آلمان به حيث عضو غيردايمي شوراي امنيت ملل متحد انتخاب شد
۱۳۸۹ مهر ۲۰, سهشنبهآلمان يکي ازدوکرسي غيردايمي شوراي امنيت ملل متحد را که به کشورهاي غربي اختصاص يافته بود به دست آورد. کانادا وپرتگال مجبور شدند به دور دوم انتخابات براي کرسيهاي ديگري شرکت کنند.
هرسه کشوري که دربالا ازآن نام برده شد، براي ساليان زيادي جهت نمايندگي ازآن منطقهء جهان که به نام اروپاي غربي وسايرگروه ها ياد مي شود، مبارزه کرده بودند.
يک روز پيش ازاين گيدووستروله وزيرخارجه آلمان فدرال تاکيد کرده بود که درمجمع عمومي 192 عضوي ملل متحد، آلمان اين اقبال را دارد که آراي موافق اکثريت را به سود اين خواستش کسب کند. آلمان که سومين بزرگترين کمک کننده مالي ملل متحد مي باشد، فقط چهار بار درشوراي متذکره کار کرده است.
وستروله گفته است :" ما براي آن جهت به دست آوردن يک کرسي مبارزه مي کنيم که مشي سياسي خلع سلاح و حل صلح آميز معضلات را ادامه دهيم".
به نظر مي رسد که اين موفقيت آلمان موضع اين کشور درمبارزه جهت نيل به يک کرسي دايمي شوراي امنيت تقويت کند.
نگاهی به تاریخ شورای امنیت
زماني که بعد از گذشت دو دهه جنگ دوم جهاني آغاز شد، بريتانياي کبير و ايالات متحده امريکا، اصلاً انتظار پايان آن را نداشتند. در بهار سال 1941 روزولت رييس جمهور ايالت متحده امريکا و چرچل، نخست وزير بريتانيا، پيمان اتلانتيک را امضا کردند. به اين ترتيب آنها سازمان ملل متحد را تهداب گذاري کردند. پيش از پايان جنگ، شوراي امنيت نيز به وجود آمد. ديويد بوسکو، توضيح مي دهد که هدف اين بود تا به آن وسيله بتوان دستورعمليات مسلحانه را صادر کرد، در صورتي که صلح يک بار ديگر به خطر افتد. بوسکو، حقوق دان، دانشمند علم سياست و صاحب کتابي در باره شوراي امينت، در باره موسسين آن شورا مي گويد:
"آنها وظايف شان را به عنوان مرکز فرماندهي نظامي بسيار جدي تلقي مي کردند. سر بازان همه کشور هاي عضو بايد تحت فرماندهي يک مرکز نظامي قرار مي گرفتند."
اما نقش شورا سريع تر از آنکه انتظار مي رفت، تغيير کرد. روسيه شوروي و غرب داخل مشاجره شدند. نخستين مورد ويتو کمتر از گذشت يک ماه زماني پيش آمد که شوراي امنيت به کار آغاز کرده بود. در 20 سال اول، اين روسيه شوروي بود که از حق ويتو استفاده مي کرد. بوسکو در اين باره مي گويد:
"شوراي امنيت در نخستين دهه هاي تاسيس اش کمتر قادر به انجام کاري بود. جنگ کوريا يک استثنا بود، زماني که روسيه شوروي شوراي امنيت را تحريم کرد. به اين دليل ايالات متحده امريکا، بريتانيا و فرانسه قطعنامه هاي را صادر کردند که براساس آنها تجاوز بر کورياي جنوبي محکوم شد و عليه آن وا کنش نظامي صورت گرفت."
حقوق دان و دانشمند علم سياست، بوسکو به ادامه مي گويد، مواردي پيش آمد که امريکايي ها و روس ها علاقمندي مشابه داشتند، به طور مثال در جنگ هاي خاور ميانه در پايان دهه 1960 و آغاز دهه هفتاد 1970. اما اين موارد اسثنايي بودند.
اين در دهه 1980 بود که با آمدن گرباچف به قدرت، وضعيت سياسي در روسيه شوروي تغيير کرد و فضاي تازه به وسيله شوراي امنيت به وجود آمد. اينکه اين شورا مي توانست موثر تر کار کند، جنگ ميان عراق و ايران نشان داد. بوسکو مي گويد:
"در يک موقعيت مشخصي، پنج عضو دايمي شوراي امنيت آغاز به مشاوره، عقب در هاي بسته کردند تا راهي بيرون رفت از منازعه بيابند."
بوسکو توضيح مي دهد که از اين زمان به بعد، قطعنامه هاي بيشتري، ماموريت هاي صلح بيشتري، تحريمات اسلحه و ديگر نوع تحريمات صادر شدند. بعد از اشغال کويت، شوراي امنيت، تحريماتي وضع کرد و به تعقيب آن، اجازه جنگ اول خليج را صادر کرد. اما جنگ دوم خليج، موجب به وجود آمدن بحران درشوراي امنيت شد. کولين پاول، وزير خارجه آن زمان ايالات متحده امريکا سعي کرد تا با سخنراني معروف اش در برابر شوراي امنيت بار ديگر، اعضاي آن را وادار به صادر کردن اجازه جنگ عليه عراق کند. زماني که ايالات متحده امريکا موفق به اين امر نشد، مشترکاً به اصطلاح با "ايتلاف داوطلبان" اش بر عراق حمله کرد. اين امر ضربه سنگيني بر نفوذ و اقتدار سازمان ملل متحد بود.
بوسکو مي گويد که شوراي امنيت مطمناً يک نهاد کامل نيست و نيازمند اصلاحات است، چون ترکيب آن مناسب با روابط قدرت در قرن 21 ام نيست. اما تاکيد مي کند که اين نهاد کاملاً بي تاثير نيز نيست.
برگمن/مبلغ
ويراستار:ياسر