1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

خروج روسها از افغانستان و وضعیت امروزی

۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

بیستوششم دلو، مصادف است با سالروز خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان. جنرال گروموف، آخرین فرمانده نیروهای شوروی سایق، همراه با افرادش به تاریخ بیستوششم دلو سال 1368 (1989 میلادی) از افغانستان خارج گردید.

https://p.dw.com/p/M1gL
نماد داس و چکش

خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان بر اثر جهاد مردم افغانستان، تصور و روزنههای امیدبخشی را به وجود آورده بود. اما، بعد از شکلگیری حکومت مجاهدین و جنگهای داخلی، وضعیت برای مردم مثل گذشته تلخ و ناگوار گشت.

بعد از خروج نیروهای شوروی سابق، داکتر نجیب الله با طرح مشی مصالحهی ملی تلاش کرد به مخالفتها پایان دهد، اما این تلاشها ره به جایی نبرد و سرانجام، حکومت مجاهدین شکل گرفت.

برخی از اعضای سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان معتقد اند که اگر مشی مصالحهی ملی داکتر نجیب الله تطبیق میشد و نیروهای جهادی آن را قبول میکردند، افغانستان جنگهای داخلی را تجربه نمیکرد.

شهنواز تنی، از اعضای مرکزی حزب دموکراتیک خلق و وزیر دفاع حکومت داکتر نجیب، میگوید: "بعد از برآمدن شوروی، در آنجا یک سلسله تغییرات در جمهوری دموکراتیک افغانستان به وجود آمدند به نفع مشی مصالحهی ملی. پروگرام مصالحهی ملی آغاز شده بود، تطبیق میشد. مگر افسوس که مخالفین دولت در آن وقت و زمان، در مقابل همین مشی مصالحه یا پروگرام دولت نظام دموکراتیک، آنها جواب مثبت ندادند".

بعد از این که حکومت مجاهدین شکل گرفت، جنگهای داخلی در کابل درگرفت که باعث کشته شدن هزاران انسان و ویرانی این شهر شد.

به این دلیل، برخیها حوادث زمان حکومت مجاهدین را ادامهی وقایعی میدانند که در زمان هجوم روسها به افغانستان رخ داد.

اما واقف حکیمی، سخنگوی حزب جمعیت اسلامی، معتقد است که حوادث زمان حکومت مجاهدین، محدود به کابل بود، درحالی که در زمان حکومت حزب دموکراتیک خلق، آشوب و کشتار، سراسر افغانستان را در بر میگرفت.

Schahanawaz Tanai
شهنواز تنی، شخصی که خود در مقابل زمامداری دکتر نجیب الله دست به کودتا زدعکس: DW/Farahmand

حکیمی میگوید: "این حوادث (حوادث زمان حکومت مجاهدین) ناگفته نماند، بیشترینه منحصر میشود به شهر کابل، و کابل همهی افغانستان – بدون شک- نیست. اما حوادث و جنایاتی که در رژیم کمونیستی در افغانستان صورت گرفته، از بزرگترین شهرها تا کوچکترین روستاها را در بر گرفته است".

حکیمی به این باور است که عوامل داخلی و خارجی، در جنگهای داخلی زمان مجاهدین نقش داشت، اما عوامل خارجی، نقش اساسیتر داشت.

ولی، شهنواز تنی معتقد است که گروههای جهادی، بیکفایت و بیاتفاق بودند و این باعث شد که نتوانند حکومت فراگیری را شکل بدهند.

تنی میافزاید: "مجاهدین خوب اصلا حکومت را جور کرده نتوانستند. تا اخیر بیاتفاق بودند، بیکفایت بودند. از دست بیاتفاقی و بیکفایتی مجاهدین بود که طالبها به میدان سیاست برآمدند و بالاخره افغانستان به یک خرابه تبدیل شد، بالاخره افغانستان به یک طویلهی خارجیها تبدیل شد". اما، به گفتهی وی، در زمان خروج روسها نیز بسیاری اعضای حزب دموکراتیک، خواهان حضور آنها بودند.

اما، واقف حکیمی میگوید اگر مداخلهی خارجیها و مخالفتها در داخل شروع نمیشد، گروههای جهادی میتوانستند حکومت بهتری را شکل دهند.

وضعیتی مشابه؟

برخی تحلیلگران، وضعیت کنونی افغانستان را با زمان حکومت کمونیستی مشابه میبینند. همانطور که داکتر نجیب الله مشی مصالحهی ملی را اعلام کرد و به نتیجه نرسید، رییس جمهور نیز مصالحه با مخالفان را به عنوان نخستین برنامهی کاریاش اعلام داشته، اما هنوز بینتیجه است.

