کردها کیستند و چه می خواهند؟
۱۳۹۶ بهمن ۵, پنجشنبههرچند کردها با حس قومی "کردیت" با یکدیگر شریکند، اما به لحاظ ایدئولوژیکی، سیاسی، اجتماعی و فردی دیدگاه های مختلفی نسبت به کشورهای خود و "کردستان" دارند. هویت، جامعه و سیاست کردی به شدت از پروژه های "دولت سازی" کشورهایی که آنجا زندگی می کنند، متاثر است. در نتیجه، در حالی که بسیاری از کردهای ملی گرا خیال کردستان بزرگ و مستقل را در سر دارند، احزاب سیاسی کرد خواهان حقوق و خودمختاری بیشتر از سوی این کشورها هستند.
رد ایجاد یک کشور
در پایان جنگ جهانی اول، فاتحان جنگ به کردها وعده ایجاد یک کشور را دادند اما "معاهده سیورس" نهایتا از سوی دولت ترکیه جدید که از خاکستر امپراتوری عثمانی برخاسته بود، منحل شد.
در نتیجه ترکیه جوان با مقاومت رهبران مذهبی در مناطق کردنشین روبرو گردید که خواهان حفظ منافع محلی در برابر دولت مرکزی بودند. ترکیه از هنگام ایجاد جمهوری در سال ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۸، هجده بار شاهد شورش بود که ۱۶ مورد آن از سوی کردها انجام گرفت.
پس از سال ۱۹۳۸، ترکیه دیگر با شورش کردها مواجه نشد تا این که "حزب کارگران کردستان" موسوم به "پی. کا. کا" فعالیت خود را در سال ۱۹۸۴ آغاز کرد. در حالی که ترکیه قادر بود ملی گرایی کردی را در درون خود، با جذب، همکاری، "تفرقه انداز و حکومت کن" و زور کنترول کند، با آن هم ترکیه نمی توانست چنین رفتاری را با دیگر کردها در خارج از مرزهای خود داشته باشد.
ناسیونالیسم کردی فرای مرزها
کردهای عراق بیش از همه پیشتاز ناسیونالیسم کردی بودند که در طی قرن بیست با دولت های مرکزی جنگید. پس از چند دهه جنگ، کردهای عراق در پی دو جنگ زیر رهبری ایالات متحده در عراق، توانستند تا یک "شبه دولت" را در شمال عراق تاسیس کنند. این منطقه دوبار به رهبری ایالات متحده، وارد جنگ شده است: یک بار با دولت صدام حسین و بار دیگر با دولت اسلامی یا داعش.
"حکومت منطقوی کردستان" (KRG) بسیاری از ویژگی های یک دولت را دارند. با این همه، نهادهای "حکومت منطقوی کردستان" به دلیل رقابت های داخلی بر سر کنترول منابع، ضعیف و چند پارچه هستند.
کردستان عراق به طور سنتی تحت نفوذ و تسلط "حزب دموکراتیک کردستان" (KDP) به رهبری رئیس جمهور مسعود بارزانی و "اتحاد میهنی کردستان" (PUK) قرار دارد. هر یک از این دو گروه، نیروهای جنگی خود را موسوم به "پیشمرگه" دارد. "حزب دموکراتیک کردستان" بر شهرهای اربیل و دهوک تسلط دارد در حالی که "اتحاد میهنی" و شاخه اصلاح طلب آن موسوم به "گوران" بر سلیمانیه کنترول دارد. این در حالی است که "اتحاد میهنی" به تنهایی حداقل به سه فراکسیون اصلی دیگر منشعب می شود.
چرخش موضع ترکیه در قبال کردهای عراق
ترکیه در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ با نگرانی به دستاوردها و پیروزی های کردهای عراقی چشم دوخته بود. این کشور نگران بود مبادا این اتفاقات بر اقلیت کردهای ترکیه تاثیر بگذارد.
