نگرانی از وضعیت بد کودکان مغارهنشین بامیان
۱۳۹۵ آبان ۲۷, پنجشنبهمغارههای اطراف تندیس های ویران شده بودا در بامیان با آنکه مکان مناسبی برای زندگی نیستند اما از چهاردهسال بدینسو به تنها سرپناه صدها خانواده فقیر و آواره مبدل شدهاند. بیشتر ساکنان این مغارهها، خانوادههاییاند که پس از سقوط رژیم طالبان از مهاجرت به افغانستان برگشتهاند. هرچند تمامی این مغارهنشینان وضعیت خوبی ندارند اما کودکان آنان بیشتر از محرومت رنج میبرند.
عبدالله شایگان، سرپرست بخش اطفال کمیسیون حقوق بشر در بامیان به دویچه وله گفت که مشکلات این کودکان به دلیل بیتوجهی دولت با گذشت هر روز افزایش مییابد: «این کودکانبه دلیل فقر اقتصادیای که دامنگیرخانوادههایشان است، از اساسیترین حقوق خود نظیر آموزش و پرورش، تفریح و سرگرمی سالم و دسترسی به برق و آب آشامیدنی صحی محروماند.»
مجبوریت به انجامکارهای شاقه
کودکان ساکن در مغارههای بامیان، بیشتر از آنچه تصور میشود با مشکل مواجه اند. آنان برعلاوه این که غذای کافی برای خوردن ندارند، از سوی افراد سودجو مورد بهرهکشی قرار گرفته و مجبور به انجام کارهایشاقه میشوند.
علیحسین پیرمردی که از سی سال بدینسو در مغاره سکونت دارد میگوید که آرزوهایی زیادی برای آینده کودکاناش داشته اما جبر زمان و ناگزیری اقتصادی مجبورش کرده است تا نتواند برای تحقق این آرزوها کاری انجام دهد: «برای اینکه لقمه نانی برای خوردن بیابیم، کودکانم صبح تا شب کار و غریبی میکنند و به همین دلیل از رفتن به مکتب بازماندهاند.»
محرومیت از خدمات صحی
با سرد شدن هوا، کودکان مغارهنشین به امراض گوناگون و کشندهای دچار میشوند. خانوادههای بیشتر این کودکان توان خرید مواد سوختی برای گرم کردن مغارههای نمناک را ندارند. این مشکل سالانه جان شمار زیادی از آنان را میگیرد و عمق فاجعه مغارهنشینی در بامیان را به نمایش میگذارد.
عبدالعزیز، نماینده مغاره نشینان بامیان گفت که آنان برای درمان تمام بیماری خود و کودکانشان فقط میتوانند از داروی «مُسَکِن پرستامول» استفاده کنند و پول خرید ادویه گران قیمت را ندارند:«بیشتر کودکانمان به سینه بغل، استخوان دردی، اسهال خونی، تورم اعضای بدن و نفستنگی ناشی از دود الکین مبتلا شدهاند.»
نداشتن مصونیت جانی
مغارههایی که خانوادههای بیبضاعت بامیانی در آن مسکن گزینشدهاند، در گذشته مکانهایی بودهاند که گروههای جهادی از آنها به عنوان ذخیرهگاه مهمات و یا هم سنگر استفاده میکردند. ماینها و سایر مواد منفجرهای که در اطراف این محلات باقی ماندهاند، همه روزه از کودکان مغارهنشین قربانی میگیرند.
محمداسحاق از دیگر کسانی که چندین سال از سکونتاش در مغاره میگذرد، با شکایت از بیتوجهی دولت به وضعیت مغارهنشینان افزود که آنان از قربانی دادن خستهشدهاند:« هفت تناز کودکانمان سال گذشته و چهار تن دیگر در جریان سال جاری در نتیجه انفجار ماین کشته و زخمیشدهاند.»
تاکید بر کمکرسانی بیشتر
اداره محلی بامیان بارها وعده سپرده است تا به مغارهنشینی در این ولایت نقطه پایان بگذارد. خانوادههای مغارهنشین اما تا حال اقدام موثری را در این زمینه شاهد نبودهاند. این اداره طولانی شدن روند اسکان دادن مغارهنشینان را دشوار بودن تشخیص خانوادههای مستحق عنوان کرده است.
عبدالرحمن احمدی، سخنگوی والی بامیان ضمن تاکید بر تلاش برخی از خانوادهها برای سوءاستفاده از نام مغارهنشینی، از تداوم کمکرسانی به مغارهنشینان واقعی سخن میزند: «ادارات ذیربط و موسسات همکار مکلف هستند تا از طریق بررسی وضعیت مغارهنشینان به وضعیت زنان و کودکان آنان که بیشتر آسیبپذیراند، توجه بیشتری کنند.»
این درحالیست که خانوادههای مغارهنشین از حیف و میل کمکهای اختصاص داده شده به خود از سوی حلقات نامشخصی انتقاد میکنند. آنان هشدار میدهند که تخلیه مغارهها بدون اینکه جای بدیلی برای آن در نظر گرفته شود، منجر به وقوع فاجعه انسانی در بامیان خواهد شد.
زمان احمدی، بامیان