آیا کاهش حملات طالبان نشانه ضعف این گروه است؟
۱۳۹۵ تیر ۲۸, دوشنبهجنرال جوزف دانفورد، لوی درستیز اردوی ایالات متحده امریکا در مصاحبهای با اسوشیتدپرس گفته است که او در مورد آهسته شدن نسبی تهاجمهای تاکتیکی طالبان محتاطانه خوشبین است.
او با اشاره به «سطح پایین خشونت از جانب طالبان نسبت به آنچه که در گذشته شاهدش بودیم»، گفت هرچند به این باور است که نیروهای افغان در میدان جنگ نیروی محرکه را در دست دارند، اما هیچ تضمینی برای تغییر این موازنه وجود ندارد.
او که در جریان پرواز در داخل هواپیمای "سی-۱۷" نیروی هوایی امریکا از پایگاه هوایی بگرام به جانب اشتوتگارت آلمان صحبت میکرد، گفت: «ما قبلاً اوج و نزول طالبان را شاهد بوده ایم، اما حالا مطمیناً نیروهای افغان در میدان (جنگ) نیروی محرکه را به دست دارند.»
دانفورد در سفر سه روزه به افغانستان با فرماندهان نظامی افغان و امریکایی دیدار کرد. او روز یک شنبه با رئیس جمهور و دیگر مقامهای عالی رتبه حکومت افغانستان ملاقات داشت. او از فبروری ۲۰۱۳ تا آگست ۲۰۱۴ فرماندهی نیروهای امریکایی و ائتلاف را در افغانستان به عهده داشت.
برخی دیگر افسران ارشد نظامی ایالات متحده امریکا نیز در مصاحبه با اسوشیتدپرس از کاهش فشار نظامی طالبان بعد از ماه رمضان صحبت کرده اند. یکی از افسران این را «وقفه تاکتیکی» و دیگری آن را نشانه «تضعیف طالبان» خوانده است. اما هیچ کدام از این افسران به این باور نبودند که این به مفهوم شروع ختم جنگ طولانی افغانستان است.
تحلیلگران اما راجع به پیشرفت جنگ افغانستان ابراز تردید کرده اند. اندونی کوردسمن، کارشناس امور افغانستان در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشنگتن گفته است حتی اگر طالبان بیشتر چندپارچه شده باشند، چندین عامل دیگر نیز وجود دارند که در ثبات افغانستان تاثیرمی گذارند.
کوردسمن به اسوشیتدپرس گفته است: «فقر رو به افزایش است، حکومت داری بینهایت ضعیف بوده و در واقع در بسیاری مناطق وجود ندارد.» او افزوده است: «متنفذان عرصه قدرت و جنگ سالاران سابق قویتر اند. هیچ پیشرفتی در مبارزه با فساد در یکی از فاسدترین کشورها دیده نمیشود. مواد مخدر همواره در اقتصاد این کشور مهمتر میشود و موجی از فرار مغزها وجود دارد.»
به باور او، تصمیم اخیر بارک اوباما به حضور نظامی طولانیتر در جبهه نظامی اهمیت دارد، «اما افغانستان به رهبری و حکومت متحد و کاراتر، کمک اقتصادی و اصلاحات ضرورت شدید دارد و باید فساد کاهش یابد، در غیر آن ضعف طالبان میتواند به یک جنگ فرسایشی طولانی مدت بیانجامد.»
دانفورد گفت که فرماندهان و مقامهای افغانستان از تصمیم اوباما به ابقای حضور ۸۴۰۰ سرباز و افزایش صلاحیتهای نیروهای امریکایی در جنگ علیه طالبان امیدوار شده اند.
او گفت که این تصمیم اوباما «از نظر روانی نقطه عطف» برای حکومت افغانستان و نیروهای امنیتی این کشور است. در عین زمان او افزود: «مطمین نیستیم که این (تصمیم اوباما) یک نقطه عطف در میدان نبرد» برای سرنوشت جنگ باشد.
مایکل مارتی، رئیس مرکز استخبارات نیروهای ائتلاف زیر رهبری امریکا در کابل، عدم افزایش خشونتهای طالبان در تابستان را به عواقب مرگ ملا اختر منصور رهبر این گروه مرتبط میداند.
او گفت: «به نظر میرسد که سرعت عملیاتی (طالبان) به صورت عموم کمی کاهش یافته است.» به گفته او، تغییر رهبری طالبان به مفهوم این است که این گروه «یک تیم جدید» زیر رهبری جدید، ملا هیبت الله آخندزاده میسازد.
کوردسمن به این باور است که رهبر جدید طالبان زیاد از شخصیت کاریزماتیک و اعتبار برخوردار نیست و به نظر میرسد که او و دیگر چهرههای کلیدی طالبان کمتر به مذاکرات صلح علاقمند اند.
مارتی گفت که هنوز زود است کاهش حملات طالبان را یک روند بدانیم. با وجود این، جنرال جان نیکلسون روز شنبه به اسوشیتدپرس گفت که طالبان را در حال تضعیف شدن میبیند.
او گفت: «این گروه آن گونه که ما در گذشته میشناختیم، یک گروه به هم پیوسته و متجانس نیست. آنها در مسیر پیروزی جنگ قرار ندارند.»
حوادث ۱۵ سال اخیر نشان داده است که طالبان برای این که یک تهدید باقی بمانند نیاز به پیروزی نظامی ندارند. ستیفن بیدل، پروفیسور علوم سیاسی و امور بین المللی در دانشگاه جورج واشنگتن میگوید: «همه آنچه که آنها میتوانند انجام دهند، این است که انتظار بکشند تا کمکهای خارجی برای نیروهای امنیتی افغانستان پایان یابند، مرحلهای که حکومت سقوط خواهد کرد.»
او افزود: «(چنین سناریویی) ممکن است به مفهوم واقعی پیروزی نظامی طالبان نباشد، اما منجر شدن آن به هرج و مرج هم برای ما و هم برای افغانها به همان اندازه بد است.»
این دانشمند چنین نتیجه گیری میکند: «تنها بدیل برای این سناریو، ضمناً دستیابی به یک راه حل سیاسی از طریق مذاکره است، و رهبری درهم شکسته طالبان میتواند دسترسی به این هدف را مشکلتر سازد. بنابراین، من مخالف ارزیابی جنرال نیکلسون راجع به وضعیت طالبان نیستم، اما اطمینان ندارم که این دلیلی بر خوشبینی زیاد در پیشبینی جنگ باشد.»