با این همه، تا سال ۲۰۰۷، موضع کردستان عراق و رهبر محبوب آن بارزانی از دشمنی و خصومت، به دوستی و اتحاد با ترکیه تغییر کرد. ترکیه توانست تا بر کردهای عراق، به ویژه از طریق کمک های اقتصادی زیاد نفوذ پیدا کند. ترکیه توانایی ویتو و رد هرگونه پیشنهاد استقلال کردهای عراقی را دارد و توانسته است تا "حزب دموکراتیک کردستان" را در مقابل "حزب کارگران" (PKK) قرار دهد.
با این حال، همه پرسی استقلال کردستان که در ماه سپتمبر سال گذشته انجام شد، سبب کشیدگی بین ترکیه و "حکومت منطقوی کردستان" گردید. ترکیه بر سر این مسئله توانست حمایت ایران و عراق را نیز با خود داشته باشد.
"حزب دموکراتیک کردستان" و "حزب کارگران کردستان" رقیب ها اصلی بر سر رهبری جنبش ملی گرایی کردی هستند. در مقابل، "اتحاد میهنی" و گوران، به "حزب کارگران" نزدیک هستند. این شبکه ائتلاف ها در سوریه نیز تار دوانده است. "حزب دموکراتیک کردستان" و ترکیه در مقابل شاخه مرتبط با "حزب کارگران"، "حزب اتحاد دموکراتیک" (PYD) و "واحد حفاظت مردمی" (YPG) قرار دارند. در مقابل "اتحاد میهنی" و گوران که نزدیکتر به ایران هستند، از "حزب اتحاد دموکراتیک" سوریه حمایت می کنند.
کمال خومانی، یک تحلیلگر کرد در کردستان عراق به دویچه وله گفته است: «سیاست کردهای عراق به دو شاخه جداگانه تقسیم شده است و این خط سیاسی هر کدام بر اساس نیروهای سیاسی منطقه، به ویژه ایران و ترکیه شکل گرفته است».
ترکیه و "حزب کارگران کردستان" (PKK)
سیاست امنیتی ترکیه به شدت از نظارت دقیق از "حزب کارگران کردستان" و هرگونه تحرکات کردها در منطقه متاثر است. از سال ۱۹۸۴ تاکنون، جنگ بین "حزب کارگران کردستان" و دولت ترکیه سبب بی جا شدن صدها هزار نفر و مرگ بیش از ۴۰ هزار تن گردیده است.
این بحران باعث ایجاد شکاف فزاینده بین کردها، دولت ترکیه و جامعه شده است. تاکنون، حدود نیمی از نفوس ۱۵ میلیونی کردهای ترکیه به ویژه بخش مذهبی و عجین شده آن، به طور سنتی از حکومت ترکیه حمایت می کنند.
"حزب کارگران کردستان" به رهبری عبدالله اوجالان، که زندانی است و پیروانش او را مانند یک فیلسوف و نظریه پرداز می بینند، فقط یک نیروی چریکی نیست؛ بلکه یک جنبش متغیر اجتماعی و سیاسی است که میلیون ها نفر هوادار و چندین سازمان پیشرو دارد.
"حزب کارگران" چندین حزب جداگانه اما مرتبط ، و همچنان بازوهای نظامی در چهار منطقه کردستان، و نیز حضور قوی در جمع کردهای خارج از منطقه یا مهاجر دارد.
"حزب کارگران کردستان" طی دهه گذشته، خواست خود برای ایجاد کشور کردی را کنار گذاشته و حالا به احقاق حقوق فرهنگی، زبانی و سیاسی تمرکز دارد. "کارگران کردستان" برای "حقوق زنان، حقوق بشر، محیط زیست، نظام اشتراکی اجتماعی و خودمختاری دموکراتیک" تقلا می کنند. "خودمختاری دموکراتیک" نوعی از حکومتداری مردم است که به عنوان مدلی از حکومتداری در خاورمیانه مورد توجه قرار دارد.
"حزب دموکراتیک خلق" (HDP) ترکیه هرچند که به لحاظ سازمانی مستقل است، با آن هم در پارلمان این کشور برای حقوق فرهنگی، زبانی و سیاسی از طریق تغییرات قانونی مبارزه می کند. این حزب حامی کردها، سومین حزب بزرگ ترکیه است. موقف سیاسی این حزب سبب شده است که مورد اتهام قرار بگیرد و از سوی مخالفان به عنوان بازوی قانونی حزب "کارگران کردستان" خوانده شود.
