش مشورتی و حمایتی دارند و باید در امر ازدواج به فرزندانشان (پسر و دختر) مشوره بدهند و به آینده فرزندانشان بیاندیشند.»
خانم سرابی شکستاندن زنجیره فقر را مهمترین راه حل میداند: «پروژههای خودکفایی اقتصادی برای زنان و برگزاری کورسهای آموزشی در بخش صحت روانی برای زنان و دختران میتواند موثر باشد.»