دشواری های ورزش زنان و دختران افغان
۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعهشاهد رفت و آمد دختران در ساختمانی هستم که نسبت به خانه های پیرامون وضعیت بهتری دارد. آثار جنگ های کابل بر پیکره بیشتر بناهای این کوچه نیمه ویران هنوز مشهود است. صدای کلمه های ناآشنا که دختران داخل سالون یکصدا تکرار می کنند، سکوت محوطه این ساختمان را درهم می شکند.
دختران و زنان در دو سالون بزرگ مصروف ورزش هستند. زمینه ورزش های رزمی و بدن سازی در این ورزشگاه برای آن ها مهیا است و وسایل مخصوص ورزش در سالون ها به چشم می خورد.
گروهی از دختران جوان که لباس های سفید و کمربندهایی با رنگ های مختلف بر تن دارند، در یک صف می دوند تا برای تمرین آماده شوند. فرزانه شهزاد که دارای کمربند سیاه در رشته کاراته است، آموزش این دسته از ورزشکاران را به عهده دارد.
او می گوید، به رنج ها و تلاش های ورزشکاران زن اهمیتی داده نمی شود: «دوسال است که برای ورزش سرگردانم. وقتی کسی این قدر مشکلات را تحمل می کند، اما هرجایی که برود غیر از ناامیدی چیزی نصیبش نشود، از این ورزش چه توقعی داشته باشیم». اما این دختر افغان امیدش را از دست نداده است. او حالا دانشجوی سال دوم تربیت بدنی است و مربی رشته کاراته در لیلیه دختران نیز می باشد.
به گفته فرزانه هنوز موانع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری در برابر ورزش زنان وجود دارد. او می گوید که از حرف های مردم در کوچه و بازار باکی ندارد، اما تحقیر و توهین افرادی که فایده های ورزش را می دانند، برایش رنج آور است. فرزانه آرزو دارد که مانند زنان ورزشکار کشورهای دیگر برای وطنش افتخار بیافریند.
ورزش به دور از چشم خانواده
در کشوری که هنوز بیرون رفتن زنان از خانه گناه تلقی می شود و بعضا می تواند پیامدهای سنگینی داشته باشد، ورزش دختران و زنان خالی از دشواری ها نیست.
ثریا یوسفی، دانشجوی سال دوم اقتصاد و یکی از کاراته کاران این ورزشگاه می گوید که سال اول، بدون اطلاع خانواده اش در تمرین های ورزشی شرکت می کرده است. این دختر ورزشکار در روزهای اول، شرکت در کورس های انگلیسی و کمپیوتر را بهانه می کرد تا اجازه بیرون شدن از خانه را بیابد.
او می گوید که همواره تلاش می کرده تا کلب رفتنش را پنهان نگاه دارد: «روزی لباس های ورزشی ام را شسته بودم و بر طناب انداخته بودم، وقتی مادرم دید، پرسید این چیست و از کیست؟ گفتم این لباس یکی از دوستانم است که پنهانی به کلپ ورزشی می رود، خودش نمی تواند در خانه اش بشوید، آن را به من داده است تا بشویم». وقتی که ثریا در راه ورزشگاه با اقارب و آشناها روبرو می شد به آن ها می گفت که به خیاطی، گلدوزی یا برای خرید می رود.
خانواده ثریا زمانی از ورزش کردن دخترشان باخبر شدند که او لباس هایش را برای شرکت در یک مسابقه آماده می کرد. او می گوید، نظر خانواده اش پس از تماشای یک مسابقه، عوض شد: «وقتی آن ها دیدند که ما با شوق و آرزو بازی می کنیم، دیگر ممانعت نکردند. پس از آن روز آن ها مرا تشویق می کردند. حالا هیچ مشکلی ندارم».
این دختر جوان می گوید که پیش از این ورزشکار شود، زود خسته می شد و توانایی و مقاومت نداشت، اما حالا همیشه شاد است، اعتماد به نفس دارد و زود مریض نمی شود
درمان دردهای بیدوا
زنان و دخترانی که اینجا ورزش می کنند، از اهمیت فعالیت های بدنی برای صحتمندی جسم و روان می گویند. ریحانه حیدری، یک تن از ورزشکاران می گوید، 80 درصد زنانی که اینجا مراجعه می کنند، اضافه وزن دارند، مشکل کمردردی یا پای دردی دارند و تداوی داکتران برای آن ها نتیجه ای نداشته است.
به گفته خانم حیدری، حدود 90 درصد از زنان که تمام روز را در خانه به سر می برند و از انواع ناراحتی های روحی و جسمی در رنج می باشند، می توانند با ورزش، تغییرات مثبتی در زندگی شان ایجاد کنند.
این دختر جوان خواهرش را مثال می آورد که 35 سال دارد و به خاطر تکلیف اعصاب به داکتر مراجعه کرده بود: «داکتر به او گفته بود که ورزش کن. بعد از سه ماه ورزش، خواهرم گفت که تکلیف اعصابم به کلی از من دور شده است».
مخصوص زنان
این مجتمع ورزشی زیر نام «بنیاد فرهنگی ورزشی افغانستان» فعالیت می کند. محمد افضل عزیزی، رییس این بنیاد می گوید، هدفش بازتوانی زنانی است که با دشواری های مختلف دست و پنجه نرم می کنند.
مربی های تمام رشته های ورزشی در این بنیاد زنان و دختران هستند. عزیزی می گوید برای این که زنان و دختران راحت تر و آزادتر ورزش کنند، این مجتمع را مخصوص زنان ساخته است.
در این مجتمع، هر هفته مسابقات ورزشی بین تیم های مختلف برگزار می شود تا چهره های برتر تشخیص داده شوند و در مسابقات بالاتر شرکت کنند.
دخترانی مصروف در این ورزشگاه، فعالیت های بدنی را مترادف با «صحت و توانایی» می دانند. آن ها می گویند که با محدودیت های اجتماعی و فرهنگی مبارزه می کنند تا در نهایت زندگی سالم تری داشته باشند.