شهنواز تنی، از جمله کسانی است که فکر میکند وضعیت کنونی، تفاوتی با زمان حضور روسها در افغانستان ندارد. زیرا به گفتهی وی، همانطور که در آن زمان امنیت تامین نشد حالا هم نشده، قدرت دولتی در سطح کشور گسترش نیافت و حالا هم گسترش نیافته است. همچنان به گفتهی وی در زمان حضور روسها سرحدات دولتی مسدود نشد، حالا هم مسدود نشده است.

Muhammad Hakimi
واقف حکیمی، سخنگوی حزب جمعیت اسلامی از کارکرد های مجاهدین دفاع می کندعکس: DW/Farahmand

تنی میافزاید: "چه فرق میکند که یک کشور، چه شورویها به افغانستان آمده باشند، چه ناتو آمده باشد. فکر میکنیم که همهی شان، یک کشور بیگانه است، برای مردم افغانستان بیتفاوت است، در افغانستان آمده اند. چه شوروی دست بالا داشته باشد و صلاحیت داشته باشد در امور کشور به طور همه جانبه، چه امریکا و ناتو داشته باشند. هردوی شان بیگانه هستند، از خود افغانستان نیستند، صلاحیت آنها دارند".

اما، نیروهای خارجیای که فعلا در افغانستان فعالیت دارند، با موافقتنامهی شورای امنیت ملل متحد و و برای مبارزه با تروریزم در کشور حضور دارند. این نکته، به باور تحلیلگران، نکتهی اصلی تفاوت این دو حضور است. همچنان، براساس نظرسنجیها، بسیاری مردم از طالبان متنفر اند و حضور خارجیها را، حداقل در شرایط فعلی، مناسب میدانند. درحالی که به گفتهی تحلیلگران جنگ علیه نیروهای روسیه شوروی، یک جنگ همهگانی در سراسر کشور بود.

از سوی دیگر، همانطور که در زمان حضور روسها کشورهای غربی و همسایه به تقویت مجاهدین میپرداختند، و از این طریق در تضعیف روسیهی شوروی نقش داشتند، حالا هم کشورهای قدرتمند همسایه و منطقه، نقش اساسی در شکست یا موفقیت مبارزه با تروریزم که توسط غرب رهبری میشود، میتوانند داشته باشند.

واقف حکیمی میگوید: "چین، هند، ایران، بدون شک با احتیاط به حضور نیروهای خارجی در افغانستان برخورد میکنند. به این معنا که اینها یکسری منافع مشترک با غرب دارند که آن عبارت از مبارزه علیه تروریزم و القاعده و طالبان میباشد".

هرچند کشورهای منطقه با کشورهای عضو ناتو در مبارزه با تروریزم مشترکاتی با هم دارند و قدرتگیری طالبان و القاعده را، به زیان منافع خود میبینند، اما از حضور نیرومند امریکا و متحدیناش در منطقه نیز، نگران اند.

روسیه و ایران، دو کشور قدرتمندی است که نگرانیهای خاص خود را از حضور نیروهای نظامی ناتو در افغانستان دارند.

شهنواز تنی میگوید: "این (حضور کشورهای غربی در افغانستان) را کشورهای همسایه، به شمول چین و روسیه مطابق منافع خود نمیبینند. به این خاطر آنها خوش نیستند. ولی در پهلوی این، من فکر میکنم که آنها (کشورهای منطقه) از یک لحاظ خوش هستند که امریکا و ناتو –غرب- در افغانستان دخیل باشند، وجود داشته باشند، تا که از هر لحاظ، از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی متضرر شوند و اعتبار شان کمتر شود".

حکیمی نیز معتقد است که کشورهای منطقه هم از بازگشت مجدد طالبان هراس دارند، و هم میخواهند غرب بیشتر در افغانستان گیر بماند.

واقف حکیمی: "گاهی این کشورها (کشورهای منطقه) ممکن است تصور بکنند که به یک تیر باید دو فاخته زد. به این معنا که هم پای ناتو و امریکا را در باتلاق افغانستان بیشتر فرو برد و هم از به وجود آمدن مجدد حکومت طالبان و جان گرفتن القاعده، و اینها، جلوگیری کرد که البته سازمان دادن و سامان دادن به این مسالهی استراتژیک هم کار بسیار سادهای نیست".

هرچند بیستویک سال از خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان میگذرد، اما آنچه که تاهنوز باقی است، بیثباتی، ناامنی، جنگ و تبعات آن است.

عارف فرهمند، کابل

ویراستار: رتبیل آهنگ