از هنگام کودتای نافرجام تابستان ۲۰۱۶ در ترکیه، چندین عضو پارلمان از این حزب دستگیر شده اند و بیش از ۸۰ شهردار متعلق به این حزب برکنار و جای آنها هواداران حکومت گماشته شده اند. علاوه بر این، هزاران عضو "حزب دموکراتیک خلق" تاکنون دستگیر گردیده اند.
ظهور کردهای سوریه
کردهای سوریه محروم ترین افراد در جمعیت کردها محسوب می شوند. به طور تاریخی، آنها خاموش ترین نیز بوده اند.
از دهه ۱۹۸۰ تا اواخر ۱۹۹۰، "حزب کارگران کردستان" با حمایت حافظ اسد، رئیس جمهور وقت سوریه بیرون سوریه و لبنان فعال بود. سوریه در سال ۱۹۹۸، پس از آن که ترکیه این کشور را تهدید به اشغال کرد، "حزب کارگران کردستان" را بیرون کرد. این مسئله سبب شد تا روابط بین انقره و دمشق گرم شود تا این که در سال ۲۰۱۱ جنگ داخلی در سوریه آغاز شد.
با آغاز جنگ، ترکیه از چندین گروه شورشی حمایت کرد. ترکیه با این اقدام ابتدا خواستار برکناری بشار اسد بود و بعد کوشش کرد تا با این نیروها به مقابله با گروه های کرد سوریه بپردازد.
"حزب اتحاد دموکراتیک" (PYD) سوریه و شاخه نظامی آن، "واحد حفاظت مردمی"، کردهای سوریه نه در کنار بشار اسد قرار گرفتند نه در کنار شورشیان اسلامگرا. در اصل، آنها به طور ضمنی همنوا در جنگ علیه نیروهای جهادگرا به ویژه "دولت اسلامی" و گروه های تحت حمایت ترکیه، همنوا با رژیم اسد قرار داشته اند.
کردهای سوریه توانسته اند تا به پیشرفت های قابل توجهی در جنگ برسند و یک منطقه خودمختار را از سال ۲۰۱۲ تاکنون در نزدیکی مرز ترکیه ایجاد کنند. رژیم اسد در این سال به طور استراتژیک از این منطقه بیرون شد.
نگرانی اصلی ترکیه این است که با ارجحیت دادن جنگ علیه داعش، ایالات متحده به تقویت کردهای سوریه بپردازد. "حزب اتحاد دموکراتیک"، حزب مرتبط با "حزب کارگران کردستان" در سوریه است. ایالات متحده "کارگران کردستان" را یک سازمان تروریستی می داند اما حزب مرتبط با آن در سوریه را نه.
به این حال، ترکیه هر دو سازمان را تروریستی می داند که این مسئله تنش اصلی بین واشنگتن و انقره را می سازد.
ترکیه هراس دارد که دستاورد کردهای سوریه سبب تحریک کردهای ترکیه شود و به تقویت "حزب کارگران کردستان" و نهایتا تفرقه قومی و مذهبی بینجامد. تلفیق قدرت نظامی، سیاسی و کنترول قلمرو، به کردهای سوریه این امکان را می دهد که در هر راه حل سیاسی دست بالا داشته باشند. به نظر می رسد خواست کردهای سوریه نیز به رسمیت شناختن حقوق کردها و تمرکززادیی قدرت است.
ترکیه می خواهد تا مانع این کار در سوریه شود. با این همه، ترکیه با مخالفت با کردهای سوریه در واقع از نفوس کرد خود نیز دور می شود. این در حالی است که از هنگام شکست مذاکرات با "حزب کارگران کردستان" در سال ۲۰۱۵، خشونت در این کشور در حال گسترش است.
متلو جیوراغلو، یک تحلیلگر کرد به دویچه وله گفت: «کردهای ترکیه و سوریه دو نیمه یک مردم هستند. همه مردم کرد با آنچه در روجاوا (کردستان سوریه) رخ می دهد، همنوایی و همدردی می کنند».
چیس وینترز / عاصف حسینی